آیا کسی که نماز را ترک می کند می توان او را متدین و دوست خدا نامید؟
مسئله اعتقاد به خدا از نظر معرفتى در رتبه معارف قرار دارد و از اصول دین به حساب مىآید، لکن طبق روایات وارده از معصومینعلیهمالسلام شرط قبولى و فائده داشتن آن، انجام واجبات و ترک محرمات الهى مىباشد.
رسول خداصلى الله وعلیه وآله فرمود: "نماز ستون دین است و اولین چیزى که از اعمال بندگان در قیامت رسیدگى مىشود، نماز است. پس اگر نماز قبول شود و صحیح باشد، به اعمال دیگر بنده رسیدگى مىشود. اگر نمازش صحیح نباشد، به بقیه اعمالش رسیدگى نمىشود".(1)
این روایت به صراحت تأکید دارد که قبولى سایر اعمال و شرط آن، پذیرش نماز انسان است. اگر نماز مقبول درگاه الهى قرار گیرد، بقیه اعمال بررسى گردیده و اعمال صالح مُهر تأیید مىخورند. این نشان دهنده اهمیت نماز در بین واجبات است. در روایت دیگرى داریم که "مرز بین بندگى خدا و کفر، ترک صلاة است".(2)
این قاعده در مورد سایر واجبات نیز مىآید، یعنى اگر کسى روزهاش را عمداً ترک کرده و تا آخر عمر توبه نکند و قضایش را به جا نیاورد، مسائل اعتقادى او زیر سؤال مىرود. پس انجام واجبات الهى و ترک محرّمات نزد خداوند بسیار اهمیت دارد، ولى اگر انسان نماز بخواند و فقط صرف رفع تکلیف باشد، این نماز داراى ارزش و اهمیت پایینى است، هر چند تکلیف از گردن انسان ساقط شده است. این نماز اگر با شرایط صحت، خوانده شود، صحیح است، اما براى رسیدن به نماز مقبول درگاه الهى، علاوه بر شرایط ظاهرى، شرایط باطنى نیز دارد که از جمله آنها اخلاص و با توجه و خشوع و خضوع خواندن است؛ بنابراین بسیار فرق است بین کسى که اصلاً نماز نخواند با کسى که به شرایط باطنى و معنوى آن توجه ندارد.
روایات زیادى در مذمت کسانى که نماز را سبک شمرده و آن را ضایع مىکنند، وارد شده است. امام صادقعلیهالسلام در آخرین لحظات عمر شریف خود، خانواده و
نزدیکان را فراخواند و فرمود: "شفاعت ما شامل حال کسانى که نماز را سبک بشمارند نمىشود". (3)
پیامبرصلى الله وعلیه وآله فرمود: "کسى که نماز را سبک بشمارد، از من نیست. قسم به خدا! در کنار حوض کوثر بر من وارد نمىشود".(4)
بعضى به تصوّر این که نماز را اگر یک روز بخواند و یک روز نخواند، مشکلى ندارد و به سرانجام این کار آگاهى ندارند. در این جا فقط به یک روایت معروف که جامعیّت دارد اشاره مى کنیم:
حضرت رسول(ص) مى فرماید: "هر کس نماز را سبک بشمارد (ترک نماز در بعضى از روزها و شبها از مصادیق سبک شمردن نماز است) دچار پانزده بلا مى شود: شش بلا در دنیا، سه بلا در هنگام مرگ، سه بلا در قبر و سه بلا در هنگامى که از قبر بیرون مى آید. آن چه در دنیا به آن دچار مى شود:
1- خداوند برکت را از عمر او بر مى دارد. 2- خداوند برکت را از روزى اش بر مى دارد.
3- چهره خوبان از او گرفته مى شود. 4- کار نیک وى پاداش نخواهد داشت.
5- دعایش به اجابت نمى رسد. 6- از دعاى خوبان بهرهاى نخواهد برد.
آن چه در هنگام مرگ به آن دچار مى شود:
1- با ذلت و خوارى مى میرد. 2- گرسنه از دنیا مى رود.
3- تشنه مى میرد.
آن چه در قبر گریبانش را مى گیرد:
1- خداوند ملکى را در قبر وى مى گمارد تا او را شکنجه دهد. 2- قبر بر وى تنگ خواهد گرفت.
3- درون قبر وى تاریک خواهد بود.
آن چه در قیامت هنگام برخاستن از قبر به آن دچار مى شود:
1- خداوند فرشتهاى بر او مى گمارد تا وى را با صورت بر زمین بکشد. 2- با وى محاسبه سختى خواهد داشت.
3- هرگز خداوند به وى نظر رحمت نمى افکند".(5)
چگونه می توان کسی را که به وظیفه بند گی عمل نمی کند و در برابر خدای خویش کرنش نمی کند متدین نامید هر چند خدای خود را دوست به دارد. در این
صورت دوستی او نیز زیر سؤال می رود.زیرا عاشق از سخن گفتن با معشوق اجتناب نمی کند بلکه برای ان لحظه شماری می کند.
پی نوشت ها:
1)رى شهرى، میزان الحکمه، ج 2، ص 1630.
2) همان ص1664
3)همان ص1645
4)همان
5) سفینه البحار ص675.