تکلیف انسان های اروپایی که از اسلام و قرآن اطلاعی ندارند چیست؟

در مورد قیامت و محاسبه اعمال پیروان غیر اسلامى لازم است گذرا امورى را متذکر شویم، بدین شرح:
1 - دین حق در هر زمانى یکى بیش، نیست، بنابر این معنا ندارد بعد از بعثت پیامبر اسلام(ص) و با توجه به خاتمیت آن حضرت، دینى غیر از اسلام مورد قبول درگاه خداوندى باشد (و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه) (1)
2 - رستگارى در جهان آخرت به دو چیز (عمل صالح و اعتقاد راستین به خدا) وابسته است. اگر فردى از عمل پسندیده بهره‏مند باشد و نسبت به مبدأ و قیامت باورى درست داشته باشد و به تعبیر قرآن از قلبى سلیم بهره‏مند باشد، در قیامت رستگار مى‏گردد. «یوم لا ینفع و لا بنون إلّا من أتى اللَّه بقلب سلیم».(2)
3 - در جهان بینى اسلامى این باور آمده است که خداوند با بندگانش به عدل حکم مى‏کند و به متقضاى آن عذاب الهى بعد از اتمام حج است، یعنى خداوند حکیم و عادل بعد از آن که راه حق را بررسى انسان‏ها تبیین نمود (توسط حجت‏هاى باطن و ظاهرى) آن گاه آنان را به حساب و کتاب عمل فرامى خواند. (ماکنا معذّبین حتى نبعث رسولاً)(3)
به مقتضاى این آیه کسانى که حجت بر آنان تمام نشده است و نتوانستند دین حق را بشناسند و در نتوانستن تقصیرى نداشتند، از این جهت مشمول عذاب الهى قرار نمى‏گیرند.
4 - در فرهنگ اسلامى کفر چند معنا دارد که یکى از آن‏ها عناد و انکار حقایق است و این در قیامت باعث عقوبت مى‏گردد، نه کفرى که از روى نادانى و از قصور و استضعاف فکرى باشد که در این صورت ممکن است مشمول رحمت الهى قرار گیرد.(4)
با بیان این امور مى‏گوییم: اگر بعد از بعثت پیامبر اسلام(ص) غیر مسلمان(اعم از یهودیان، مسیحیان و دیگران) که:
اولاً: در پى شناخت و یافتن دین حق برآیند، نه در پى انکار و عناد، و بدون این که تقصیرى داشته باشند، نتوانند به حقانیت دین اسلام نایل گردند،
ثانیاً: با شناختى که به حقانیت دینشان دارند، حال دینشان دین حضرت مسیح باشد یا دین حضرت عیسى و یا غیر آن به دستورهاى آن نیز پاى بند باشند، در این صورت این گونه افراد که به تعبیر شهید مطهرى مسلمان فطرى هستند(5) ) بعید نیست در آخرت در زمره نجات یافتگان از دوزخ قرار گیرند. این به مقتضاى عدل و حکمت خداوندى است که روایات اسلامى این سخن را تصدیق مى‏کند. (6)
شهید مطهرى در این باره مى‏گویند: «اگر کسى داراى صفت تسلیم باشد و به عللى حقیقت اسلام بر او مکتوم مانده باشد و او در این باره بى تقصیر باشد، هرگز خداوند او را معذّب نمى‏سازد، او اهل نجات از دوزخ است»(7) نیز گفته است: «به نظر من اگر افرادى یافت شوند که نیکى به انسان‏هاى دیگر و حتى نیکى به یک جاندار اعم از انسان یا حیوان را بدون هیچ چشم انتظارى انجام دهند و حتى در عمق وجدان خود از آن جهت خدمت نکنند که چهره خود را در آیینه وجود محرومین مى‏بینند، یعنى ترس از این که روزى چنین سرنوشتى داشته باشند، عامل محرک آن‏ها نباشد، بلکه طورى انگیزه احسان و خدمت در آن‏ها قوى باشد که اگر بدانند هیچ گونه سودى عاید آن‏ها نمى‏شود، حتى یک نفر هم از کار آن‏ها آگاه نمى‏گردد و احدى به آن‏ها یک «بارک اللَّه» هم نخواهد گفت، باز هم آن کار خیر را انجام مى‏دهند و تحت تأثیر عادت و امثال آن هم نباشد، باید گفت: در عمق ضمیر این انسان‏ها نورى از معرفت خداوند هست و به فرض این که به زبان انکار کنند، در عمق ضمیر اقرار دارد، افکارشان در واقع و نفس الامر انکار یک موهومى است که آن را به جاى خدا تصور کرده‏اند و یا انکار یک موهوم دیگرى است که آن را به جاى بازگشت به خدا و قیامت تصور کرده‏اند ،نه انکار خداو معاد واقعى... بنابر این بعید نیست که این گونه کسان واقعاً و عملاً در زمره اهل کفر محشور نگردند، هر چند لساناً منکر شمرده مى‏شود، واللَّه اعلم»(8)
در عین حال باید توجه داشت که اگر چه تعالیم دین اسلام به آنها نرسیده است، اما براساس عقل و فطرت خود و هم چنین براساس آموزه هایی که در دین خودشان قرار دارد و مورد تأیید اسلام است، مورد سؤال و مؤاخذه قرار خواهند گرفت.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پاورقی :
1) آل عمران، (3)، آیه 85.
2) شعرا (26)، آیات 88 و 89.
3) اسراء (17)، آیه 15.
4) رجوع شود به آیات سوره توبه(9)، آیه 106، ونساء(4)، آیات 98 و 99
5) مرتضى مطهرى، مجموعه آثار ، ج1، ص 294.
6) رجوع شود به همان، ص 307 و 308.
7) همان، ص 293.
8) همان، ص 309.