چرا قبر حضرت على‏علیه‏السلام صد سال مخفى بوده است؟

‏درزمان امام علی (ع)عوامل و حوادث گوناگونى به وقوع پیوپسته بود که با وجود آن برخی نسبت به امام علی عداوت و کینه داشته باشند؛ از آن جمله
1- امیرالمؤمنین‏علیه‏السلام همیشه به حق عمل مى‏کرد و عمل به حق در کام بیشتر مردم تلخ بود
2-کشتن بسیارى از سران کفر در زمان پیامبر، از قریش و یهودیان و ...
3-جنگ جمل که برنامه ریزى اصلى آن با عایشه بود .
4-جنگ صفین که با معاویه و لشکر او انجام شد
5-ماجراى پذیرش حکمیت.
6-جنگ نهروان که با خوارج صورت گرفت.
ناگفته نماند که منشأ و بهانه این وقایع در زمان حکومت حضرت على‏علیه‏السلام و دشمنى‏ها با او، قتل عثمان بود؛ خوارج نهروان جنگ با حضرت على‏علیه‏السلام را عبادت مى‏دانستند و سب و دشمنى حضرت و کشتن کسانى را که منسوب و یا وابسته به امام بودند، در سرلوحه برنامه‏هاى آنان قرار داشت، چنان که عبدالله بن خبّاب بن ارت را که از اصحاب حضرت بود، با همسرش به شهادت رساندند.
دشمنى‏ها از سوى آنان ادامه یافت تا این که عبدالرحمان بن ملجم حضرت على‏علیه‏السلام را به شهادت رساند، پس از مراسم تشییع و تدفین، ابن ملجم را براى اجراى قصاص به حضور امام مجتبى‏علیه‏السلام آوردند، به حضرت عرض کرد: مى‏خواهم در گوش شما آهسته چیزى بگویم؛ امام حسن‏علیه‏السلام پیشنهاد او را رد کرد و فرمود: مى‏خواهد گوش مرا به دندان بگیرد؛ ابن ملجم گفت: به خدا قسم! اگر مى‏گذاشت گوشش را جدا مى‏کردم.
براساس این مسئله توجه به دو نکته ضرورى است:
الف) هرگاه قاتل در بند و کسى که در انتظار کشته شدن به سر مى‏برد، این گونه دشمنى خود را اظهار کند، چگونه خواهند بود کسانى که هیچ منعى براى دشمنى نداشته باشند؟
ب)هر گاه خوارج که هیچ قدرت حکومتى و غیر آن را در اختیار نداشتند، این گونه دشمنى خود را ابراز کنند، چگونه خواهد بود افکار یاران معاویه و خاندان بنى امیه، در حالى که حکومت در اختیار آنان بود؟ از اطراف هدایا به سوى آنان سرازیر مى‏شد، آنان مبالغه در محو آثار [ آل محمدصلى الله وعلیه وآله ] را از اعظم قربات مى‏دانستند.(1)
روشن است که انواع دشمنى‏ها با حضرت و یاران او با شهادت حضرت به پایان نرسید. صفحات تاریخ مملو از این قبیل عداوت‏ها است. لعن و سب حضرت على و امام حسن و امام حسین‏علیهم‏السلام در قنوت نماز و تحت تعقیب قرار دادن اصحاب حضرت همانند میثم تمار و رشید هجرى و جویریة بن مسهر توسط معاویه، نیز لعن امام‏علیه‏السلام در منابر و خطبه‏هاى نماز جمعه، و انواع اهانت‏ها به حضرت، بخشى از این دشمنى‏ها است(2).
مجموعه این عوامل سبب شد که حضرت على‏علیه‏السلام وصیت کند که مخفیانه او را دفن کنند و قبر مطهرش را پنهان نمایند. برخى از مورخان و سیره نگاران در این زمینه آورده‏اند:
اختفاى قبر حضرت براى همگان نبود، بلکه مقصود مخفى بودن آن از دشمنان و نا اهلان بود از محمد بن سائب کلبى درباره علت این امر سؤال شد، در پاسخ گفت: از ترس خوارج و دیگران.(3).
مجلسى هم علت اختفاى قبر حضرت را ترس از خوارج و منافقان مى‏داند.(4).
در عبارت دیگرى آورده است: غرض حضرت از وصیت به مخفى بودن قبر این بود که بنى‏امیه محل قبر را ندانند، چرا که اگر مى‏دانستند قبر مطهرش کجا است، جنازه را بیرون مى‏آورده و آتش مى‏زدند، همان گونه که با جنازه زید بن على بن الحسین‏علیهم‏السلام چنین کردند. بنابراین احتمال اهانت به جنازه امیرمؤمنان‏علیه‏السلام وهتک حرمت به ساحت حضرت، بسیار جدى بود.(5)
برخى از عالمان تصریح کرده‏اند: چون حضرت على‏علیه‏السلام نسبت به دشمنى‏هاى بنى امیه آگاهى داشتند، به اختفاى قبر خود وصیت فرمودند.(6)
با انقراض دولت بنى‏امیه به مرور زمان از دشمنى‏ها نسبت به حضرت کاسته شد، به نحوى که امام صادق‏علیه‏السلام در دوران بنى‏عباس مانع اختفا را برطرف دانست و با زیارت قبر حضرت، مردم را به آن راهنمایى کردند.(7)
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت ها:
1.سید عبدالکریم بن طاووس، فرحة الغرى، منشورات الشریف الرضى، قم، ص 17 – 19
همان، ص 23 - 25. 2
3. همان، ص 123 – 124
محمد باقر مجلسى، بحارالأنوار، ج 42، ص 338. 4
5.همان، ص 392
6.قطب الدین راوندى، الخرائج و الجرائح، ج ، مؤسسة الامام المهدى، قم، 1409 ه' ، ج 1، ص 234؛ مفید، الارشاد، ج 1، ص 10؛ الطبرسى، تاج الموالید (مجموعه نفیسه) نشر مکتبة آیة الله العظمى مرعشى نجفى، ص 93.
7.همان، ص 93، 94