سؤال164: خداوند درقرآن تصریح می كند كه جز از خدا و پیامبر پیروی نكنید.
سؤال164
خداوند متعال می فرماید: «اتّبعوا ما أنزل إلیكم من ربّكم و لا تتّبعوا من دونه أولیاء قلیلاً ما تذكّرون»(اعراف/3) «از آنچه كه از سوی پروردگار شما به سوی شما فرود آمده پیروی كنید و از سرپرستان دیگری پیروی نكنید. در این آیه تصریح می كند كه جز از خدا و پیامبر پیروی نكنید. و امامت برای آن است كه امام فرمانهای الهی را كه به ما رسیده اجرا كند، نه اینكه دین جدیدی برای مردم بیاورد.
پاسخ
پیامبر در مدّت رسالت 23 سالۀ خود بر اثر گرفتاریها و خفقان 13 سالۀ مكّه و نبردهای فراوان در اقامت ده ساله اش در مدینه از بیان جزییات احكام باز ماند. قسمتی را بیان كرد و قسمت دیگر را بر عترت كه هم سنگ قرآنند، واگذاشت.
دین اسلام، دین جاودانه است و شرایط زمان و مكان، مسائل جدیدی پدید می آورد كه در زمان پیامبر اكرم مطرح نبود، پاسخ درست به این سؤال چیست؟ شیعه می گوید:چه مانعی دارد كه خدا برای رساندن احكام شریعت، گروهی را در مكتب غیبی پرورش دهد تا همگان بازگو كنندگان چیزی باشند كه بر پیامبر نازل شده تفصیل آن به عترت موكول گردیده است.
دور نرویم، پس از پیامبر، تابعان و بعداً فقها، هزاران فرع را مطرح كرده و آن را با یك رشته ادلّۀ قطعی و ظنّی، بیان كردند، در حالی كه این احكام، از زبان پیامبر شنیده نشده، بلكه بر اثر یك رشته قیاسها و ظنون و استحسانها به دست آمده است. شما دربارۀ این استنباطها چه می گویید؟ آیا همۀ آنها را پیامبر گفته است؟ به طور مسلم نه، امّا آن فقیهان به گمان خود توانسته اند بر آنچه كه بر پیامبر نازل شده را از قرآن و سنت و موازین فقهی استخراج كنند. حال اگر این كار را عترت با آموزشهای غیبی انجام دهند و در اختیار بگذارند، همگی جزئی از آنچه كه به پیامبر نازل شده است، می باشد.
اگر واقعاً مقابله به مثل در اینجا صحیح باشد، یادآور می شویم كه این سؤال به خود شما متوجه است. شما در برابر سنت پیامبر، سنتهای دیگری را مطرح كردید و در ابواب فقه، سنتی به نام سنت ابی بكر، و سنتی به نام سنت عمر درست كردید آیا اینها همان گفته های پیامبر است؟ پس چرا نام شیخین را بر آن سنّت نهادید؟ و اگر غیر از آن است، چرا از آن پیروی می كنید؟