سؤال85: چه چیزی ابوبکر را مجبور کرده بود تا در سفر هجرت همراه پیامبر باشد؟

پاسخ:
شکی نیست که سفر ابوبکر اجباری نبوده، و او به اختیار خودش سفر را انتخاب کرد. ولی کیفیت سفر او را به سه گونه نقل شده است.
1. پیامبر به خانه ابی بکر رفت و مسأله مهاجرت به مدینه را مطرح کرد در این موقع ابی بکر آمادگی خودش را برای مهاجرت اعلام نمود. و این حدیث را دختر او عایشه نقل می کند.(1)
2. پس از آن که پیامبر علی را در بستر خود خوابانید، ابوبکر به خانۀ پیامبر آمد و شخصی را در بستر آن حضرت دید، تصور کرد او پیامبر خداست. ناگهان دید علی در بستر او خوابیده است. دربارۀ پیامبر پرسید، حضرت گفت: ‌پیامبر به سوی بئر میمونه رفته و ابوبکر از آنجا به نزد پیامبر رفت.(2)
3. برخی معتقدند پیامبر به هنگام ترک مدینه او را در راه دید و همراه خود برد.
در هر حال، خدا از نیت هر فردی آگاه است. هرگاه این سفر برای خدا بوده، نوعی فضیلت به شمار می رود، هر چند آیه ای که در این نازل شده، یادآور می شود که سکینه و آرامش در غار فرود آمد آن هم نه بر هر دو بلکه تنها بر پیامبر چنان که فرمود:
«اذا هما فی الغار اذا یقول لصاحبه لا تحزن انّ الله معنا فأنزل الله سکینته علی و أیّده بجنود لم تروها...»(توبه/40).
«هنگامی که آن دو در غار بودند، او به همراه خود می گفت: غم مخور، خدا با ماست. در این هنگام خداوند آرامش خود را بر او فرستاد و او را با سپاهیانی که ندیدید یاری کرد...».
مسلّماً این نوع کمک های غیبی راجع به پیامبر است نه همراه او، بنابراین، آرامش فقط بر پیامبر فرود آمد و او را با لشکریان نادیدنی کمک کرد.
ازاین گذشته، اگر هم مصاحبت فضیلتی باشد، چرا فداکاری علی را در آن شب کم رنگ می شمارید. پیامبر – به امر الهی – از محل خطر به محل امن رفت ولی علی به امر پیامبر به کانون خطر شتافت. یار پیامبر از خطر به نقطه امن گریخت، حال کدام برتر و بالاتر است؟
فرض کنید این مصاحبت فضیلتی است، ولی این سبب نمی شود که این فرد تا آخر عمر معصوم و عادل باشد و ما نتوانیم دربارۀ کارهای او انتقادی داشته باشیم و با مدارک علمی و موازین شرعی دربارۀ کارهای او داوری کنیم.
گردآورندۀ پرسشها تصور کرده است که اگر فردی فضیلتی پیدا کرد، دیگر نباید دربارۀ او سخنی گفت.
پی نوشت ها:
1. مسند احمد، ج2، ص376.
2. تاریخ اسلام ذهبی، ج1، ص318 و سیرۀ نبویه ابن هشام، ج2، ص98-199؛تاریخ طبری، ج2، ص... .