سؤال59: خداوند خبر داده است، که او از کسانی که زیر درخت با پیامبر بیعت نموده است، راضی است.(1)
سؤال59
شیعه نمی تواند بیعت کردن ابوبکر و عمر و عثمان را در زیر درخت در «بیعة الرضوان» با پیامبر انکار کند و خداوند خبر داده است، که او از کسانی که زیر درخت با پیامبر بیعت نموده است، راضی است.(1)
پاسخ
1. هرگاه از یک جمعیت انبوه، تمجید کنند و آنان را به نیکی بستایند، این ستایش، مربوط به مجموع آنان است، نه فرد فرد آنان، هرگاه بگویند دانشجویان این دانشگاه بسیار جدی و کوشا هستند، تعریف مربوط به غالب آنهاست، نه فرد فرد آنان، و این نوع تعریف های گروهی، دلیلی بر شایستگی تک تک افراد نیست، بنابراین، نمی توان با این آیه بر فضیلت شخص معینی استدلال کرد، بهترین دلیل این است که عبدالله بن ابی رهبر منافقان و دار و دستۀ او در بیعت الرضوان حضور داشتند و با پیامبر بیعت کردند، و اگر کناره گیری می کردند، تاریخ آن را ذکر می کرد، چنان که در «احد» یادآوری نموده و این که فرزند «ابی» با دار و دسته خود که حدود هفتصد نفربودند از رزمندگان اسلام جدا شدند. آیا می توان با این آیه بر فضیلت عبدالله بن ابی و دارو دستۀ او استدلال کرد؟
2. دقت در الفاظ آیه حاکی از آن است که این رضایت مخصوص به همان ظرف زمان خودش بوده، چنان که می فرماید: «لقد رضی الله عن المؤمنین اذا بیایعونک...» آنگاه که با تو بیعت کردند، خدا از آنان راضی شد. و این دلیل بر بقای رضایت تا پایان عمر نیست –هرگاه دلیل قاطعی اقامه شود که یکی از آنان بعداً کاری بر خلاف موازین اسلام انجام داده، با مضمون این آیه منافاتی نخواهد داشت و به یک معنا، رضای الهی که از صفات فعل او است نه از اوصاف ذات، به سخط او تبدیل می شود، و لذا در همین سوره و یادآور می شود که این بیعت باید پایدار باشد و اگر پیمان شکنی کنند، بر ضرر خود آنهاست، چنان که می فرماید:
«انّ الّذین بیایعونک انّما یبایّعون الله ید الله فوق ایدیهم فمن نکث فانّما یکنث علی نفسه...»(سورۀ فتح؛ آیه10).
« آنان که با تو بیعت می کنند مانند آن است که باخدا بیعت می نمایند، دست خدا بالای دست آنهاست، هرکس این پیمان را بشکند، به ضرر خود شکسته است...».
اصولاً در اسلام، اصلی است به نام «انّما الأعمال بالخواتیم». و از روایتی که بخاری نقل می کند، به دست می آید که روزهای نخستین زندگی انسان، معیار قضاوت نیست، بلکه آخرین روزهای زندگانی او معیار قضاوت دربارۀ کل زندگی انسان است، آنگاه پیامبر فرمود: «انّما الأعمال بالخواتیم».(2)
چه انسان هایی بودند که در نخستین روزهای زندگانی خود، عابدانی نیک اندیش و زاهدانی خوش عمل بودند، به گونه ای که قلوب آنان، مورد نزول آیات خدا بود، ولی بعداً شیطان نفس برآنان مسلط شد، و آنان را از صراط مستقیم بیرون راند، نمونۀ واضح آن، یلعم باعور(اعراف/175) و قارون بنی اسرائیل(قصص/81) می باشد.
بنابراین باید دید آیا همه صحابه از نظر پایان زندگی نمره خوبی داشتند یا برخی از آنان که به عنوان نمونه از جیش اسامه تخلف کردند، مورد لعن قرار گرفتند.
پی نوشت ها:
1. سورة فتح، آیۀ15.
2. صحیح بخاری، ج4، ص233، کتاب قدر، باب 5، حدیث7-66.