دیگر آداب و عقاید اهل حق

دهخدا در لغت نامه در واژه علی اللهیان درباره آداب و رسوم اهل حق می نویسد که روزه آنان در سال سه روز است و پایانش جشن خاوندگار، به جای نماز خواندن نیاز یا کردار دراند که شرح این دو گذشت مراسم عقد در این گروه در روستاها معمولاً به جای خواندن صیغه نکاح مراسم خاصی دارند و صیغه عقد نمی خوانند ولی در شهرها مانند سایر مسلمانان رفتار می کنند در خوردنیها و آشامیدنیها محرمات ندارند بنابراین از خوردن گوشت خوک و یا نوشیدن شراب باکی ندارند، نامهای بچه های خود را معمولاً با نام علی ختم (ع) ختم می کنند شارب گذاشتن بزرگترین مشخص و ممیز ظاهری این قوم است در نزد این گروه زدن شارب گناهی بس بزرگ است.
این قوم در دنیا هیچ کس را بد نمی دانند این امر باعث شده است که در میان فرق و مذاهب مختلف آزاد باشند حتی شیطان را نیز بد نمی دانند.
این قوم تبلیغات مذهبی ندارند گاهی کلمات شهادت را تکرار می کنند، گاهی هم به زیارت مشاهد مشرفه می روند.
راجع به سه خلیفه عقیده به خصوصی دارند صاحب "بستان مذاهب" می نویسد: جمیع محرمات در این سه تن است.
"ابلیس" "مار" و "کاووس" و این سه کنایه از سه خلیفه است و نیز مقصود از شداد نمرود و فرعون این سه نفر هستند بنا به نوشته صاحب"بستان مذاهب" این قوم به مصحف فعلی عقیده ندارند و می گویند که این تحریف شده است. 56
در این جا لازم است که این تذکر داده بشود که این اموری که از دهخدا ذکر شد مورد توافق جملگی اهل حقها نیست سید قاسم افضلی در مقاله اش در دایره المعارف تشیع بعضی از آنها را نادرست بیان داشت. تشابه این مسلک با دیگر مسلکها
آداب و رسوم و باورهای فرقه اهل حق با مذاهب و ادیان دیگ شباهتایی دارد که اینک به برخی از آن اشاره می شود.
در مسایل مربوط به نذر و قربانی آمده است که آب به جم "جمع" آورده می شود که جم نشینان هر یک جرعه ای از آن را می خورند و اگر کسی تشنه هم نباشد باید حتماً یک قطره بخورد این رسم در آیین زردشتیان و نیز در آیین مسیحیت است.
2- اهل حق در موقع نبح قربانی و نیز در جم خانه در هنگام انجام مراسم لباس سفید می پوشند و در حالت شبیه همین رسم (لباس سفید در میان زرتشتیان وجود دارد.
3- در آیین یاری به پیشوایان خود "پیر" خطاب می کنند در آیین مسیحیت نیز چنین است.
4- در آیین یاری مادامی که مرید از عهده امتحان پیر بر نیاید عقاید مذهبی از او مخفی نگاه داشته می شود عین همین مطلب در آیین مهر پرستی (مسیحیت) وجود دارد.
5- در آیین یاری آمده است که بنیانگذاران این مسلک "شاه خوشین" و "سلطان صحاک" از مادران باکره به دنیا آمده اند نظیر همین در مسیحیت ست.
6- روزه گرفتن در آیین یاری شباهت زیادی به رزوه های یهودیان دارد روزه های یهودی روی علت و حوادث معینی که مربوط به پیشوایان آنها بود برقرار گردید در میان اهل حق روزه سه روز دوازدهم تا چهاردهم دیماه(= رزوه مرنو) و نیز پانزدهم تا هفدهم دیماه (= روزه قولطاسی) روی حوادث و عللی که برای پیشوایان آنان به وجود آمده مرسوم شده است.
7- در مسلک یاری شرط یارستان شدن سرسپردگی است شبیه همین در مسیحیت است که شرط مسیحی شدن غسل تعمید است.
8- در اجرای سنتهای مراسم در ذکر جلی و خفی که بین مسلک یاری درواج دارد، شبیه این در مسلک متصوفه وجود دارد.
مصاحبه با یکی از یارستان
نویسنده کتاب "سرسپردگان" مصاحبه ای با یکی از پیروان مسلک یاری انجام داده است که آن مصاحبه بدین قرار است.
س: ممکن است سوالاتی راجع به اهل حق از جنابعالی بکنم ؟
ج: بلی با کمال میل حاضرم هر چه بپرسند پاسخ بدهم
س: این که می گویند اهل حق علی اللهی هستند صحیح است؟
ج: بلی اهل حق علی اللهی هستند و خودم هم علی اللهی می باشم این دیگر مذهب و اعتقاد من است و نمی توانم و نمی خواهم از کسی مخفی بدارم در کرمانشاه یک مرکز تبلیغاتی داریم که با بلندگو علنا معتقدات خود را می گوییم .
آیا خدا همان علی است؟ -
- بلی خدا همان علی است شما معتقدید که خدا دیده نمی شود و نخواهد شد ما معتقدیم که خدا دیده شده است و شاید در آینده هم دیده شود.
شما نماز هم می خوانید؟ -
- نه خیر ما نماز نمی خوانیم به جای آن در جم خانه در هر هفته و در هر پانزده روز نیاز می دهیم.
روزه شما چقدر است؟ -
- روزه ما سه روز است که روز سوم نان و روغنی مخصوص می پزیم و روز چهارم را عید سلطانی می گوییم و هر یک از ما مقداری برنج و روغن و یک خروس یک ساله به جم خانه برده و مشغول نیاز می شویم.
به قرآن واسلام اعتقاد دارید ؟ -
- بلی ما به قرآن و اسلام احترام می گذاریم.(البته احترام غیر از اعتقاد است).
اگر به قرآن اعتقاد دارید و در قرآن روزه یک ماه است پس چرا شما سه روز روزه می گیرید ؟ آقای نورعلی الهی هم در برهان اهل حق را مسلمان دوازده امامی معرفی می کنند.
ما به قرآن طور دیگر اعتقاد داریم و در برهان الحق می نویسد شیعه اثنی عشری حقیقی اهل حق است بنابراین اعتقاد ما در این مورد غیر از شما است.
شما از متصوفه محسوب می شوید ؟
نه ما از متصوفه نیستیم بلکه متصوفه می خواهند خود را به ما برسانند .
البته آنها متصوفه نیستند ولی بسیاری از مراسم آنها را دارند به شریعت طریقت و حقیقت معتقدند.
مصاحبه ای دیگر:
- تاریخ این مسلک به دوره خود حضرت امیر می رسد و از اهل حق آن روز "قنبر" "سلمان فارسی" ما در حضرت علی (فاطمه بنت اسد) و ... را محترم می دانند و آنان را مرشد می خوانند.
- دین شما چیست؟
- دین ما اسلام مذهب شیعه ثنی عشری مسلک اهل حق است ولی برای رسیدن به مسلک اهل حق باید از مراحلی گذشت به اسامی شریعت طریقت معرفت و حقیقت که هر کس به حقیقت برسد اهل حق می شود اهل حق آنهایی هستند که همیشه با خدای خویش هستند هیچ کس را غیر از صوفی هایی که به مرحله حقیقت رسیده اند در جم خانه راه نمی دهند ولی به خانقاه می برند در خانقاه به او اول از قرآن می گویند تا جایی که کاملاً آن را یاد بگیرند و روزه را سی روز می گیرند و نماز را باید پنج وقت در روز بخواند تا جاییکه آماده شود که به جم خانه وارد شود.
البته این دوره برای هر کس فرق می کند و ممکن است دو تا سه حتی دوازده سال طول بکشد و آن که استعداد خوبی دارد زودتر می رود و هر خانقاه یک پیری دارد که به او اجازه ورود به جم خانه را می دهد. 57
مصاحبه با آقای قادر طهماسبی
آقای قادر طهماسبی یکی از هواداران این مسلک بود حتی چند سالی کاتب و منشی سید نصرالدین حیدری بود ولی بعداً با سید نصرالدین حیدری اختلاف پیدا کرد و افشاگری نمود می گوید:
"من از سرسپردگان اهل حق بودم و مردم اهل حق خصوصاً " مردم کوران از عقاید خود بی خبر هستند من می خواهم عقاید آنها را تجزیه و تحلیل کنم و انتخاب با خود مردم است از سال 1363 هجری شمسی به بعد تصمیم گرفته که منابع اهل حق را جمع آوری و مطالعه کنم و در سال 1367 هجری شمسی به بعد تصمیم گرفتم که منابع اهل حق را جمع آوری و مطالعه کنم در سال 1367 هجری شمسی در "پیر بنیامین" گفتم که ما قرآن را قبول نداریم و ... و دین نداریم".
در سال 63 هجری ش سید نصر الدین حیدری به من گفت که کومله ها می خواهند شما را به عراق ببرند و این سخن شگفتی مرا برانگیخت.
در کلام گور آمده است " قرآن گذاف و دروغ است، شیطان حق است".
یا در مورد جمهوری اسلامی کلام درست کردند که :
"جمهوری اسلامی در فلان تاریخ سقوط خواهد کرد و چون این پیش گویی واقع نمی شود آن را توجیه می کنند."
سلطان اسحاق بنیان گذار اهل حق را اهل حق با هدف اسلام زدایی فرقه اهل حق را پدید آورده است وی پسر شیخ عیسی برزنجه ای است و خود را خدای معرفی نمود و به پدرش گفت که حچ نرود بلکه او را زیارت کنند این مطلب در دیوان گور آمده است او می گوید که کسی حق عدول از این مسلک را ندارد و از قرآن دروغین بپرهیزد و محمد (ص) برای انحراف مردم آمد سیادت در اهل حق نسبی نمی باشد بلکه یک امر ظاهری است، سلطان اسحاق افرادی را سید نامید و از آن پس این افراد به سید مشهور شدند انحرافات اهل حق به صورت سر مگوی درآمده است و رهبران اهل حق آنها را در اختیار هیچ کس قرار نمی دهند.
"سید قاسم افضلی" سر سلسله خود را به سلطان اسحاق می رساند در حالی که سلطان اسحاق بلاعقب (بی نسل) بود و ... 58
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
منابع و توضیحات
56- لغت نامه دهخدا طبع جدید ص 14255 – 14256
57- سرسپردگان ص 97 به بعد
58- پژوهشی جامع ص 356