چه روایاتی در باره دوستی و محبّت نسبت به پیامبر و عترت او وجود دارد؟

روایات در این زمینه بسیار است . از جمله این روایات:
1- اَنَس میگوید:مردی از اهل بادیه از پیامبر پرسید: «مَتی قیام الساعة؟»؛ رستاخیز چه روزی فرا میرسد؟ همزمان با این پرسش هنگام نماز شد، حضرت رسول(ص) پس از نماز، آن سائل را طلب کرده و فرمود: «فما أعددت لها؟»؛ برای آن روز چه ذخیره‏ای فراهم کرده‏ای؟. عرض کرد: سوگند به خداوند که نماز و روزه فراوانی برای قیامت ذخیره‏ نکرده‏ام، ولی خدا و پیامبرش را دوست میدارم. آن گاه پیامبر فرمودند: «المرء مع من أحب»؛ انسان با محبوبش محشور میشود. أََنَس میگوید: «فما رأیت المسلمین فَرحوا بَعد الاِسلام بِشَیء أشد من فرحهم بهذا»؛ مسلمانان را پس از رهایی از جاهلیت و نیل به اسلام ندیدم به چیزی به این اندازه خوشحال شده باشند. (1)
2- امام باقر(ع) میفرماید: روزی رسول اکرم(ص) در حضور مردم چنین فرمودند: «أَحبوا الله لِما یَغذوکم به مِن نعمه و أَحبونی ِلله عَزّ و جلّ و أحِبوا قِرابتی لی» (2)؛ به خدا علاقه مند باشید، زیرا غدای جسم و جان شما را فراهم میکند و برای رضای خدا به من علاقه مند باشید، زیرا من مجرای فیض او هستم و به اهل بیت من علاقه مند باشید، زیرا آنها رابط میان من و شما هستند.
3- در حدیث دیگری که به نوبه خو سلسة الذهب است، امیرالمؤمنین( ع) میفرماید: مردی از انصار به حضور پیامبر شرفیاب شد و گفت: من توان تحمل فراق و هجران شما را ندارم؛ وارد منزل و کارگاه میشوم، به یاد شما میافتم و دست از کار میکشم و روبه سوی شما میآورم تا به زیارت شما نایل شوم، اینها به خاطر این است که شما را دوست میدارم، اکنون به این فکر افتاده‏ام که روز قیامت که شما وارد بهشت شده و به أعلی علیین عروج کردید، من چه کنم؟
در این هنگام این ایه شریفه نازل شد: «و مَن یُطع الله والرَسول فأولئک مَع الَذین أَنعم الله عَلیهم مِن النَبیین و الصِدیفین و الشُهداء و الصالحین و حَسن أولئک رفیقاً» (3)؛ پیروان خدا و پیامبر، با سلسله انبیا و صدیقان و شاهدان و صالحان محشور میشود و آنها رفقای خوبی هستند، زیرا خسته دلان قافله را پشت سر نمیگذارند، بلکه تا مرز امکان آنها راه همراه خود میبرند، سپس پیامبر گرامی(ص) «آن مرد را به حضور طلبید و این آیه را بر وی تلاوت کرد و به او بشارت داد (4).
4- پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «لایُؤمن عَبد حتی أََکون أحب الیه من نَفسه و یکون عِترتی أَحب الیه من عِترته و یکون أهلی أَحب الیه من أَهله و یَکون ذاتی أحب الیه مِن ذاته» (5)؛ [ایمان بنده‏ای کامل نمیشود مگر این که من پیش او، محبوتر از خود او باشم (علاقه‏اش به من بیشتر از خودش باشد) و عترت من پیش او، محبوبتر از عترت خودش و اهل بیت من پیش او، محبوبتر از اهل بیت خودش و ذات من پیش او، محبوبتر از ذات خودش باشد.
-------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت :
1- بحار،ج17،ص13.
2- بحار،ج17،ص14.
3- نساء/69.
4- بحار،ج8 ،ص188.
5- بحار، ج17،ص13.