این که « قرآن کتابی برای همه زمان ها است » یعنی چه ؟ آیا در مورد اینترنت و ماهواره نیز در آن سخنی به میان آمده است؟
قرآن کریم می فرماید: "و نزّلنا علیک الکتاب تبیاناً لکلّ شیء؛ ما این کتاب آسمانی (قرآن) را بر تو نازل کردیم که بیان همه چیز در آن است" (1)
از تعبیر "تبیان" که به معنی بیان کردن است و با توجه به وسعت مفهوم "کلّ شیء" معلوم می شود که در قرآن، بیان همه چیز هست، ولی با توجه به این نکته که قرآن یک کتاب تربیتی و انسان ساز و یک کتاب هدایت برای عموم مردم است، که برای تکامل فرد و جامعه در همه جنبه های معنوی و مادی نازل شده است. روشن می شود که منظور از "همه چیز" تمام اموری است که برای پیمودن این راه لازم است،نه این که قرآن یک دائرة المعارف بزرگ باشد که تمام جزئیات علوم ریاضی و جغرافیایی و شیمی و فیزیک و گیاه شناسی، و پزشکی در آن آمده است. .هر چند قرآن یک دعوت کلی به کسب همه علوم و معارف و دانشها کرده که تمام دانش های یاد شده و غیر آن ، در این دعوت کلی جمع است. (2)
البته در قرآن آیاتی که مربوط به علوم و دانش های مختلف باشد ،وجود دارد و گاهگاهی از برخی از اسرار و رموز آفرینش به مناسبت بحث های توحیدی پرده بر می دارد.
همانند آیات در مورد خلقت آسمان و زمین و نظام اسبابی که در این جهان بر قرار است و برخی از عوامل طبیعی چون باد و باران و کوهها و درختان و گیاهان و جانوران مختلف و دریاها و این مسئله در عین حال که ما را با عظمت پروردگار آشنا می سازد ، هدایت و کمال انسانی را نیز منطبق بر نظام آفرینش و آشنایی و آگاهی بر آنها قرار می دهد.
پس این که قرآن بیان همه چیز است، مراد این است که قرآن برای رساندن انسان به سعادت همیشگی نازل گردیده و در این راستا کلیات هر آن چه برای رسیدن به این هدف لازم بوده، بیان نموده است. به عبارت دیگر: قرآن به عنوان قانون اساسی اسلام دربر گیرنده مجموعه ای از اصول و ضوابط هماهنگ با خطرات انسانی است که همواره بر تارک اندیشه ها چون خورشیدی می درخشد، و سعادت و عظمت را در گرو آشنایی وعمل به قوانین خود می داند. اصل عدالت و امانت،(3) اصل کلی امر به معروف و نهی از منکر،(4) اصل مقابله به مثل در برابر متجاوزان،(5) اصل مساوات مردم و تعیین معیار امتیاز از قبیل: تقوا، علم و جهاد،(6) اصل نفی استبداد،(7) اصل عدم سلطه کافران بر مؤمنان،(8) اصل صلح و اخوت،(9) اصل بهره برداری از نعمت های الهی،(10) اصل وفای به عقود،(11) اصل توحید به وحدت،(12) اصل عدم حرج،(13) و اصل پذیرش اختیاری دین،(14) از جمله اصول کلی است که قرآن بیان فرموده است.
هم چنین مقصود از این که قرآن کتابی برای همه زمانها و همه دورها است ، این است که قواعد و قوانین و احکام و ارزش های اخلاقی و معارفی که در آن بیان شده ، اختصاص به زمان و مکان و دوره خاصی از زندگی بشریت ندارد ، بلکه آنها جاودانه بوده و برای ملتی خاص یا دوره و زمانی به خصوص نمی باشد.نه آنکه در قرآن بیان شود که انسان ها در یک زمان با باد بزن خود را خنک کنند و در دوره دیگر با پنکه بعد با کولر و بعد با .... یا این که ازابزارهای ارتباط جمعی انسان ها سخن به میان آمده باشد که در یک زمانی این وسایل اینترنت و ماهواره خواهد شد. اما این که چگونه از این ابزارها مورد استفاده قرار گیرد و حق و حقوق و ارزش ها و به کمال رساندن انسان ها در آنها مورد لحاظ قرار گیرد ، در راستای همان اصول کلی موجود در آیات قرآن قرار دارد.
البته با توجه به این که قرآن دارای بطن بلکه بطونی است، ممکن است در این کتاب الهی اشارات و اموری باشد که از اسرار و نهفته هایی کشف کند که فهم عادی و متعارف نتواند آن را درک کند و علم این گونه مسائل برای امامان معصوم(ع) و راسخون درعلم است.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------
پینوشتها:
1 . نحل (16)آیه89.
2 . تفسیر المیزان (ترجمه)، ج 12، ص 495؛ تفسیر نمونه، ج 11، ص 361.
3 . نساء (4) آیه 58.
4 . نحل (16) آیه9.
5 . بقره (2) آیه 194.
6 . حجرات (49) آیه 13.
7 . اعراف (7) آیه157.
8 . نساء (14) آیه 141.
9 . حجرات (49) آیه 10.
10 . اعراف (7) آیه 32.
11 . مائده،(5) آیه 1.
12 . آل عمران (3) آیه 103.
13 . حج (22) آیه 78.
14 . بقره (2) آیه 256.