شما چگونه ثابت مى کنید که ابوبکر خلیفه بلافصل رسول اللّه (ص ) نیست ؟

: هـمـه انـبـیا و پیامبران الهى در زمان حیات خویش , جانشین خود را براى امت معرفى ومنصوب کـرده انـد و بـر این اساس پیروان مذهب جعفرى معتقدند که همان طورى که ارسال رسول براى هـدایت مردم باید از ناحیه خداوند متعال باشد , خلیفه و جانشین او نیزباید از ناحیه خداوند عالم منصوب شود , بنابراین کسانى که مدعى اند ابوبکر خلیفه بلافصل رسول خدا هست , باید استدلال کـنند که او به چه صورت این خلافت را به دست آورده است .همان گونه که گفته شد , جانشین پـیامبر (ص ) باید از طرف خداوند متعال و خود آن حضرت تعیین و اعلام شود که این اعلام به دو گـونـه مـى باشد :
اولا , بیان اوصاف وشرایط و ویژگى ها مى باشد که انسان با ملاحظه آنها یقین پـیدا مى کند که او خلیفه وامام مسلمانان بعد از رسول خداست , مثل آنچه که در آیه شریفه ( انما ولـیـکم اللّه و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلوه و یوتون الزکوه و هم راکعون ) آمده است . (1) این اوصاف در هرکس باشد , او جانشین رسول خدا (ص ) است و خود واسطه پیام است و چون حـضـرت عـلـى (ع ) بـنا به نقل فریقین هم داراى آن شرایط کلى امامت است و هم به اسم ایشان تـصـریـح شـده اسـت , بنابراین شیعه معتقد است که او خلیفه بلافصل رسول خدا (ص ) است . آن حـضرت داراى فضائل فراوانى است که خاص ایشان است ودر کتب فریقین نقل شده است و هیچ یـک از صحابى مدعى آن نبوده اند و ما به برخى از آنها اشاره مى کنیم :
1ـ حدیث بدء الدعوه : پیامبر اسـلام (ص ) در اوایل بعثت به فرمان خداوند سبحان ,اقوام و بستگان نزدیک خود را جمع نمود و رسالت خویش را به آنان ابلاغ فرمود و درهمان مجلس اعلام نمود که هر کس از شما در پذیرفتن دعـوت مـن سـبـقت جوید او پس ازمن جانشینم خواهد بود , از میان آنان فقط حضرت على (ع ) جواب مثبت داد و دعوت آن حضرت را پذیرفت که آن حضرت فرمود : انت اخى و وزیرى و وارثى و خـلـیـفـتـى مـن بـعدى ,تو برادر و وزیر و وارث و جانشین بعد از من هستى ) . (2)
2ـ آیه تبلیغ : ابـواسـحـاق ثعلبى در تفسیر خود و طبرى در کتاب الولایه و ابن صباغ مالکى و... نوشته اند که آیه کـریـمه تبلیغ : ( یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک ) (3) درباره حضرت على (ع ) نازل شده است و رسول خدا (ص ) دست ایشان را گرفت و فرمود : ( من کنت مولاه فهذا على مولاه ). (4)
3ـ حـدیـث مـنـزلت : احمد بن حنبل و شیخ سلیمان بلخى و ابن صباغ مالکى و دیگران نوشته اند که پـیـامبر اسلام (ص ) به حضرت على (ع ) فرمود : ( انت منى بمنزله هارون من موسى الا انه لا نبى بـعـدى , تو براى من به منزله حضرت هارون نسبت به حضرت موسى هستى , جز اینکه بعد از من پیامبرى نخواهد بود ) . (5)روایاتى نیز در اوصاف حضرت على (ع ) از زبان مبارک رسول خدا نقل شـده اسـت کـه آنـهاهم مى تواند امر جانشینى را روشن کند , حضرت رسول مى فرماید : ( انا دار الحکمه و على بابها , (6) من سراى حکمت و علم هستم و على (ع ) دروازه آن ) , یا درحدیث دیگر مـى فرماید: ( و اقضاهم على بن ابیطالب , آگاه ترین شخص به قضاوت ,حضرت على (ع ) است ) . (7)از ایـن رو , آنـچه شیعه به آن معتقد است بر اساس ادله قطعیه اى است که مورد اتفاق فریقین است , اما آنچه که خلافت بلافصل را براى دیگران اثبات نماید , کسى مدعى نشده و ذکر هم نشده است , بنابراین این منصب الهى است و تعیین آن هم از جانب خداست , زیرا علم به اینکه چه کسى شایستگى این مقام را دارد , از قدرت غیرخداوند و فرستادگانش خارج است .