گفته می شود افرادی که طلبیده می شوند امکان رفتن به زیارت دارند، پس چرا افرادی که صالح نیستند، به علت تمکن مالی به زیارت می روند؟
از آیات و روایات استفاده می شود که انسان در انجام هر کار خیری نیاز به توفیق از جانب خدا دارد. قرآن مجید از زبان شعیب می گوید: «و ما توفیقی الا بالله علیه توکلت و الیه أنیب؛ توفیق خویش را از خدا می دانم و بر او اعتماد دارم و به سوی او روی می آورم».(1) امیرالمؤمنین (ع) می فرماید: «هرگاه خدا خیر بنده ای را بخواهد، بین او و بین آن چه ناپسند است، مانع ایجاد می کند و او را به طاعتش موفق می گرداند اما هرگاه خدا شرّ بنده ای را بخواهد، او را نسبت به دنیا متمایل می سازد و آخرت را از یاد او می برد و آرزوش را زیاد می کند».(2)
مردی به امام کاظم (ع) عرض کرد: مگر من قادر به انجام تکالیفم نمی باشم، فرمود: «قدرت از نظر تو چیست، وی گفت: توان بر کار. حضرت فرمود: آری توان به تو داده شده است، اگر کمک نیز به تو بشود. مرد گفت: مرادتان از کمک چیست؟ فرمود: توفیق، وی گفت: توفیق چه اثری دارد، فرمود: اگر موفق بودی، کار را انجام می دهی. چه بسا یک کافر توانش از تو بیش تر است، دلش می خواهد کار نیک انجام دهد، ولی چون توفیق ندارد، به انجام کار نیک دست نیابد.(3)
به زیارت امامان رفتن نیز از اموری است که نیاز به توفیق الهی دارد، ولی زیارتی که مورد قبول خدا و رضایت امام باشد وگرنه بسیاری از مردم ممکن است بدون این که حتی امام را بشناسند و یا با پول حرام به زیارت روند. اما آن زیارت نشانة توفیق الهی نیست، همان طوری که هارون الرشید هر ساله به زیارت خانه خدا می رفت، ولی امام کاظم (ع) در زندان بود، پس نباید عمل ظاهری مردم مبنای قضاوت باشد. عملی که با تقوا باشد، مورد قبول خدا است و توفیق الهی همراه آن است.
در عین حال نمی توانیم نسبت به افراد و حالات درونی آنها قضاوت کنیم و بگوییم چه کسی صالح است و چه کسی صلاحیت ندارد. شاید کسی را که غیر صالح می پنداریم، ارتباط درونی با خدا دارد که توفیق شامل حال او شده است.
پی نوشت ها :
1 – هود (11) آیه 88.
2 – بحارالانوار، ج33، ص 97.
3 – همان، ج5، ص 42.