اگر چه عصر انبیای الهی به پایان رسیده ، ولی آیا کسی می تواند به مقام و مرتبتی که پیامبران دست یافته اند، دست یابند؟

پیامبران الهی ، همانند دیگران ، انسان های عادی بودند که در سایه تهذیب نفس و طهارت و پاکی به مقامی رسیده اند که بتوانند به مقام بلند و رفیع دریافت وحی الهی دست یابند ، اما رسیدن به این مقام اختصاص به پیامبران نداشته، بلکه هر انسانی در این میدان مسابقه می تواند به رتبه ای که پیامبران دست یافته اند، دست یابند.
کاملا روشن است که راه ارتباط و اتصال معنوی با پروردگار و رسیدن به درجات بالای انسانی ، مخصوص پیامبران نیست.
در ایات قرآن از افرادی سخن به میان آمده که از زندگی معنوی نیرومندی برخوردار بوده، با فرشتگان هم سخن بوده و امور خارق العاده از آنان سر می زند، بی آن که پیامبر باشند. بهترین مثال حضرت مریم، دختر عمران است که قرآن داستان های شگفت انگیزی از او نقل کرده است(1).
قرآن کریم در آیاتی چند راه الهام و رسیدن به مدارج عالی انسانی و مقامات معنوی را بر همه کسانی که باطن خویش را پاک کنند باز گذاشته است، از جمله می فرماید:
"آنان که در راه ما کوشش کنند، راه های خود را به آنان می نمایاینم".(2)
در روایاتی از پیشوایان دین (ع) این مسئله را به خوبی می یابیم. پیامبر (ص) فرمود: "خداوند بندگانی دارد که پیامبر نیستند، اما پیامبر بر آنان رشک می برد".(3)
در روایت معروف از پیامبر (ص) به نحو صریح آمده است: "دانشمندان امت من همانند پیامبران بنی اسرائیل هستند".
حضرت امیر (ع) می فرماید: "همواره چنین بوده و هست که خداوند در هر برهه ای از زمان و در زمان هایی که پیامبری نبوده ، بندگانی داشته و دارد که در سر ضمیرشان با آنان راز می گوید و از راه عقل شان با آن ها سخن می گوید".(5)
صدرالمتألهین شیرازی می گوید: "وحی یعنی نزول فرشته بر گوش و بر دل به منظور مأموریت پیامبر، هر چند بریده شده است و دیگر فرشته ای بر کسی نازل نمی شود، ولی باب الهام و اشراق هرگز بسته نشده و نخواهد شد و ممکن نیست این راه مسدود شود".(6)
در عین حال باید توجه داشت که بعضی از مقام و مراتب به جهت مقام رسالت و نبوت و ابلاغ پیام الهی (بی کم و کاست) اختصاص به پیامبران دارد؛ مصونیت و عصمت خاص که عصمت از سهو و اشتباه و خطا در ابلاغ پیام الهی است، اختصاص به پیامبران دارد، اگر چه مراتب دیگر عصمت مانند عصمت از گناه می تواند برای دیگران دست یافتنی باشد.
پی نوشت ها :
1- استاد مطهری ،مجموعه آثار ، ج 3، ص (170 - 169).
2 - عنکبوت (29)آیه 69.
3 - مجموعه آثار ، ج3، ص 171.
4 - مستدرک حاجی نوری، ج17، ص 320.
5 - نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه 222، ص 342.
6 - مجموعه آثار، همان ص 172.