دین زرتشت چه دینی است؟
دین یا کیش زرتشت منتسب به فردی است به نام زرتشت.
تاریخ حقیقى تولد زرتشت بسیار مجهول است، از این رو برخى تاریخ شناسان وجود تاریخى او را منکر شدهاند.
روایات ایرانى تولد او را در حدود 660 سال قبل از میلاد نشان مىدهد که اغلب محققان جدید آن را پذیرفتهاند. بعضى دیگر با قرائن و دلایل موجه، زمان ظهور این پیامبر ایرانى را قدیمتر از این تاریخ دانسته و آن را به حدود سال 1000 ق.م داشتهاند.(1)
تعالیم زرتشت(2)
دین زرتشت مانند بسیارى از ادیان دیگر به تحریف مبتلا شده و عقاید باطل و خرافات موهوم در آن راه یافته است.(3)
دینى که این پیامبر ایرانى تعلیم کرده، یک آیین اخلاقى و طریقه یگانه پرستى است. زرتشت خداى معبود و متعال خود را «اهورامزدا» لقب داده، یعنى خداى حکیم، که داراى عالم و خلاّق و نظّام طبیعت است. او مزدا را صاحب اهوراى حقیقى پنداشته و عبادت و پرستش را خاص ذات او قرار داده و وى را خداوند متعال و قادر و قاهر شمرده است که ذاتش به حکمت محض و خیر مطلق متّصف است.
او خود را پیغمبرى مبعوث از طرف اهورامزدا مىداند و در «گاتها» به کتاب آسمانى زرتشتىها، تأکید مىکند که خدا او را برانگیخته و مأمور ساخته، و دین او بهترین و کاملترین ادیان است.
زرتشت برخلاف نظریه بعضى از زرتشتیان متاخر، آفرینش تمام موجودات را برحسب مشیت و اراده متعال اهورامزدا مىدانست. در آیه آخر گاتها صراحتاً اهورامزدا را موجب و موجد نور و ظلمت - هر دو - مىداند.(4)
اهورامزدا اراده قدوسى علوى خود را به وسیله روحى مقدس و نیکو نهاد از قوّه به فعل درمىآورد که آن را «سپنتامینیو» نامیده است. اعمال الهى او نیز به دستیارى ارواح مقدس که «امشاسپنتا» گفته مىشوند اجرا مىگردد. این فرشتگان هر یک با حالت و صُور فعالیت ذات الهى نام و معنایى جداگانه دارند، چنان که یکى را وهومنه (بهمن) نامید که به معناى «فرشته پندار نیک و نهاد خوب» است. دیگرى را «آشا» (اردیبهشت) یعنى فرشته راستى و عدالت ، دیگرى را «خشترا» (شهریور) یعنى فرشته نیرو و قدرت کامل، دیگرى را «هورواتات» (خرداد) یعنى فرشته رسایى و کامروایى، دیگرى را «آدمایتى» (اسفند ارمذ) یعنى فرشته شفقت و لطف و بارورى و دیگرى را «امرتات» (مرداد) که به معناى بقا و جاودانگى است.
با آن که اهورامزدا در عرض جلال خود هیچ ضد و ندى ندارد، زرتشت معتقد است که در برابر هر نیکى یک بدى موجود است. چنان که در برابر راستى، دروغ و در برابر حیات، مرگ و در مقابل سپنتامینیو (روان پاک)، روح شدید و ناپاک (انگره مسینیو) جاى دارد.
نقطه اصلى و پایه اساسى اخلاق در آیین زرتشت بر این قاعده است که نفس آدمى، میدان نبردى واقعى میان خیر و شر است. اهورامزدا به آدمى آزادى عمل عطا کرده که عمل خود را برگزیند و بین صواب و خطا هر یک را بخواهد انتخاب کند، البته نیکان بدى را نمىپسندند.
آنچه از منطق و فلسفه زرتشت در کتب دینى مىتوان استنباط کرد، این است که او خود آتش نمىپرستیده و بر آن عقیدهاى که پیشینیان و نیاکان او بر آن بودهاند، نبوده است. هم چنین معتقدات او با آنچه بعدها آتش پرستان اخیر عنوان کردهاند، اختلاف دارد. و آتش را فقط رمزى قدوسى و نشانى گرانبها از اهورا مزدا مىدانسته است.(5)
دین زرتشتى نخستین مذهبى است که از جهان عقبى و قیامت سخن گفته و آخرالزمان را به مفهوم کامل خود طرح کرده است. برحسب تعالیم آن پیامبر ایرانى چون روزى این جهان هستى به آخر رسد، رستاخیز عام واقع خواهد شد و اهورامزدا پیروز خواهد گردید. در آن روز براى امتحان بدکاران و نیکوکاران جایگاهى پر از آتش و آهن گداخته، به وجود مىآید که بدان و زشتکاران را در آن جا خواهند افکند.
هورمدان خواه خوب یا بد، در روز قیامت از فراز پل چینوت (صراط) یعنى پل جدا کننده عبور خواهد کرد. این پل روى دوزخ قرار دارد و یک جانب آن به بهشت منتهى مىگردد. نیکوکاران به هدایت زرتشت از آن پل به سلامت خواهند گذشت و بدکاران در آن سرنگون خواهند شد.
«اوستا» کتاب مقدس زرتشتیان است که تفسیرى به نام «زند» دارد.
تاریخ نگارش قسمتهاى مختلف اوستا بر کسى معلوم نیست، چون توسط یک نفر نوشته نشده و در مدت زمانى طولانى گرد آمده است که از زمان زرتشت آغاز مىگردد و دوران هخامنشى تا ساسانى را دربرمىگیرد. این کتاب شامل چهار بخش اصلى است:
1. یسنا (مشتمل بر 72 فصل حاوى سرودها که گاتها جزء آن است)
2. ویسبرد (مجموعهاى از ادعیه و سرودها)
3. وندیداد (قانن و دستورهاى موبدان و مبیّن احکام عبادات و...)
4. یشتها (شامل سرودهایى در تجلیل از فرشتگان و...)
مهمترین قسمت اوستا گاتها است که گمان مىرود سرودهاى شخص زرتشت باشد و از نظر زبانى کهنترین مکتوب شناخته شده ایرانى است.
در آیین زرتشت گر چه از گفتار نیک، کردار نیک و پندار نیک سخن گفته شده، اما از ارزشهاى اخلاقى و چگونگى دست یافتن به زندگى سعادتمندانه و این که گفتار و کردار و پندار نیک چه امورى هستند و چگونه مىتوان به آنها دست یافت، سخنى به میان نیاورده است.
مسیحیت:
حضرت عیسى(ع) در اناجیل موجود، خود را این گونه معرفى کرده است: «نجات دهنده انسانها، باب نجات، شبانى دلسوز و نماینده خدا در زمین».
مادر عیسى، مریم است. عیسى بدون پدر متولد شد. پدر خوانده او یوسف نجار بود. زادگاه عیسى روستاى جلیل یا ناصره بود. خویشان او از هر جهت مقررات و آداب رایج آیین یهود را رعایت مىکردند. عیسى با پسر عمویش حضرت یحیى در کرانه رود اردن تبلیغ دین الهى مىکردند. یحیى را دستگیر و زندانى کردند. تبلیغات عیسى بین مردم بسیار مؤثر واقع شد و دور او را گرفتند. علماى مذهبى یهود دقیقاً مىدانستند که او مسیح، موعود تورات و کتب آسمانى یهود است.
در آغاز دعوت، عیسى بنده خدا و پیامبر او بوده و دین او مبتنى بر یکتایى پروردگار بود که به نام پدر توانا و آفریدگار آسمان و زمین خوانده مىشد، ولى بعدها مسیحیان این رویه را تغییر داده و عیسى را پسر خدا دانستند.
اغلب مراسم و اعمال مذهبى مسیحیت (مثل غسل تعمید) در ادیان و مذاهب سابق مرسوم بود.
تراشید فرق سر و ملبس بودن به قبایى که کشیشان مسیحى آن را به تن مىکنند، بخشى از آداب مصریان باستان بوده است. غم زدن و دود دادن در کلیساها نیز تقلیدى از یونانیان باستان مىباشد.
عیسویان پس از به صلیب کشیده شدن عیسى (البته به پندار خود) معتقد شدند که عیسى روزى به زمین خواهد گشت. این باور نیز ریشه در تعالیم زرتشتى و یهودى دارد.
در آغاز دعوت عیسى سخن از آیین جدیدى به نام مسیحیت نبود و عیسى(ع) تفسیر کننده آیین موسى به شمار مىرفت. از قرن چهارم به بعد تحولاتى در دین عیسى پدید آمد و اغلب معتقدات آیین یهود با تغییراتى اندک در دین عیسى ظاهر شد. ولى پیروان عیسى(ع) از این قرن به کلى از یهودیان جدا شدند.
اصول شریعت عیسى(ع)، تغایر روشنى با اصول یهودیت دارد او دین موسى(ع) را که در آن روزگار تحریف شده بود، قبول نداشت. اناجیل از شدت عمل و برخورد عیسى با شعائر و مراسم یهود سخن مىگویند و تأکید دارند که همین امر موجب مغلوب شدن او گردید. او هیکل یا معبد سلیمان را قبول نداشت و آن را به رسمیت نمىشناخت. یهود کار در روز شنبه را حرام مىدانستند، ولى عیسى کار کردن در روز شنبه را بلامانع مىشمرد و...
یهودیان پس از آنکه حضرت عیسى کاسبان و مغازه داران را از هیکل مقدس بیرون کرد؛ از او نزد حاکم رومى فلسطین به عنوان توهین به مقدسات شکایت بردند، در نتیجه او را دستگیر و زندانى نمودند و به عقیده خودشان او را اعدام کردند. مسیحیت داراى سه فرقه بزرگ کاتولیک، ارتدوکس و پروتستان است که در بین آنها فرقههاى کوچکى نیز وجود دارد.(6)
پی نوشت ها :
1 - براى اطلاعات بیشتر رجوع کنید به منابع زیر: جانیى.ناس، تاریخ جامع ادیان، ص 453، فلیسین شاله، تاریخ مختصر ادیان بزرگ، ص 208 و 209 ادیان زنده جهان 270 - 227 ص 283 - 280، مسعودى، مروج الذهب، ج1، ص 229، دینورى، اخبار الطوال، ص 28، طبرى، تاریخ، ج 1، ص 561؛ ابن اثیر، الکامل، ج1، ص 146؛ شهرستانى، الملل و النحل، ص 124 و...
2 - اصل این بحث از کتاب تاریخ جامع ادیان، جانیى. ناس، ص 465 - 456 با تلخیص فراوان گرفته شده است.
3 - مورخان میان تعالیم زرتشت و آنچه که خود آن را زرتشت موبدان مىنامند تفاوت قائلند. زرتشت موبدان در حقیقت تحریفات و اضافاتى است که موبدان در آئین زرتشت انجام دادهاند (در طى قرون متمادى). ر ک: مبلغى آبادانى، تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ج1، ص 332 - 330.
4 - در مطالعه اوستا هر چه از گاتها - که مربوط به زمان زرتشت است - دور مىشویم، از توحید و لحن اهورامزداى واحد و یگانه و زرتشتى که اهورامزدا را خالق همه چیز مىداند فاصله مىگیریم. بدین ترتیب در اواخر کتاب عهد ساسانى و مقارن با اسلام، به طور روشنى جهان به دو نیم مىشود و خداى واحد به دو بخش خیر و شر تقسیم مىگردد. ر. ک: تاریخ و شناخت ادیان 236/2/15: به نقل از تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ج1، ص 341.
5 - در گاتها صراحتاً به آفریده (مخلوق) بودن نور و روشنایى و آتش اشاره کرده، چنان که مخلوق بودن آب را آورده است. بدین جهت معنا ندارد شأن مخلوق چون خالق باشد و هر دو معبود تلقى گردند. آتش و آب در دین زرتشت مقدس بودهاند.
6 - عبدالله مبلغى، تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ج2، ص 700 به بعد.