ارزش حجاب

به نظر می‏‌رسد این حدیث پیام متعالی، صحیح و بلندی دارد که حفظ حریم و دوری از اختلاط و روابط فساد است.
آیا برای زن بهتر است که نه او مردی را ببیند و نه مردی او را ببیند؟

منظور از حدیثی که از حضرت فاطمه زهرا  علیها‌السلام بدین مضمون نقل می شود، چیست: «برای زن بهتر است که نه او مردی را ببیند و نه مردی او را ببیند.» برخی این حدیث را اینطور معنا می کنند که منظور حضرت زهرا  علیها‌السلام این بوده که: زن نظر جنسیتی به مرد نداشته باشد و مرد هم نظر جنسیتی به زن نداشته باشد. آیا این تفسیر صحیح است؟

پاسخ :

از حضرت فاطمه علیهاالسلام نقل شده است که ایشان فرموده اند:
«خَيْرُ لِلْنِّساءِ اَنْ لا يَرَيْنَ الرِّجالَ وَ لا يَراهُنَّ الرِّجالُ؛
چه نیکو است برای زنان که مردان [نامحرم ]را نبینند و مردان [نامحرم‏] هم آنان را نبینند.»
فاطمه زهرا علیها‌السلام درّ یکدانه صدف رسالت و برترین، عالم‏ترین، فاضل‏ترین و محبوب‏ترین زن از ابتدای خلقت تا انتهای آن است. نه هیچ زنی بلکه هیچ مردی جز پدرش رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و همسرش علی بن‏ ابی‏طالب علیه‌السلام ، از پیشینیان به مقامی که او نایل شد، نرسیده بود . هیچ زن و مردی از پسینیان در این مقام متعالی به او ملحق نخواهد گشت. گرچه در بین ذریه آن حضرت و پیروان دین اسلام زنان و مردان بزرگی پا به عرصه وجود گذاشته و خواهند گذاشت، مردانی همچون ابوالفضل العباس فرزند امیر مؤمنان، احمد بن‏موسی فرزند امام کاظم علیه‌السلام، عبدالعظیم حسنی نواده امام مجتبی علیه‌السلام و ... و زنان با شخصیت و عظیمی همچون دخترش زینب کبرا،  نواده‌‏اش فاطمه معصومه و... که در عظمت شأن بی‌‏نظیرند، ولی مقام و مرتبه حضرت زهرا با هیچ کس دیگر قابل مقایسه نیست.
حضرتش تربیت‏ شده خانه وحی و تعلیم‏ یافته مستقیم مکتب نبوی بود. همچون همسرش علی بن‏ ابی‏طالب علیه‌السلام از اوان کودکی در دامن پدرش رسول خدا پرورش یافت . حضرت پیامبر با توجه به استعداد و ظرفیت علمی فوق‏‌العاده دخت بزرگوارش، در طول عمر خویش هیچ لحظه‌‏ای از پرورش وی غافل نشد . او را به بالاترین مقامی که انسان توان رسیدن به آن را دارد، رساند، به طوری که به بیان خود حضرت، اگر پسرعمویش نبود، در نوع انسان - از آدم تا بقیه افراد نسل او - برای حضرت زهرا، کفو و هم‏شأنی یافت نمی‏‌شد.(1)
سخن، رفتار و سیره این بانوی گرامی مانند سخن، رفتار و سیره پدر، همسر و فرزندان معصومش حجّت و معیار حقانیت شد . جز حق از او صادر نگشت . اسوه و الگوی همه مؤمنان و حجتی بر همه خلایق گشت تا رهپویان راهش به سعادت رسند . مخالفان و گمراهان در مواجهه با وی، بر بی‏عذری خود اعتراف ورزند و حجت بر آنان تمام باشد.
پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، روزی سؤال کرد: مرا خبر دهید که بهترین چیز برای زنان کدام است؟ (برخی افراد جواب هایی دادند ) حضرت زهرا علیها‌السلام فرمود: بهترین چیز برای زنان آن است که مردی را نبینند و مردی هم آنان را نبیند.اینجا بود که جضرت رسول فرمودند: فاطمه پاره تن من است.(2)
با استعانت از روح متعالی حضرت به بیان نکاتی در باره این سخن منسوب به حضرت می‏‌پردازیم.
اول: روایت از هیچ حکم الزامی بر فعل یا ترک خبر نمی‏‌دهد. بلکه ناظر به فضیلتی استحبابی است . فقیهان شیعه چون معتقد به آسان‏‌گیری در دلایل مستحبات هستند، از نقّادی آن چشم پوشیده‏‌اند.(3)
دوم : در مورد روایات معصومین علیهم‏السلام اصل بر این است که تا بتوان برای روایات معنای صحیح پیدا کرد و از کنار گذاشتن آن ها خودداری نمود حتی اگر دو یا چند روایت به ظاهر متعارض باشند، تا حد ممکن آن ها را با هم معنا می‏‌کنند . اگر جمع معنایی آن ها ممکن نبود، به ترجیح یکی می‏‌پردازند . در صورت نبودن وجه ترجیح، درباره هر دو روایت سکوت می‏‌کنند و علم آن را به خود امامان وا می‏‌گذارند.
سوم : به نظر می‏رسد این حدیث با وجود ضعف سندی، پیام متعالی، صحیح و بلندی دارد که حفظ حریم و دوری از اختلاط و روابط فساد است . این پیام در احادیث فراوان دیگری تکرار شده است.
چهارم : خیریت و افضلیت مطرح شده در این حدیث، نسبی و غالبی است، یعنی در غالب اوقات و در بیش تر برخوردها و فعالیت‏‌ها بهتر است زن طوری رفتار و عمل کند که با مردی مواجه نشود و مردی هم با او مواجه نگردد. در بسیاری از حیطه‏‌های اجتماعی، آموزشی، خدماتی، سیاسی و اداری، زن می‏‌تواند و شایسته است از اختلاط، هم‏نشینی و گفتگوهای صمیمی با مردان خودداری ورزد . از این موارد غیر ضروری، فسادخیز و فتنه‏‌انگیز اجتناب ورزد. اما مواردی هست که مواجه شدن زن با مرد و سخن گفتن و ... لازم و ضروری است مانند میدان کسب علم زنان از مردانی که هم‏ رتبه علمی آنان در بین زنان یافت نمی‏شود و بالعکس، یا مواجه شدن برای امر به معروف، نهی از منکر، سفارش به حق، تواصی به صبر و ... ترک چنین مواردی نه تنها خیریت و افضلیت ندارد ، بلکه مذموم است و از شمول حدیث خارج می‏‌باشد.
مثال این افضلیت غالبی را در مورد «سکوت» می‏بینیم. در روایات برای سکوت فضیلت بسیار شمرده شده و افراد بدان ترغیب گشته‏‌اند از جمله:
حضرت داوود به فرزندش سلیمان علیه‌السلام فرمود: فرزندم، اگر کلام از نقره باشد، شایسته است سکوت را طلا بدانی.(4)
امام باقر علیه‌السلام فرمود: شیعیان ما [از بس در تداوم سکوت محافظت دارند، به گمان مردم ]لال هستند.(5)
 امام علی علیه‌السلام فرمود: هر گاه عقل کامل گردد، سخن کم می‏گردد.(6)
معلوم است که سکوت در مقایسه با سخن گفتن بیهوده و لغو یا غیبت، تهمت و سخن‏‌چینی [که از گناهان کبیره هستند ] بسیار افضلیت دارد . غالب انسان‏ها هم یا از امور بیهوده و بی‏ارزش سخن می‏گویند یا سخن آنان غیبت و تهمت و ... است. بنابراین سکوت برای غالب انسان‏ها افضل است . روایات مذکور، ناظر به این حکم غالبی است اما اگر افرادی بتوانند نیکو و به جا سخن بگویند و سخن آنان حکمت، علم، امر به معروف، نهی از منکر و ... باشد، چنین سخن گفتن البته بهتر از سکوت است . چنین افراد توانمندی نباید با استناد به احادیث فضیلت سکوت، از سخن گفتن خودداری ورزند، بلکه برای آنان سخن گفتن خیر و فضیلت است . سکوت، گناه و معصیت و دیگران هم باید به این مرتبه از توان صعود کنند تا کلام آنان از سکوت‏شان برتر شود.
امام سجاد علیه‌السلام فرمود: سکوت و کلام هر دو آفاتی دارند . اگر از آفت به دور باشند، کلام از سکوت، افضل است، زیرا خداوند انبیا و جانشینان را مأموریت به سکوت نداده ،بلکه آنان مأمور به سخن گفتن می‏‌باشند. کسی با سکوت [از حق] مستحق بهشت نمی‏شود، به ولایت خدا نمی‏رسد و از جهنم نجات نمی‏یابد. همه این ها در گرو سخن گفتن است . اصولاً ماه [سکوت‏] با خورشید [کلام حق ]قابل مقایسه نیست. شما حتی فضیلت سکوت را با کلام بیان می‏کنید، ولی نمی‏توان فضیلت کلام را با سکوت بیان کرد.(7)
سخن حضرت زهرا علیها‌السلام در مورد فضیلت خودداری زن از دیدن مردان و دیده شدن توسط آنان ناظر به دیدن و دیده شدن غالب افراد است که دیدارها و ملاقات‏های شان با آلودگی های گناه و فساد همراه است. بهتر آن است که حتی‏‌الامکان از این ملاقات‏ها و نشست و برخاست‏ها و گفتگوها دوری شود؛ اما اگر زنانی محترمانه و با حرمت و کرامت در اجتماعی ظاهر شوند و به انجام اعمال صالح و مفید اجتماعی بپردازند، گرچه لازمه چنین حضوری دیدن و دیده شدن توسط مردان بیگانه است، اما حضور بهتر از خودداری از آن است.
دختران شعیب با عفت و پاکدامنی مورد تصریح خداوند، چوپانی می‏کردند . در اجتماع با مردان مواجه می‏شدند ، ولی حریم نگه می‏داشتند . از اختلاط و نشست و برخاست و گفتگوهای غیر ضروری و هوس‌‏آلود اجتناب داشتند.
زنان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله با مردان دیگر مواجه می‏شدند . قرآن آنان را نهی نکرد، بلکه آداب و رفتار محترمانه را به آنان آموخت . آنان را از برج‏گونه ظاهر شدن و به ناز و کرشمه سخن گفتن نهی کرد . نه از مطلق خارج شدن از خانه و سخن گفتن با مرد نامحرم.
صحابه بزرگواری همچون سلمان فارسی، ابوذر غفاری و جابر بن‏عبداللَّه انصاری خدمت حضرت زهرا علیها‌السلام می‏رسیدند . از ایشان علم می‏آموختند حتی سلمان در کارهای منزل به حضرت یاری می‏رساند.
با توجه به مجموع ادله و روایات و سنت و سیره معصومان به خصوص سیره حضرت زهرا علیها‌السلام، اسلام دعوت‏‌کننده به رعایت حریم و عفت و حیا در اجتماع توسط عموم و به خصوص زنان است . حضور عفیفانه و محترمانه زن را بر پرده‌‏نشینی و عزلت‏‌گزینی زن ترجیح می‏دهد . زن و مرد را در برابر خدا، خود و اجتماع مسئول دانسته ، به کسب علم و کمال و تعالی اجتماعی فرا خوانده است . این هدف و غایت جز با حضور صحیح، محترمانه، عفیفانه و حریم‌‏دار زنان محقق نمی‏شود.
امروز بعد از گذشت ربع قرن از انقلاب اسلامی و با توجه به روشنگری‏‌های امام خمینی و یاران ایشان، در زمینه لزوم و جواز و رجحان حضور اجتماعی زن، شک و تردیدی نمانده است.
ششم: نکته تربیتی این حدیث از اهمیت به سزایی به خصوص برای امروز جامعه اسلامی برخوردار است. حضرت می‏خواهد به این نکته توجه دهد که نشست و برخاست‏های غیر ضروری و هوس‏آمیز، سخن گفتن و خوش و بش‏‌های بی‏‌حساب و غلط در بین زنان و مردان، اجتماع را فاسد می‏کند. پرهیز از آن لازم و ضروری است . چون در غالب این نشست و برخاست‏ها و خوش و بش‏ها زمام امر به دست زن است . مرد طالب و خواستار است که از ایجاد آن ابتدائاً ناتوان می‏باشد، پس باید زنان را نسبت به آن هشدار داد . آنان را آگاه ساخت که بهترین چیز برای خود آنان دوری از این گونه امور می‏باشد.
آنچه اجتماع ما را امروز به شدت آزار می‏دهد و منشأ بسیاری ناهنجاری‏ها و فسادهاست، حضور لجام‌‏گسیخته و ولنگار زن در اجتماع است. آرمان انقلاب، ترویج حیا و عفاف در روابط اجتماعی زن و مرد بود. رژیم منحط شاهنشاهی حضور اجتماعی عروسک‏‌وار، مهيّج و هوس‌‏انگیز زن را در رأس برنامه‏‌های خود داشت . انقلاب اسلامی نه برای منع حضور زن بلکه برای تصحیح آن اقدام کرد . حضور عفیفانه زن را مطلوب شمرد. حضوری که از چشم‏‌چرانی، لذت‏‌جویی، روابط خارج از ضابطه و ولنگاری غربی‏‌مآب در آن خبری نباشد، ولی امروز می‏‌بینیم شائبه‏‌های شیطانی در اجتماع فراوان شده است . آفات و پیامدهای منفی آن مشهود همگان می‏باشد.
کلام زهرای اطهر علیها‌السلام رهنمون به سوی عفت و حیا و پوشش است. اگر زنان از اختلاط های بیجا و غیر ضروری و فسادانگیز با مردان بپرهیزند ، به آنان هم اجازه چنین اختلاط هایی را ندهند، اگر در محیط کار بنا را بر رعایت حریم عفت، پوشیدگی، حیا و پاکدامنی بگذارند ، روابط را بر مبنای انجام وظیفه دینی و انسانی و اجتماعی قرار دهند ، جز در حد لازم و مفید و صحیح با هم برخورد و ارتباط نداشته باشند، اگر امر به معروف و نهی از منکر، سفارش به حق و صبر، همیاری و همکاری در انجام عمل صالح و سبقت ‏جویی به سوی رضای خدا در چارچوب ارتباط های اجتماعی مردان و زنان باشد، حضور اجتماعی زن، عمل صالح و انسان‏ساز خواهد بود . در غیر این صورت، حضورش جز وزر و وبال خود و اجتماع نیست . عواقب ناگواری به دنبال خواهد داشت. باید امروز هم حضور زن را مشابه حضور وی در دوران انقلاب و دفاع مقدس و عرصه خدمت‏‌رسانی بخواهیم و برای همرنگ شدن حضور امروز وی با حضور دوران انقلاب و دفاع مقدس و جهاد سازندگی کوشش کنیم.
در آخر مناسب است با کلامی از پیامبر سخن را به پایان بریم:
«هر کس با زن نامحرمی به حرام مصافحه کند، روز قیامت با دستان بسته به آتش انداخته می‏شود . هر کس با زن نامحرمی شوخی کند و به لذت سخن بگوید، در قبال هر کلمه هزار سال در جهنم زندانی گردد . زن نیز اگر در سخن گفتن و مصافحه به رضایت با مرد همراه گردد ....... و با او شوخی نماید، گناه او نیز همسان مرد است.»(8)

پی‏‌نوشت ها:
1. بحارالانوار، ج‏43، ص‏92.
2. همان، ج‏100، ص‏238 به نقل از مصباح‏الانوار.
3. همان، ج‏43، ص‏54 به نقل از کشف‏الغمه.
4. همان، ج‏68، ص‏278.
5. همان، ص‏285.
6. همان، ص‏290.
7. همان، ص‏68.
8. همان، ج‏7، ص‏214.