پرسش وپاسخ

تا چه حد باید شوهرم مشورت كنم كه به خانوادش بی احترامی نشه؟
معمولاً خانواده انسان بخشی از وجود فرد به شمار می رود و همان طور كه انسان به خودش عشق می ورزد، خانواده اش را هم دوست دارد بنابراین ...

من تازه عقد كردم از دست شوهرم ناراحتم اون خواهراشو دوست داره وبه خانواده ش هم كمك میكنه. من از عقد با اون می ترسم كه فقط به خانوادهش پول خرجیمون بده وفردا خودمون بدون سرمایه ای بدبخت شیم.خواهرشام وقتی می بینند ما هر دو كارمند از داداشون میكشند پول.من صداقت دوست دارم.من كمك به خانواده ها رو دوست دارم .اما تا چه حد باید شوهرم مشورت كنم كه به خانوادش بی احترامی نشه

معمولاً خانواده انسان بخشی از وجود فرد به شمار می رود و همان طور كه انسان به خودش عشق می ورزد، خانواده اش را هم دوست دارد بنابراین، این كه می فرمایید:« اون خواهراشو دوست داره و به خانواده ش هم كمك می كنه» چیز عجیبی نیست. اتفاقاً اگر خانواده اش از جهت بضاعت مالی تنگدست و فقیر باشند، وظیفه اخلاقی و گاهی شرعی حكم می كند كه او در حد وسع خود به آنها كمك كند. این كار در حد خودش، كار پسندیده ای است و با این كار اجر و ثواب وافری را نصیب شما می گردانید و بركت زندگی تان را افزایش می دهد بنابراین، بهتر است بی جهت منفی بافی نكنید و ترسی از فردا نداشته باشید البته، ما نیز قبول داریم كه تأمین رفاه و نیازهای مالی شما و همچنین تضمین زندگی آینده در حد متعارف در اولویت نخست قرار داد، به هیچ وجه شوهرتان نمی تواند از حق شما كم بگذارد و از آن بكاهد و بر كمك به خانواده اش بیفزاید.

اگر احساس می كنید كه شوهرتان بیش از آنچه متعارف است به خانواده اش كمك مالی و غیر مالی می كند و یا از تأمین نیازهای شما می كاهد و یا خانواده اش از سادگی او سوء استفاده می كنند، بهتر است در یك فضای آرام و صمیمانه زمینه گفتگوی دوطرفه را فراهم آورید و با او به گفتگو بپردازید. همواره سعی كنید با صداقت كامل به بیان احساسات و انتظارات خود با شوهرتان بپردازید و با او گفتگو كنید و این كار را با رعایت كامل احترام انجام دهید. كلید حل بسیاری از سوءتفاهمات و مشكلات زناشویی، گفتگو و درك متقابل همسران است. ضمن این كه این گونه مسائل به هیچ وجه نباید باعث ایجاد اختلافات خانوادگی و تیرگی روابط بین شما و شوهرتان گردد چرا كه آرامش زندگی و صمیمیت بین شما و شوهرتان در اولویت نخست قرار دارد و تلاش شما بیش از هر چیز باید به این نكته معطوف گردد و در هیچ حالی نباید اصول اساسی زندگی مشترك، فدای چیزهای فرعی دیگر گردد.

توصیه می شود هیچ گاه مستقیماً به خاطر كمك شوهرتان به خانواده اش و مسائل دیگر از شوهرتان انتقاد نكنید چون معمولاً انسان ها در برابر انتقاد مستقیم، احساس حقارت و تحقیر شدن می كنند و موضع دفاعی و یا مقابله ای به خود می گیرند و به جای اینكه مشكل را درك كنند، درصدد دفاع از خود بر می آیند و یا حالت تهاجمی به خود می گیرند و احیاناً رفتارهای نامناسب از خود نشان می دهند كه به هیچ وجه مطلوب نخواهد بود. از طرف دیگر، ممكن است محبت شوهرتان نسبت به شما كاسته شود و او از شما زده شود و بیشتر به خانواده اش جذب شود بنابراین، توصیه می شود كه به جای این كه مستقیماً از شوهرتان انتقاد كنید و یا كار را به آشوب بكشانید، به بحران تبدیل كنید، جنگ و دعوا راه بیندازید،حریم خود و شوهرتان را بشكنید و حس لجاجت او را برانگیزانید؛ همیشه احساس خود را از رویدادها و حوادث زندگی بیان كنید، بدین صورت كه به شوهرتان بگویید: «من وقتی می بینم بیش از این كه به زندگی خودمون اهمیت دهی به خانواده ایت اهمیت می دهی دلگیر و ناراحت می شوم» «از این كه می بینم برای آینده زندگی مون پس اندازی نداری و تمام پول هایت را خرج زندگی امروزمان می كنی احساس خوبی ندارم» وقتی شما انتظارات و احساسات خود را این گونه با شوهرتان در میان می گذارید در واقع، از شوهرتان به صورت مستقیم انتقاد نكرده اید و تنها احساس خود را بیان كرده اید و با این كار حس همدردی و دلسوزی او را برای توجه به احساسات خود بر انگیخته اید و مشاركت او را در حل مشكل جلب نموده اید. ضمن این كه با این كار میزان صمیمیت بین شما افزایش پیدا می كند و توجه شوهرتان را به خود معطوف می كنید به گونه ای كه او بیش از گذشته به سخنان تان گوش فرا دهد و در تأمین نیازهای شما بكوشد.

اگر با این شیوه نتوانستید آن گونه كه انتظار دارید روی شوهرتان تأثیر بگذارید در این صورت، می توانید با مراجعه به كلینیك مشاوره و روانشناسی از كمك خانواده درمانگران و دیگر متخصصین بهره بگیرید و از راهكارهای آنان استفاده كنید.

چگونه می توانم او را متوجه اهمیت این مسائل در زندگی كنم؟
شاید كمتر زوجی را بتوان یافت كه هیچ گونه اختلافی نداشته باشند . اما نكته مهم چگونگی مدیریت كردن اختلافات و مشكلات می باشد . برای موفقیت در این امر ، زوجین ...

 مدتی است كه در دوران عقد هستیم . متأسفانه همسرم نسبت به پاكیزگی و نظافت شخصی خود توجه ای ندارد و با اینكه یك زن جوان است آرایش و زیبایی چندان برای او اهمیت ندارد و این مساله باعث دلسردی شدیدی در من شده است . از سوی دیگر هنوز با او در این زمینه صحبت نكردم زیرا نمی دانم چگونه خواسته خود را به گونه ای مطرح كنم كه او ناراحت نشود و همچنین صحبت كردن در این رابطه برایم بسیار سخت است و به نوعی حیا مانع از آن می شود . چگونه می توانم او را متوجه اهمیت این مسائل در زندگی كنم ؟

شاید كمتر زوجی را بتوان یافت كه هیچ گونه اختلافی نداشته باشند . اما نكته مهم  چگونگی مدیریت كردن  اختلافات و مشكلات می باشد . برای موفقیت در این امر ، زوجین نیاز به مهارت هایی دارند ، تا بتوانند ضمن این كه از پیش آمدن مشكلات و اختلافات جلوگیری می كنند ، بهتر بتوانند مشكلات پیش آمده را حل و فصل نمایند و اختلاف سلایق خود را به حداقل برسانند . از جمله مهارت های مهمی كه  نیاز است هر زن و شوهری از آن ها اطلاع داشته باشند و توانایی ارائه آن ها را بسته به شرایط داشته باشند ، مهارت ارتباطی موثر می باشد ، كه شامل :

 مهارت گفتگوی موثر ، مهارت انتقاد موثر ، مهارت كنترل خود ، مهارت جرأت ورزی و ... می باشد . هر چقدر كه زوجین بتوانند در شرایط مختلف از  مهارت ها به نحو مطلوب تری استفاده نمایند ، یقینا بهتر و آسان تر می توانند بر مشكلات فائق آیند و زندگی زناشویی خود را بر یك مسیر صحیح هدایت نمایند .

 يكي از وظائف همسران اين است كه خود را براي شريك زندگي خود آراسته كنند. غريزه جنسي و هم چنين زيبايي طلبي يكديگر را ارضا كنند. زن و شوهر  باید بدانند كه صیّادهاي خطرناك براي صید آنان در كمین مي‏باشند، بنابراین آراستگي و نظافت علاوه بر منافع دیگري كه دارد، زن و شوهر را نیز به یكدیگر علاقه مند مي‏سازد،  بهداشت خانه و لباس و اثاث را تأمین مي‏كند . آنان را از گرفتاري به بیماري‏ها كه عامل اساسي‏اش مراعات نكردن مسائل بهداشتي است ،بیمه مي‏نماید.

 با توجه به اينكه  تازه ازدواج كرده و در  دوران عقد به سر مي بريد، به نظر مي رسد كه اين مسئله، مشكل خاص و بغرنجي نيست و قابل حل است. براي حل اين مسئله موارد زير را به شما پيشنهاد مي كنيم:

1. زن و شوهر نبايد از اينكه مسائل مختلف را به يكديگر تذكر بدهند ،ترس داشته باشند و نگران شوند.

سعی كنید در تمام مدت زندگي زناشوئي خود، هر هفته یك زمان را اختصاص بدهید به بروز احساسات خود، بدون هیچ گونه ارزش گذاری .  در هر ارتباط و تعاملی ( حتی ارتباط زن و شوهری ) ، مطمئناً یكسری احساسات منفی ایجاد می شود كه بایستی احساسات منفی بیرون ریخته شود ، تا آسیب های آن ها از بین برود . بایستی زن و شوهر

 زمانی را در هفته به این امر اختصاص دهند . شروع كنند به بیان احساسات منفی خود در رابطه با طرف مقابل، بدون اینكه طرف مقابل بخواهد توجیه و یا بحثی  داشته باشد . البته بایستی قبل از انجام این كار طرفین به طور كامل توجیه شوند . با بیان این گونه احساسات، به دعوا و مشاجره با هم نپردازند ، بلكه فقط گوش دهند و  هیچ گونه توجیه و بحثی  نداشته باشند. این امر دو خصوصیت مثبت را دارد:

 اول اینكه باعث می شود كه زن و شوهر  احساسات منفی شكل گرفته در وجودشان را، كه بسیار موثر بر رفتار و افكارشان می باشد ،تخلیه  كنند .

 ثانیا طرف مقابل بدون اینكه اجبار  و یا خشونتی ببیند ، به ضعف ها و نقص های خود و یا كوتاهی هایی كه نسبت به طرف مقابل داشته ، پی می برد و در جهت رفع آنان اقدام می نماید.

2.  مي توانيد از يكي از آشنايان ( ترجيحا خانم باشد) خود يا همسرتان، كه  روي همسرتان نفوذ دارد، بخواهيد كه اهميت اين مطلب را از طرف خود ( نه از طرف شما) به همسرتان تذكر بدهد.

3. برای نفوذ و تاثیر گذاری بر هر شخصی خصوصا همسر لازم است كه هم در عمل و هم در گفتار ، عشق و محبت خالصانه خود را در همه حال به او ابراز نمایید ، به گونه ای كه نشان دهید زندگی با او و شریك بودن با او را دوست دارید . حاضرید برای محكم تر شدن پیوندتان هر كاری را انجام دهید . مطمئنا او متوجه خواهد شد و تلاش می كند كه او رفتار محبت آمیز شما را جبران نماید ، خصوصا از راه هايی كه   دوست دارید ، این خود زمینه ای می شود برای ارتباط بیش تر و صحیح تر بین شما و انتقال خواسته های تان به همدیگر در یك مسیر منطقی و محبت آمیز.

4. سعی كنید كه در زندگي روزمره وقتي كه مي خواهيد مطلبي را به همسرتان بيان كنيد، هیچ گاه خواسته های خود را به صورت امری بیان ننمایید ، بلكه به جای آن از جملات سوالی و خبری استفاده كنید . زیرا تاثیر گذاری مثبت این جملات بسیار بیش تر است . هم چنین بازخورد منفی كم تری را به دنبال دارد . برای مثال به جای اینكه به او بگویید : امروز لباس هایم را اتو بكش . بهتر است گفته شود : امروز وقت داری لباس های مرا اتو كنی ؟

5.خواسته ها و احساسات خود را با ضمایر شخصی خودتان ( مفرد و یا جمع ) بیان كنید .  به جای اینكه به او بگویید : این گونه لباس بپوش ، بهتر است مطرح كنید: دوست دارم این گونه لباس بپوشی .

6. سعی كنید شنونده خوبی باشید ، زیرا در بسیاری از موارد زن ها گلایه دارند كه همسران شان اصلا به حرف آن ها گوش نمی دهند و یا به حرف های آنان توجه ندارند . اگر اين طور باشد، همسر شما هم به حرف هاي شما گوش نخواهد كرد.

7. پیش از اینكه به وظایف همسرتان در مقابل خود توجه كنید ، به وظایف و تكالیف خود در مقابل او توجه نمایید . ببینید كه آیا خود شما خواسته های منطقی او را برآورده نموده و یا به گونه ای منطقی و مطلوب با او برخورد داشته اید یا خیر؟ آيا  همسر شما انگيزه براي خودآرايي دارد ؟

 قبل از اين كه تصميم به ازدواج با ايشان گرفته باشيد ،با رفت آمدها مشخص شده  كه تربيت والدين باعث اين مشكل شده است و يا بعد از اينكه با هم عقد كرده ايد اين مشكل را پيدا كرده است؟مطمئنا اگر  تلاش نمایید به گونه ای منطقی با او رفتار نمایید و رابطه عاطفی مناسبی با او داشته باشید ، به مرور زمان او نیز سعی خواهد نمود  خواسته های معقول شما را برآورده نماید و آن گونه رفتار كند كه  دوست دارید .

8.  امام علی(ع) می‏فرمایند: « بِحُسْنِ الاَْخْلاقِ یَطیبُ الْعَیْشُ  ؛ با خوش اخلاقی ، زندگی نیكو و مطلوب می‏گردد». پس به خواسته های شرعی همسرتان احترام بگذارید . با اخلاق خوب و شایسته تقاضاهای او را اجابت نمایید . در برخی مناسبت ها به او هدیه بدهید. محبت و خوش اخلاقی شما زمینه آرامش و پیشرفت و همدلی را در خانواده  فراهم می آورد.

برای آگاهی بیش تر مي توانيد به منابع زیر مراجعه نمایید:

-        مهارت های سازگاری ، علی حسین زاده ، انتشارات موسسه امام خمینی (ره)

-        مهارت های ارتباطی ، كول كریس ، ترجمه محمد رضا آل یاسین

-        مهارت های زندگی ، كول كریس ، ترجمه شهرام محمد خانی

-        مردان مریخی- زنان ونوسی ، جان گری ، ترجمه سید رضا نیازی

-        رازهایی درباره زنان ، باربارا دی آنجلیس .

موفق باشيد.

راههاي جلوگيري از اشباع شدن مرد در دوران عقد
آنطور كه گفتيم براي داشتن زندگي موفق، بايد رابطه هاي خود را اعتدال بخشيد. عدم اشباع همسر نيز همانطور كه به خوبي مي دانيد به معناي اين نخواهد بود كه از ابراز محب

ميخواستم خواهش كنم مصاديق بيشتري را در مورد محبت افراطي به شوهر بيان كنيد و نيز راههاي جلوگيري از اشباع شدن مرد در دوران عقد

آنطور كه گفتيم براي داشتن زندگي موفق، بايد رابطه هاي خود را اعتدال بخشيد. عدم اشباع همسر نيز همانطور كه به خوبي مي دانيد به معناي اين نخواهد بود كه از ابراز محبت و به چنگ گرفتن قلب او طفره رفته و خدايي ناكرده با كوتاهي در ابراز احساسات زنانه، او را به سمت و سويي ديگر بكشانيد. مصاديق محبت افراطي نيز در نامه قبلي ارائه شد. شما مي توانيد مصاديق ديگر را بر اساس همان كليات كه در نامه قبل ارائه گرديد، به دست آوريد. در ادامه به نكات ذيل توجه كنيد.

1. از ديدگاه شرع مقدس اسلام، پس از خوانده شدن خطبه عقد دختر و پسر به هم محرم بوده و مي توانند هر گونه لذت شرعي را از يكديگر ببرند. اما بهتر است به لحاظ رعايت مسائلي طبق رسومات رايج در جامعه، نزديكي و جماع را به بعد از عروسي موكول كنند.

رعايت اين مسئله به نفع هر دو طرف است. زيرا در صورت خدايي ناكرده طلاق و جدايي، پسر بايد مهر كامل بپردازد و دختر نيز دوشيزه نخواهد بود و احتمالا فرصت هاي ازدواج را از دست خواهد داد.

2. چگونگي روابط و ميزان آن در دوران عقد تابع رسم و رسومات هر شهري است. اما توصيه مي كنيم مسئله اعتدال را هميشه رعايت كنيد. براي رعايت اعتدال و بهره گيري مناسب از اين دوره كه براي اكثر زوج ها دوران شيرين زندگي است، لازم است مرد با همسر خود به مشورت پرداخته و با فضاي فكري و خانواده دختر هر چه بيشتر آشنا شود. توجه پسر به محدوديت هاي اقتصادي، فضاي منزل و وجود فرزندان كوچك در منزل شما را ملزم به رعايت اعتدال در ارتباطات خواهد كرد. عدم رعايت اعتدال مي تواند زمينه ساز اضطراب ها و تنش هاي روحي دختر شود.

3. همسر شما حتما بايد قبل از ملاقات و آمدن به منزلتان به گونه اي برنامه ريزي كند تا هم دختر (براي آرايش) و هم خانواده دختر (براي پذيرايي) آمادگي لازم را كسب كنند.

4. وقتي پسر به منزل دختر مي رود، رفتار و خلوت هاي خود را به گونه اي نكنند كه والدين دختر احساس كنند دختر آنها را گرفته اند. پس لازم است قبل از هر خلوتي چند دقيقه اي در ميان جمع و حضور والدين دختر به خوش و بش و حال و احوال پرسي بگذراند. همچنين اگر خواهر يا برادر مجردي در خانه هست، لازم است رعايت حال آنها بشود.

5. براي رفتن به مسافرت هاي كوتاه و نيم روزي، حتما با والدين شما هماهنگ كند. اين موجب قرب و احترام داماد نيز مي شود.

6. در پايان يكي از بهترين كارهايي كه در دوران عقد و حتي پس از مي توان انجام داد، هديه دادن به يكديگر است (به ويژه از طرف پسر). لذا در مناسبت هاي مختلف، مثل اعياد، سالروز تولد، سالگرد ازدواج و ... هديه اي ولو كوچك به يكديگر تقديم كنيد.

لطفاً مرا راهنمایی کنید.
درخواست نامزد ( همسر شرعي و قانوني ) كاملاً به جا و منطقي مي باشد. اين حق مرد است كه شنواي جملات محبت آميز همسرش باشد. بي شك ابراز علاقه يكي از عوامل ...

نامزدم خیلی از حرف های محبت آمیز خوشش می آید در صورتی که من نمی توانم این کلمه ها را بیان کنم؟

حرف های خود را نمی توانم به طرف مقابل (هرکس) به خوبی بفهمانم . لطفاً مرا راهنمایی کنید .

درخواست نامزد (  همسر شرعي و قانوني ) كاملاً به جا و منطقي مي باشد. اين حق مرد است كه شنواي جملات محبت آميز همسرش باشد. بي شك ابراز  علاقه يكي از عوامل استحكام و پايداري زندگي زناشويي مي باشد.

 اين كه گفتيد نمي توانيد ،بايد به عنوان يك ناتواني در شما مورد تجزيه و تحليل قرار بگيرد. بايد ديد چه مانعي بر سر راه اين كار وجود دارد. در بسياري موارد نتوانستن در كار نيست، بلكه  نخواستن است كه به مشكل مي انجامد.

توصيه مي شود به خودنگري دقيق و موشكافانه پرداخته و موانع احتمالي رواني، شخصيتي، عاطفي ، خانوادگي و اجتماعي و ... بر سر راه ابراز علاقه را به دست آوريد.

قطعا يك مانع بر سر راه اين كار وجود دارد . مي توانيد با شناخت آن به رفع تدريجي آن همت گماريد. در برخي خانواده هاي ايراني ابراز علاقه بين مادر و پدر و فرزندان مرسوم نيست . به نوعي آن را زشت و ناپسند مي شمارند. بديهي است با كمي تمرين مي توان اين رسم را در زندگي مشترك جديد حذف نمود.

در هر صورت اين امر صد درصد شدني است. با پرهيز از هرگونه بزرگ نمايي مشكل مي توانيد به راحتي هر چه تمام تر به اين مهم دست يابيد.

اراده و توانايي شما هر چه قدر ضعيف باشد ، براي گفتن يك جمله محبت آميز ساده كفايت مي كند.

 مهارت ارتباط موثر و مذاكره موفق يكي از مهارت هاي زندگي مي باشد.  مي توانيد با شركت در كارگاه هاي آموزشي مهارت زندگي به نيكي اين مهارت را به دست آوريد يا اين كه با ديدن سي دي هاي آموزشي يا مطالعه كتب و مقالات مفيد در اين زمينه به اين مهم دست يابيد.

براي اطلاع از منابع يا كارگاه هاي آموزشي در اين زمينه مي توانيد به اينترنت سري بزنيد يا از طريق ارتباط با مراكزي مانند فرهنگ سراها يا مراكز مشاوره از زمان و مكان برگزاري اين كارگاه ها اطلاع حاصل نماييد.

لطفا ما را راهنمايي كنید.
اگر ازدواج كرده ايد نيازي به از بين بردن شهوت نيست و كامجويي شما از همسرتان امري صددرصد مثبت و خداپسندانه است. فقط در اين گونه موارد بايد دقت داشت كه اين ...

از نظر اسلام كارهايي مثل در دست گرفتن دست همسر براي مدت طولاني در خيابان و يا روي يك نيمكت توي پارك نشستن و دست دور كمر يكديگر انداختن، چه حكمي دارد؟

لطفا ما را راهنمايي كنید، چگونه اين حس شهوت را از بين ببريم.

 اگر ازدواج كرده ايد نيازي به از بين بردن شهوت نيست و كامجويي شما از همسرتان امري صددرصد مثبت و خداپسندانه است. فقط در اين گونه موارد بايد دقت داشت كه اين كامجويي جنسي يا شبه جنسي به تحريك ساير افراد نينجامد. مثلا گرفتن دست همسر در كوچه و خيابان و آن هم به مدت طولاني امري غيرمتعارف به نظر نمي رسد و به نظر عرف امري غير محرك تلقي مي گردد. همچنين در روي نيمكت هم مي توان به صورت غيرمحرك دست بر شانه همسر گذاشت. در زمينه نوازش آن هم در كوچه خيابان يا جاهاي تاريك هم حكم خاصي نمي توان داد و به شرط اين كه احتمال ديده شدن در حد صفر باشد به نظر مي رسد اين كار نيز بي اشكال باشد.

البته بايد شما كمي ريشه اي تر به حل اين مساله تان بپردازيد و از اين كامجويي هاي پر استرس بكاهيد و به كامجويي با استرس كمتري روي آوريد. مثلا بنده به عنوان روانشناس برخي راه كارهاي مشروع و خداپسندانه در اين زمينه خاص به ذهنم مي آيد كه متاسفانه از گفتن آن در يك سايت عمومي معذوريم، ولي شما مي توانيد با بارش فكري خودتان و مطرح كردن همين سوال با عناوين ديگر با دوستان و آشنايان متاهل به دهها راه كار معقول و مشروع برسيد.

اين قضيه به زندگيم داره لطمه ميزنه.
به عنوان يك مسلمان معتقديم آنچه خداوند از ما بندگان خواسته و بر ما تكليف نموده است، جز به سود ما و در جهت سعادت و كمال ما نيست. مصالح و منافع واقعي اجراي ...

همسر من به حجاب علاقه نداره. لباس جذب و بد جور نمي پوشه. فقط دوست داره موهاشو بيرون بذاره. من ملزم كردم اين كارو نكنه. البته زياد بيرو نميذاره. حالا هم دوست داره موهاشو رنگ كنه. اين قضيه به زندگيم داره لطمه ميزنه. ايا به حال خودش واگذار كنم . تا موهاشو بيرون بذاره. ازشم علتشو ميپرسم . ميگه دوست داره اين كارو. من هميشه راهنماييش ميكنم. شما بگيد چي كاركنم . اخه همش زور كنم ازم زده ميشه. اين همه مرد تو بيرون هستن با گشتن بد زناشون مشكل ندارن. راهنماييم كنيد.نمازش رو هم ميخونه . روزه هم ميگيره. كاراي ديني شو انجام ميده.

در ابتدا به دو نكته توجه كنيد:

1. به عنوان يك مسلمان معتقديم آنچه خداوند از ما بندگان خواسته و بر ما تكليف نموده است، جز به سود ما و در جهت سعادت و كمال ما نيست. مصالح و منافع  واقعي اجراي احكام و مقررات ديني متوجه خود ما مي شود؛ زيرا نه اعمال نيك ما به خداوند سودي مي رساند و نه اعمال بد، ضرري را متوجه او مي سازد. سود و ضرر همه متوجه خود ما است. خداوند نيز به جهت محبت و عشق به بندگانش و اينكه خواهان سعادت و خوشبختي و كمال آن ها است؛ احكامي را مقرر نموده است و از جمله اين احكام، وجوب رعايت حجاب است.

2. ضعف در خداشناسي و سستي در ايمان به خدا و پيامبر و اهل بيت، ضعف در شناخت حقايق امور و عدم شناخت پيامدهاي ناگوار دنيوي و اخروي ناديده انگاشتن دستورات الهي، ضعف در خودشناسي و نداشتن درك درست از خويشتن و غرق شدن در امور مادي و شهواني ... مجموعه عللي هستند كه موجب مي شوند انسان در انجام احكام الهي سستي كند يا برخي محرمات را مرتكب شود.

با توجه به اين نكته مي گوييم:

بيشتر افرادي كه احكام الهي را رعايت نمي كنند نه به خاطر دشمني با خدا و بلكه به خاطر عللي در ابتداي پاسخ به آن اشاره شد، دچار انحراف و كج روي شده اند. امام علي (ع)مي فرمايد: "الناس أعداء ما جهلوا؛ (1) انسان ها دشمن چيزي هستندكه به آن جهل دارند"

پرسشگر گرامي؛

آن چه در سوال بيان كرده ايد، حاكي از عدم آگاهي همسرتان درباره فوايد و فلسفه حجاب و احكام الهي است. از اين رو لازم است با استفاده از آيات و روايات، متون قوي ديني، اعتقادات ايشان تقويت و ايشان را به فلسفه حجاب آشنا سازيد. براي ترغيب و تشويق به ايشان به رعايت حجاب در آغاز زير بناهاي فكري همسرتان را مورد بررسي قرار داده و در اصلاح آن بكوشيد. ديدگاه فرد در مورد خداوند، جهان هستي، انسان، معاد و ... اموري است كه داراي نتيجه مستقيم بر عملكرد فرد است. پس بايد در تقويت و اصلاح اين مباني بكوشيد. يعني به جاي الزام ايشان سعي كنيد با بالابردن عنصر آگاهي در ايشان،به گونه اي برخوزد كنيد كه ايشان با علاقه واختيار خود حجاب و بلكه حجاب برتر را برگزيند. چنان چه ايشان از پشتوانه ايمان و اعتقاد ديني مستحكم برخوردار شوند و با فلسفه حجاب آشنا شوند و گوهر وجودي خويش را بشناسند چنين سخناني را بر زبان جاري نمي سازند. علاوه بر آن كه ايشان بايد توجيه شوند كه با بي توجهي خود به مقوله حجاب زمينه گناه را براي ديگران فراهم مي كنند. پس از اين جهت نيز مقصر و گناه كارند.

البته برخي موارد اشكالي ندارد. مثل رنگ كردن مو، در صورتي كه ايشان حجاب خود را رعايت كنند، از نظر شرعي مانعي ندارد كه ايشان موهاي خود را رنگ كنند و روشن است در حرمت در معرض ديد نامحرم قرار دادن،فرقي بين موي رنگ شده و غير آن نيست.

برادر گرامي؛

هر شخصي يك نقطه پذيرش و به قول معروف «رگ خوابي» دارد. براي اينكه بفهميم از چه راهي بايد همسرتان را با مسأله آشنا سازيد بايد سعي كنيد اين رگ خواب و نقطه پذيرش را در ايشان به دست آوريد. متناسب با آن، راهي موثر را انتخاب كرد. اما به طور كلي تذكر نبايد در ميان جمع باشد. بايد با زبان نرم و لطيف با او برخورد كنيد.(2) با زبان خوش و شيرين به او متذكر شويد.(3) سعي كنيد از توصيه اي كه نوعي نگاه از بالا به پايين ميباشد، كه باعث موضعگيري منفي وي شود، پرهيز كنيد، زيرا اثر معكوس خواهد داشت. فراموش نكنيد تذكرات شما براي تبديل به وضعيت بهتر و نيكوتر است. راهنمايي هاي تكميلي در اين زمينه را از همكاران بخش تلفني همين مركز به شماره (096400) جويا شويد.

براي آشنا كردن ايشان با فلسفه حجاب و بالا بردن آگاهي هاي ايشان،لازم است مطالعاتي داشته باشيد. لذا براي مطالعة بيش تر كتاب هايي را معرفي مي كنيم. البته مي توانيد از خود ايشان نيز بخواهيد آن كتاب ها را مطالعه كنند:

1- مسئلة حجاب، از استاد مطهري؛

2- نظام حقوق زن در اسلام، از استاد مطهري؛

3- حجاب زينت برتر، تأليف عطيه صادق كوهستاني

4- حجاب شناسي، از حسين مهدي زاده

5- حجاب از ديدگاه قرآن و سنت،  خانم فتحيه فتاحي زاده

پينوشت ها:

1. علامه مجلسي، بحارالانوار، مؤسسه الوفا، بيروت، 1404 ه ق، ج1، ص 219.

2. اسراء (17) آيه .

3. طه (16) آيه 43.

آیا از نظر شرعی و اخلاقی باید به درخواست مادرم عمل كنم.
یكی از مهمترین علل اختلاف بین همسران، دخالت دیگران و اعمال سلیقه شخصی در زندگی آنهاست. یعنی دخالت های فامیل مثل مادر یا مادر بزرگ پدر یا پدر بزرگ خواهران ...

مادر زنم (خاله من) با طعنه زدن به افرادی كه مهمان من میشوند باعث شده كسی رغبت نكند به خانه ما (در شهر دیگری ساكن و از خانواده هایمان دور هستیم) بیاید. همچنین ایشان ظاهراً قبول ندارند كه اختیار زن با شوهر است و با حرفهایش خانواده مرا تحریك میكند. با دیه ای كه به خاطر مصدومیت ناشی از تصادف خانمم از بیمه گرفتیم خانه ای خرید كردیم. خانواده ام نگرانند كه مادر زنم در آینده به دلیل اینكه چند دانگ خانه مال دخترش است مشكلاتی ایجاد كند. مثلاً دخترش را تحریك به گرفتن اجاره از من كند (در فامیلمان چنین موردی وجود داشته) و یا اینكه استقلال من در مدیریت خانواده را با تحریك دخترش كم كند و حرفهایی از این قبیل كه با توجه به اخلاق مادر زنم بعید نیست. حالا خانواده ام از من میخواهند كه از خانه را فروخته و پول همسرم را به او برگردانم. بطوریكه مادرم تهدید كرده در صورت انجام ندادن این كار هرگز به خانه من پا نم گذارد. این مسئله در حال تبدیل شدن به معضلی اساسی در زندگیم است كه ممكن است كار را به جای باریك بكشاند. خواهشمند است راهنمایی بفرمایید. با توجه به توضیحات مذكور آیا به صلاح هست در خانه ای زندگی كنیم كه تمام یا بخشی از آن به اسم همسرم است. و آیا از نظر شرعی و اخلاقی باید به درخواست مادرم عمل كنم.

یكی از مهمترین علل اختلاف بین همسران، دخالت دیگران و اعمال سلیقه شخصی در زندگی آنهاست. یعنی دخالت های فامیل مثل مادر یا مادر بزرگ پدر یا پدر بزرگ خواهران برادران و یا حتی بیگانگان سبب می شود كه آنها در اموری كه به حسب ظاهر با هم اختلافی نیز ندارند به مرور زمان اختلاف افتد.

از جمله دخالت های تهدید كنندهی سلامت روانی خانواده، عدم احترام به استقلال فرزندان پس از ازدواج است. یعنی گاهی والدین به استقلال فرزندانشان احترام نمی گذارند و به خود اجازه هرگونه مداخله را می دهند. دراینگونه موارد والدین به تمایز خود از فرزندان خویش نرسیده اند. البته در مواردی هم مشاهده می شود كه فرزندان به تمایز خود از دیگری نرسیده اند. یعنی برای هر كاری با والدین خود اجازه می گیرند. باید توجه داشت كه نباید مسائل زناشویی را و به قولی مسائل درون خانواده را با خانواده های اصلی در میان گذاشت. زمانی كه مامشكلاتمان را با افراد در میان می گذریم در واقع اجازه دخالت را به آنان می دهیم.

و اما چه باید كرد:

1-خانواده درمانگران سیستمی بر این اعتقادند كه وقتی دختر و پسری با هم ازدواج میكنند از سیستم قبلی خود كه خانواده های اصلی هستند جدا میشوند و بنای سیستم جدیدی را می ریزند، و بدینسان یك سیستم جدید شكل می گیرد. هر سیستم برای بقاء نیاز به رعایت قوانین خاصی دارد كه اگر رعایت نشود سیستم از هم می پاشد. یكی از قوانین سیستم اینست كه اعضاء نباید اجازه دخالت افراد خارج از سیستم را در سیستم خودشان بدهند، یعنی زن و شوهر باید بطور مودبانه و قاطع به خانواده های خود تفهیم كنند كه اگر دوستشان دارند از دخالت بپرهیزند، و در صورت نیاز به مشورت با آنها حتما اطلاع خواهند داد. در قرآن كریم حتی دادن مشورت به زوجین منوط به تقاضای آنها از دیگران شده است. یعنی هیچ كس نباید به خود حق دهد كه در زندگی دیگران دخالت كند و لو اینكه پدر و یا مادر زن و شوهر باشند. شعار معروف زوج درمانگران اینست كه وقتی دختر و پسری با هم ازدواج كردند به معنی اینست كه به همدیگر سلام می كنند و به پدر و مادر خود می گویند، خداحافظ البته خداحافظ به معنی این نیست كه دیگر آنها را نمی خواهند ببینند، بلكه به این معنی است كه حالت قبلی كه من دختر و یا پسر شما بودم و مطیع شما و هرچه شما می گفتید من باید گوش می كردم به پایان رسید. الان من خودم شوهر و یا زن یك خانه هستم و مستقل شده ام.

2- یكی دیگر از راه حل ها، فرستادن علایم و سیگنال ها از طرف زوجین به خانواده هایشان است. ابراز محبت و علاقه به یكدیگر در مقابل دیگران. مثلا صدا زدن یكدیگر با لغات و كلمات محبت آمیز. البته این، مستلزم خطاب كردن یكدیگر با لغات محبت آمیز در خانه است.

3- علاوه بر اینها نحوه تعامل با خانواده مهم است.افراد مسن دوست دارند به سخنانشان توجه شود. بهتراست به سخنان آنان خوب گوش دهید و حتی خلاصه سخنانشان را مجددا تكرار كنید تا آنها بفهمند كه شما گوش می دادید.قول دهید كه حتما به حرفهایشان فكرمی كنید.گفتن جملاتی مثل:"به حرفهای شما فكرمی كنم. ولی در مورد تصمیم گیری دوست دارم همسرم نیز نظر بدهد. چنانچه مورد توافق ما بود حتما اقدام خواهیم كرد" بسیار مناسب است.

با توجه به این نكات می گوییم:

متاسفانه برای ما ننوشته اید كه همسرتان تا چه اندازه از مادرشان تاثیرپذیرند؟ آیا ایشان چون ما و شما بر این عقیده اند كه مسائل درون خانواده را نباید با خانواده های اصلی در میان گذاشت یا نه ؟ آیا ایشان با ما در این كه، در میان گذاشتن مشكلات با افراد مساوی است اجازه دخالت را به آنان، هم نظرند یا نه؟ اگر ایشان دراین موارد و سایر مواردی كه گفتیم با ما و شما هم عقیده و هم نظر باشند، مشكلی نیست. زیرا در فرضی كه مادر ایشان نیز اقدام به تحریك نماید اما از آن جایی كه ایشان آگاه به مسئله هستند با درایتی خاص و نیزكمك شما می توانند از اعمال نظرو دخالت های مادر خود در زندگیتان جلوگیری كند و با گفتن جملاتی نظیر "به حرفهای شما فكرمی كنم. ولی در مورد تصمیم گیری دوست دارم همسرم نیز نظر بدهد. چنانچه مورد توافق ما بود حتما اقدام خواهیم كرد" به ایشان می فهماند كه نباید در زندگیتان دخالت كند.

سخن در مورد برخورد با مادرتان نیز همین است.

اما در صورتی كه همسرتان به تاثیر از مادر در مواردی كه گفتیم با ما و شما هم عقیده و هم نظر نیستند، لازم است ضمن تماس با گروه مشاوره بخش تلفنی به شماره (09640) راهكارهای اقناعی ایشان دراین زمینه و همفكری و همسویی ایشان با خودتان را جویا شوید.

نكته:

در این زمینه فراموش نكنید كه برخورد شما با همسرتان در تمام مراحل زندگی باید به گونه ای باشد كه به هیچ عنوان تحت تاثیر دیگران قرار نگیرد. تنها راه آن هم محبت به ایشان است. یعنی همسرتان را تحسين كنيد. همان گونه كه شما هم به عنوان یك شوهر، آرزو دارید كه ایشان شما را تحسين كند. اين نخستين نياز او در خانه است. او با شما ازدواج كرد ،چون میاندیشید بهترين همسر دنيا هستيد. او به حمايت و تمجید شما نياز دارد. براي آنكه هميشه با شور و نشاط باشد، و گرنه به زندگی اش بيرغبت میشود و به دنبال آن دخالت های دیگران سبب مشكلات بعدی می شود. از همين حالا تصميم بگيريد كه وجود شوهر را در منزل جدي بگيريد. هنگامي كه صحبت میكند، تحسيناش كنيد. به چيزي كه میگويد توجه كنيد. اجازه دهيد كه احساس كند خيلي به او اهميت میدهيد. همه مردها صفات قابل تحسيني دارند. همچنين میتوانيد از هوش و عقل و درايتش، از اخلاق خوبش، از وقتشناس بودنش و... تعريف و تمجيد كنيد. دراین صورت از مشكلات بعدی نیز جلوگیری كرده اید.

حالا چكار كنم؟
وقتي دو نفر با هم ازدواج مي كنند در واقع گسترۀ وسيعي از ارتباطات اجتماعي را تشكيل مي دهند. بخش عمده اي از اين روابط بين زن و شوهر و سپس اقوام و دوستان و ...

من با خانواده همسرم مشكل پيدا كردم، پدر خانمم انسان بي سواد و بي تربيتيه توي عالم جاهلي قديمه،جلوي من بي ادبانه صحبت ميكنه و با همسرم رفتارش ناپسنده خيلي خودشو ميگيره،اداي پدر سالار رو در مياره،برادر خانمم هم به تبع همين طوري رفتار ميكنه خيلي داره جاهل ميشه، با همه بي ادب و بي تربيته ،خواهر كوچكش شده كيسه بوكسش و خانم منم يكي دو بار زده (خانمم بزرگتره)از اون سري من با هاش حرف نميزنم ،پنج شنبه هفته قبل من از سركار رفته بودم اونجا ساعت چهار رسيدم مادرشون بهشون غذا نداده بودمن رفتم لباسامو عوض كنم كه يه هو برادر خانمم داد و بيداد راه انداخت كه مگه خونه خالس ،زير لفظي ميخواد كه بياد پايين؟بعد منم لباسامو پوشيدم و با خانمم شب رو توي شركت خوابيدم،الانم اينقدر وضع بده كه مادر خانمم پنج شنبه قبل،بهش گفته كه رفتي ديگه برنمي گردي!چون من خونشون نميرم اون اومده بود سمت ما، حالا چكار كنم؟

وقتي دو نفر با هم ازدواج مي كنند در واقع گسترۀ وسيعي از ارتباطات اجتماعي را تشكيل مي دهند. بخش عمده اي از اين روابط بين زن و شوهر و سپس اقوام و دوستان و آشنايان و بخشي هم به ارتباطات خانواده هاي زن و شوهر بر مي گردد كه پس از شروع زندگي مشترك خود به خود به هم گره خورده اند. در اين ميان رابطه عروس با خانواده شوهر و داماد با خانواده زن در فرهنگ ما اهميت ويژه اي دارد. طبيعي است كه عضو جديد در هر خانواده بايد پذيرفته شود. اما گاه پيش مي آيد كه به دلايل مختلف، خانواده ها وجوه مشترك كمي با يكديگر دارند.

بنابراين بهتر است عروس و داماد جوان براي پرهيز از به وجود آمدن تنش بين خود و خانواده ها به برخي نكات توجه كنند.

1. اولين گام احترام متقابل است. رابطه اي كه در آن احترام حاكم باشد هرگز به تنش و دعوا و درگيري متمايل نمي شود. طرفين بايد سعي كنند از رفتارهايي كه حساسيت فرد مقابل را برمي انگيزد، خودداري كنند. عروس خانم و آقا داماد بايد سعي كنند با ذكاوت و تيزبيني خود اين موارد را بدون اين كه از زبان همسر بشنوند شناسايي و با رعايت آنها و جلب احترام، از بروز تنشها جلوگيري نمايند.

2. لازم نيست زن و شوهر جوان كوچك ترين اختلاف خود را با پدر و مادر در ميان بگذارند. پدر و مادر از سر محبت و دلسوزي بيش از حد به فرزند، ناراحتي دختر يا پسر خود را فراموش نمي كنند در حالي كه زوج جوان ساعتي بعد، همه چيز را فراموش كرده اند.

3. يكي ديگر از اقدامات اين است كه طرفين نبايد رفتار نادرست والدين همسرشان را به حساب همسرشان بگذارند. آنها بهتر است صبر كنند و در موقعيتي مناسب همسر خود را در جريان آزردگي خاطرشان قرار دهند تا مسئله راحت تر حل و فصل شود.

4. بيان شكايت آميز از رفتار و گفتار خانواده همسر، فقط رنج و ناراحتي فرد مقابل را تشديد مي كند و در طول زمان باعث عميق شدن اختلاف ها مي شود. بهتر است آزردگي هاي تان را  نه به صورت شكايت بلكه به صورت درد دل بيان نماييد.

5. بي اهميتي به والدين همسر ، قطع رابطه با آن ها، كاستن علاقه فرزندان به خانواده فرد مقابل، جبهه گيري در بيشتر موارد، توجه بيش از حد به والدين خود و رفتارهايي از اين دست، فقط در طول زمان به جدايي بيشتر زوج از يكديگر و توجه بيشتر به خانواده ها مي انجامد و زمينه اختلاف هاي بعدي را فراهم مي سازد.

- قوانين كلي و راهگشا درمورد نحوۀ رفتار با خانواده همسر:

1- روان شناسان توصيه مي كنند زن و شوهر پس از ازدواج بايد تفاوت هاي ميان والدين خود و والدين همسر را فراموش كنند و آن ها را همان طور كه هستند بپذيرند. سعي كنيد از خانواده همسرتان درك بهتري پيدا كنيد و آن طور كه هستند آنها را بپذيريد. به آنها نشان بدهيد چقدر از بودن در كنار آنها خوش بختيد. ببينيد از چه بدشان ميآيد، آن كار را نكنيد و آن حرف را نزنيد تا آنها را آزار ندهيد.

2- اگر مادر همسرتان به شما بدي ميكند و  بد شما را ميگويد، شما به او بدي نكنيد و بدش را نگوييد. خيلي سخت است ولي ارزشش را دارد. در روي پدر و مادر همسرتان نايستيد. نگذاريد سيل انتقادات و اختلاف نظرها شما را با خود ببرد. به آنها احترام بگذاريد. حتي اگر لايق آن نيستند.

3- كمي طنز داشتن براي بهتر شدن رابطه با خانواده همسر ميتواند خيلي موثر باشد. اگر كنايهاي به شما مي زنند سعي كنيد با كمي لبخند و طنز آن را با شوخي رد كنيد. عصبانيت اوضاع را بدتر ميكند. لبخند زدن در جواب كنايههايي كه ميشنويد باعث ميشود كنايهها كمتر شود.

4- ساختن با خانواده همسر به بلوغ فراواني نياز دارد. بايد بپذيريد آنها پدر و مادر شما نيستند پس هميشه كمي فاصله بين شما وجود خواهد داشت. هنگام برخورد با خانواده همسرتان سعي كنيد خودتان را به جاي آنها بگذاريد. به جاي شكايت از اين كه چرا به شما تبعيض مي شود از غريزه‌‌تان كمك بگيريد و هوشمندانه رفتار كنيد.

- نكات پاياني:

1- اين گونه مشكلات و برخوردهاي ناپخته كه بعضاً از خانواده ها و جوانان صادر مي شود، تقريباً در عصر امروز كاملاً طبيعي به نظر مي رسد و با صبر و گذر زمان، رفته رفته مشكل حل خواهد شد، البته به شرطي كه گاهاً با بي تدبيري هاي خود مشكل را دو چندان نكنيم.

2- برخورد برادرخانم با همسرتان را ناديده بگيريد و به حساب دعواي خواهر و برادري بگذاريد؛ نسبت به صحبت هاي پدر خانم و مادر خانم هم حساسيت نشان ندهيد و با برخورد محبت آميز ايشان را از فضاي أخلاقي خود آگاه سازيد.

3- والدين همسرتان را همانند والدين خود بدانيد و رفتارشان را منفي تلقي نكنيد و با كوتاه آمدن در مشكلات ايجاد شده توسط ايشان، به زندگي با همسرتان فكر كنيد. به اين فكر كنيد كه اين مدت كوتاه با صبر و حوصله مي توان تمام كرد و يك عمر به صورت مستقل زندگي كرد.

4- با رفتن به خانۀ همسر و برخورد كاملاً طبيعي و عادي، بدون تنش و برخورد با برادر خانم و والدين همسرتان، قضيه را تمام كنيد. از اين گونه تهديدها و پيغام پسغام ها در روابط دو خانواده زياد ديده مي شود كه عمقي ندارد. اگر هم برخوردي داشتند به خاطر دور انديشي خود كوتاه بياييد.

- معرفي كتاب هايي در مورد همسرداري و روش رفتار با خانواده همسر:

1- آيين همسرداري، نويسنده: ابراهيم اميني، ناشر: انديشه اسلامي.

2- بهشت خانواده، نويسنده: سيد جواد مصطفوي، انتشارات دارلفكر.

3- آيين همسرداري و تدبير خانواده نويسنده: حسن هاشمي داران، انتشارات پرسمان.

آيا از لحاظ شرعي، من كار اشتباهي مي كنم؟
ما نمي دانيم به چه علت شما اختلاف پيدا كرديد، شايد اگر توضيح بيشتري مي داديد، دقيق تر راهنمايي مي كرديم، ولي به طور خلاصه بايد بگوييم كه اين اختلافات ...

من با خانواده شوهرم اختلاف پيدا كرديم ديگر تحمّلشان را ندارم ديگر نمي خوام رفت وآمدي داشته باشم ومي خواهم شوهرم هم رفت وآمد نداشته باشد آيا از لحاظ شرعي، من كار اشتباهي مي كنم؟

پرسش گر گرامي از لحاظ شرعي قطع ارتباط و رفت و آمد با خانواده همسرتان براي شما كار اشتباهي است و اين كه بخواهيد شوهرتان را نيز از رفت و آمد منع كنيد، اصلا جايز نيست و قطع رحم محسوب مي شود، مخصوصا براي شوهرتان قطع ارتباط با والدينش اصلا جايز نيست و حرام است.

ما نمي دانيم به چه علت شما  اختلاف پيدا كرديد، شايد اگر توضيح بيشتري مي داديد، دقيق تر راهنمايي مي كرديم، ولي به طور خلاصه بايد بگوييم كه اين اختلافات كم و بيش در غالب خانواده ها وجود دارد، و نبايد اين اختلاف ها باعث جدايي شوند، فرزندان در مقابل والدين بايد تواضع كنند و با مدارا و بخشش و مهرباني و مديريت رفتارهاي شان، از اين اختلافات كم كنند، البته والدين يا خانواده همسر نيز به خاطر بد رفتاري ها ودخالت هاي بي جا، حتما در پيش گاه خداوند مسئول هستند، ولي از آن جايي كه غالبا تغيير آن ها ممكن نيست، بهتر است با مدارا و بخشش و مديريت رفتار ها از اين اختلافات كم كنيد.

در مكاتبۀ بعدي با توضيح بيشتر و بيان علت ما را در پاسخ گويي بهتر ياري كنيد.

مایل هستم در دوره های آموزش شیوه های نوین تبلیغات فرهنگی شركت كنم ...
اگر بخواهيم تبليغات را از ديدگاه قرآن بررسی كنيم متوجه اين موضوع خواهيم شد كه انبياء الهی با توجه به مقتضيات زمانی و مكانی و اجتماعی، از انواع مختلف تبليغات است

خیلی مایل هستم در دوره های آموزش شیوه های نوین تبلیغات فرهنگی شركت كنم اما جایی را نمی شناسم كه به طورمنسجم وكامل این كار را انجام دهد و واقعا برایش ارزش داشته باشد.لطفا راهنمایی بفرمایید.

برادر گرامی! اهميت تبليغات در جهان امروز، وجوه مختلفی دارد كه میتواند مورد بررسی قرار بگيرد؛ تبليغات، ابزاری برای انتقال فرهنگ و بيانكنندهی پيشرفتها و كاركردهای علمی و فرهنگی و بازگو كننده عقايد گروهها و فرهنگها است. اين تبليغات میتواند وحدت آفرين باشد و يا در جامعه هيجان مثبت و منفی ايجاد میكند. بنابر اين در وجه مثبت خود ضرورت دارد و باعث ارتباط مستحكم و لازم بين مؤلفههای مختلف میشود.

اما تبليغات به گروههای ديگری نيز تقسيم میشود، مثلا تبليغات سفيد كه به تبليغات روشن و مستقيم گفته میشود و از طريق راست گويی و بيان حقيقت انجام میشود كه متاسفانه اين نوع تبليغات در جهان امروز، بسيار كم رنگ است و جای خود را به تبليغات خاكستری داده كه در آن نوع پيام و منبع پيام، نامشخص و نامفهوم است.

گروه ديگر تبليغات، تبليغات سياه هستند كه پيامهای ساختگی و نادرست نيرنگ آميز را ارائه میكنند كه در بيشتر در جنگهای سياسی از اين شيوه استفاده میشود. يكی از مخالفان نظام جمهوری اسلامی در تعريف مبارزه با نظام میگويد: اگر ما مسير نظام جمهوری اسلامی را 100 كيلومتر فرض كنيم، 90 كيلومتر آن تبليغات است كه اين اهميت بحث تبليغ را نشان میدهد.

حال اگر بخواهيم تبليغات را از ديدگاه قرآن بررسی كنيم متوجه اين موضوع خواهيم شد كه انبياء الهی با توجه به مقتضيات زمانی و مكانی و اجتماعی، از انواع مختلف تبليغات استفاده میكردند كه میتوان نزديك به 250 شيوه تبليغی را از قرآن استخراج كرد.

يكی از مهمترين روشهای تبليغی پيامبران، روش استدلال و منطق است كه حدود 10 آيه قرآن به آن اشاره دارد. بيان صريح عقايد، نصيحت و خير خواهی، مهربانی و شفقت ورزی، يادآوری نعمتهای الهی، انذار و هشدار، پاسخ آرام و مدارا با تهمتها و خشونتهايی كه نسبت به پيامبران و بزرگان روا داشته میشد، عدم درخواست مزد و تبيين آن برای مردم، ما از شما مزدی نمیخواهيم، مگر اينكه ايمان بياوريد، از ديگر روشهای تبليغی پيامبران بوده است.

هجرت، برای يافتن عرصههای جديد تبليغ در دين كه در 5 آيه قرآن به آن اشاره شده است، به كاربردن روشهای مقايسهای بين اديان توحيدی و اديان ديگر، تشويق و ترغيب، مرحله بندی دعوتها، اميد بخشی و پرهيز از يأس، استفاده از همه فرصتها، جدال و مناظره نيكو، برائت از مشركان كه در چهار آيه قرآن به آن اشاره شده، از جمله روشهايی بوده است كه پيامبران در تبليغ دين از آن استفاده میكردند.

همراهی پيامبران با مخالفان و قبول سخنان درست آنها و در مقابل ارشاد آنها در مواضع انحرافی، استفاده از روش تبشير و فعاليت پنهانی، روش مبارزه علنی با شرك، روش خطاب توأم با عقل و فطرت، تحريك ايمان، استقامت، روش نظم و وقت شناسی، دعوت به اصلاح اقتصادی در جامعه، خطابه و سخنوری، بيان حكمتهای ظريف و دقيق، تكلم به زبانهای متعدد؛ حتی زبان حيوانات، احقاق حق و داوری عادلانه، شكر دائمی، استفاده از صدای نيكو در تبليغ دين، پيشتازی در خيرات و توجه به خانواده،تأسيس كعبه، مسجد و مراكز تبليغی، اهتمام به نماز و زكات و احكام الهی، مهمان نوازی، تشكيل كادر اصلی و مركزی برای تبليغ عامه، از جملهی شيوههايی است كه در قرآن كريم برای تبليغ وجود دارد.

تبليغات در جهان امروز، به دليل بهرهگيری از ره يافتهای تكنولوژی مدرن و متنوع، بسيار پيچيده و حساس است و متخصصان زيادی در اين امر تلاش میكنند كه بعضی از اين روشهای تبليغی، با قرآن سازگاری دارند و برخی نيز مخالف دستورات قرآنی است. به عنوان مثال برخی از روش استدلالی كه در جهان امروز مورد استفاده قرار میگيرد، جای خود را به روش شبه استدلالی و گرفتن ژست استدلال گرايانه داده است.

1) روش تدريجی يا مرحلهای، يكی از روشهای نافذ و بسيار قوی است كه جهان كفر در طول سالهای متمادی آن را مرحله به مرحله انجام میدهد؛ بر خلاف ما كه میخواهيم در كارهای خود را يكباره و به روش بلدورزی انجام دهيم.

2) روش شرطی، يكی ديگر از روشهای تبليغی است كه در تبليغ مسائل فرهنگی و تجاری زياد استفاده میشود و عموماًبرای مسخ فرهنگ جوامع استفاده میشود؛ به عنوان مثال جا انداختن اين مطلب در ذهن افراد كه پوشش و حجاب برای افراد سطح پايين جامعه است و افراد با فرهنگ، بايد از پوشش نامناسبی برخوردار باشند كه اين، يك جور شرطی كردن افراد است.

3) روش نفی و اثبات، يكی ديگر از اين روشها است كه مانند روش استدلال است؛ اما از نوع منفی، كه در واقع میتوان گفت تبليغ خود به وسيله تخريب شخصيت ديگران است.

4) روش جنگ روانی و تحريك احساسات افراد، سوق دادن روحيهها به جهت خاص، روش طرح ناگهانی كه معمولاًدر تبليغات تلويزيونی از آن استفاده میشود؛ به عنوان مثال پخش آگهی بازرگانی در اواسط يك برنامه تلويزيونی كه در نوع خود بسيار تأثيرگذار است.

5) روش جو سازی، يكی ديگر از اين روشها است؛ مثل بحث تروريست بودن مسلمانان يا بحث انرژی هستهای است كه جهان استكبار از روش جوسازی بر ضد ايران استفاده میكند كه البته اين روش در دراز مدت، محكوم به شكست است. اما در كوتاه مدت تأثيرات خود را میگذارد.

6) روش تكرار، يكی از روشهای اثرگذار است كه میتوان مطلب يا مسألهای را بارها تكرار كرد تا تبديل به باور شود؛ مثل شايعه سازی.

استفاده از ستارههای ورزشی، سينمايی، فرهنگی و علمی، يكی ديگر از اين كارها است كه میتوان برای تبليغ از آنها در جنبههای مثبت استفاده كرد. تظاهر كردن و خود را طرفدار ملتها دانستن، يكی ديگر از روشهای تبليغی امروز است.

 اصول تبليغی قرآنی، میتواند بيانگر وجه تمايز تبليغات قرآنی از غير قرآنی باشد؛ تعهد به اخلاق و ارزشهای اسلامی و اينكه به آنچه تبليغ میكنيم وفادار باشيم، توجه به حكمت، واقع نمايی و پرهيز از بزرگنمايی، همه سونگری و سنجش همه جوانب، مبتنی بودن تبليغات ما بر فطرت انسانی، پيش تازی اسوهها در عمل كه بسيار مهم است و كسانی كه تبليغات كار دينی میكنند خود بايد در جلوی ديگران حركت كنند، از جملهی اين اصول قرآنی است.

در مكتب قرآن، توجه به رشد و تعالی همه جانبه انسان است، اما در تبليغات نوع غربی يا هيچ خاصيتی برای رشد و تعالی انسان نيست و يا او را به نقطه نازلتری میبرد و به ابتذال رهنمود میكند.

در پايان بايد گفت كه تأثير تبليغات قرآنی، بسيار عميق و پايدار است. اما تبليغات غربی چون با فطرتها سازگاری ندارند، چندان عميق نيست و همان گونه كه قرآن گفته، حيله و مكر شيطان ضعيف است و در دراز مدت خاصيت خود را از دست خواهد داد.

آدرس مراكزی كه در صدد برقراری دوره های آموزشی"مدیریت فرهنگی" هستند:

1. مدیریت فرهنگی: ( <http://www.modirfarhangi.gigfa.com/wordpress/>)

2. مركز آموزش های فرهنگی كاربردی : (<http://www.octc.ir/portal>)

صفحه‌ها