پرسش وپاسخ

با يك پزشك مثل خودم ازدواج كنم يا با كسي ازدواج كنم كه پزشك نباشد؟
همان طور كه مي دانيد بسياري از مسائل عرفي، نسبي هستند و بسته به شرايط مختلف حكم تغيير مي كند. مثلا سوال شما را مي توان به گونه اي ديگر در ساير ويژگي ها نيز ...

من دانشجوي سال 4 پزشكي هستم و برايم اين پرسش به وجود آمده  كه بهتر است كه من با يك پزشك مثل خودم ازدواج كنم يا با كسي ازدواج كنم كه پزشك نباشد ؟

همان طور كه مي دانيد بسياري از مسائل عرفي، نسبي هستند و بسته به شرايط مختلف حكم تغيير مي كند. مثلا سوال شما را مي توان به گونه اي ديگر در ساير ويژگي ها نيز مطرح كرد مثلا بهتر است من با يك فرد پولدار ازدواج كنم يا با وضعيت مالي متوسط يا زير متوسط؟ من بهتر است با يك فرد با شغل آزاد ازدواج كنم يا شغل دولتي؟ و...

همان طور كه مشاهده مي كنيد نمي توان در اين زمينه ها حكم كلي داد و در يك جمله گفت كه بهتر است شما مثلا با يك پزشك ازدواج كنيد يا غير پزشك. بايد ديد خود خواستگار شما چه پزشك چه غير پزشك در ساير ويژگي هاي و ملاك ها چه شرايطي دارد. مثلا چه بسا خواستگار شما پزشك باشد، ولي در ساير ملاك ها چنگي به دل نزند يا خواستگاري داشته باشيد كه ليسانس حسابداري داشته باشد ولي بسيار با ساير ملاك هاي شما همخوان باشد. شما احتمالا با ده ها دانشجوي پزشكي مرد هم كلاس بوده ايد و احتمالا بسياري از آنان را لايق يك ثانيه هم صحبتي تشخيص نداده ايد، ولي از سوي ديگر ده ها غير پزشك در فاميل و غير فاميل ديده ايد كه بسيار از ويژگي هاي اخلاقي، رفتاري و موقعيتي آنان خوشتان آمده است. به ياد داشته باشيد كه همواره در دل هر تهديدي ده ها فرصت خوابيده است و در دل هر فرصتي ده ها تهديد نهفته است. مثلا هم رشته اي بودن شوهر آينده تان با شما از يك يا چند جهت مي تواند فرصت محسوب شود و در عين حال از يك يا چند جهت تهديد. مثلا همكار بودن با شوهر مي تواند سطح تفاهم شما را بالا ببرد، ولي چه بسا ديگر پزشك بودن شما ارج و قربي در نزد ايشان نداشته باشد(يعني آن را يك امتياز يا افتخار براي خود تلقي نكند). از سويي پزشك بودن همسرتان مي تواند به رشد علمي و تخصصي شما كمك كند، ولي از سوي ديگر باعث يكسري حساسيت هاي شما نسبت به رابطه شوهرتان با ساير پزشكان و پرستاران، منشي هاي زن وي شود يا متقابلا ايشان به شما و روابطتان با ساير همكاران حساس گردد. قطعا شوهر پزشك از زير و بم دست اندر كاران حرفه پزشكي مطلع است و اين مساله مي تواند بسترساز يكسري اختلافات زناشويي گردد. شيفتهاي متغير شما و ايشان مي تواند نظم زندگي را تا حدودي بر هم زند. از سويي غير هم رشته اي بودن جذابيت علمي خاص خودش را دارد، چرا كه شما به نحوي با ساير حوزه هاي دانش آشنا مي گرديد و شوهر شما هم متقابلا از دانش و تجربه شما لذت علمي مي برد.

همين طور كه مي بينيد قانون كلي وجود ندارد و شما نمي توانيد يك قاعده عام در اين زمينه تعريف نماييد. در مجموع توصيه مي شود شما در مواجهه خواستگارانتان در درجه اول به محك ساير ملاك هاي عمومي و اختصاصي انتخاب همسر بپردازيد و اگر از اين جهت مشكل نيافتيد به سبك سنگين كردن ظرفيت ها و تهديدهاي پزشك و غير پزشك بودن وي بپردازيد. پس اصل ملاكهايي همچون سلامت رواني، سلامت اخلاقي و ديني، همتايي شخصيتي، فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و ... مي باشد و هم رشته اي بودن يا نبودن در اين ميان مي تواند كم تاثير باشد. اين مساله از اين جهت حائز اهميت است كه اگر شما دايره خواستگاران خود را مثلا با قيد پزشك بودن ضيق نماييد احتمالا شما از بسياري خواستگاران غيرپزشك كه اتفاقا در ساير ملاكها نمرات بالايي مي گيرند محروم مي شويد. پس چه بسا بهتر باشد ابتدا اين قيد را داخل در پذيرش يا رد خواستگاران قرار ندهيد و آن را بعد از محك و ارزيابي ساير معيارهاي انتخاب همسر مورد توجه قرار دهيد.

چاره چيست؟
از نظر اسلام و روانشناسي قد از ملاكهاي انتخاب نمي باشد من در زير براي آشنايي شما با فرآيند يك ازدواج خوب مطالبي تقديم مي دارم كه اميدوارم به آن توجه بفرماييد...

من خواستگاري دارم كه قدش كوتاه است و او تقريبا هم قد من است و از لحاظ خانوادگي خيلي هم كفو هستيم من سر كوتاهي قدش نسبت به او بي علاقه ام چاره چيست؟

خواهر گرامي از نظر اسلام و روانشناسي قد از ملاكهاي انتخاب نمي باشد من در زير براي آشنايي شما با فرآيند يك ازدواج خوب مطالبي تقديم مي دارم كه اميدوارم به آن توجه بفرماييد، خواهر گرامي آرزوي هر جواني و مخصوصا دختران داشتن ازدواجي پايدار، آرامش بخش و با ريسك پايين است، من در راستاي اين قاعده به معيارهاي يك ازدواج موفق و پايدار اشاره مي نمايم. درباره معيارهاي يك ازدواج موفق بايد به ادبيات تحقيق در اين باره مراجعه كرد و معيارهاي خود ساخته كه برخاسته ازديدگاههاي غير واقعي و احيانا احساسي است، و در ادامة زندگي مشترك همچون حبابي محو خواهد شد، نمي تواند كارايي چنداني در اين مورد داشته باشد. واقعيت اينست كه هيچ كدام از ما نمي توانيم از همان آغاز زندگي زناشويي تمام پيچ و خم هاي آن را در سالهاي آتي پيش بيني كنيم و آنچه اين پيش بيني را دشوارتر مي سازد اين است كه در جامعة كنوني ما متاسفانه غالب افراد بيش از آنكه تشابه فرهنگي، اقتصادي و فكري را براي انتخاب زوج در نظر بگيرند، در پيروي از احساسات و عواطف خود و معيارهاي غير ضروري و خود ساخته كه مبتني بر باورهاي غلط است، به دنبال ازدواج مي روند. روال تعيين اينكه دو زوج براي ازدواج مناسب هم هستند و يا نه، بدين گونه است كه طرفين قبل آشنايي هاي اوليه كه با اطلاع خانواده ها صورت مي گيرد و معمولا پنج شش جلسه بطول مي انجامد به يك مشاوري كه متخصص در امر مشاورة قبل از ازدواج است مراجعه مي نمايند و ايشان با تسلط بر آيتمهايي تعيين كننده اي چون تاريخچة خانوادگي طرفين و خاطرات دوران كودكي آنها و گرفتن تست هاي كتل و  گلاسر و Ass و ياساير تستهايي كه بومي شده براي ايران هستند و نيز همخواني و همساني نگرشهاي طرفين در مسائل مختلف اجتماعي و باورهاي ديني وسياسي و غيره كه در طي چندين جلسه انجام مي گيرد نظر خود را راجع به ازدواج آن دو اعلام مي كند. بدين صورت كه 1- در حدوده پانزده درصد از موارد مي گويد اين پسر و دختر عليرغم علاقه ظاهري كه به هم دارند در صورت ازدواج با همديگر؛ دچار مشكل خواهند شد و بعد از اُفت علايق احساسي و عاطفي به هم؛ وارد فاز درگيري هاي لفظي و احيانا فيزيكي خواهند شد. 2- و در حدود پانزده و بيست درصد از موارد مي گويد اين دو با توجه به آيتم هاي مختلف شخصيتي و خانوادگي و فرهنگي و اجتماعي كاملا به  به درد ازدواج با هم مي خورند و بعد از ازدواج با مشكل جدي اي برنخواهند خورد. 3- و در حدود شصت  هفتاد درصد از موارد مي گويد اين دو مي توانند با هم ازدواج كنند به شرطي كه فلان توصيه ها را بطور جدي در زندگي مد نظر داشته و فلان امور را رعايت كنند، مثلا به پسر مي گويد شما مي توانيد با اين خانم ازدواج كنيد. اما ايشان بسيار عاطفي و احساسي هستند و لذا اگر فردا از جنبه عاطفي محروميتي را به وي تحميل نماييد ممكن است برسر سفره كس ديگري كه از جهت عاطفي او را سيراب ميكند بنشيند! و يا مثلا به دختر مي گويد دختر خانم ازدواج شما با اين آقا پسر بلامانع است. اما بايد بدانيد كه او وابستگي زيادي به مادرش دارد لذا بايد در اين جهت با او مدارا نماييد. لازم به ذكر است مشاورة قبل از ازدواج علي رغم در نظر گرفتن پارامترهاي ضروري كه تحقيقات بسياري در سطح جهان بر روي آنها انجام گرفته فقط در حدود 75% مي تواند به پيش بيني موفقيت يك ازدواج حكم نمايد. و 25% بقيه مربوط به رعايت مسائلي است كه بعد از ازدواج مي تواند در غني سازي زندگي مشترك نقش جدي داشته باشد.

پس پيشنهاد ما به شما اينست كه از قواي عقلي ونه احساسي و نيز مشاورة قبل از ازدواج براي انتخاب شريك زندگي آينده خود سود جوييد يعني در مرحلة اول آگاهي بيشتري در مورد خود تان بدست آوريد بدين معني كه با تدبر در خود دريابيد حقيقتا  چگونه فردي هستيد؟ اهداف، ارزشها و علايق اساسي و اصلي شما در زندگي چيست؟ و انتظارات اصلي و اساسي شما از زندگي مشترك چيست؟ و در مرحلة بعد به همراه شخصي كه قصد ازدواج با او را داريد نزد يك مشاور با تجربه برويد تا وي با راهكارهاي پيش گفته، نظر خود را در مورد انتخاب شما اعلام كند و احيانا مشكلات فراروي را با توجه به آيتمهاي شخصيتي شما و فرد انتخابي؛ به شما تذكر دهد.

و وقتي اين مراحل را پشت سرگذاشتيد مي توانيد با طيب خاطر و توكل بر خداي مهربان و با جرات مندي اقدام به پذيرش خواستگارتان نماييد. البته قضيه به همين جا ختم نمي شود و انشاء الله بعد از ازدواج راههاي غني سازي زندگي زناشويي و دستوراتي كه اسلام در اين زمينه براي بهتر زيستن ارائه نموده به عرض شما خواهد رسيد.

به نظر من مطالعه كتاب زير مي تواند شما را در اخذ تصميم فوق بيشتر ياري نمايد:

عشق هرگز كافي نيست تاليف پرفسور آرون تي بك ترجمه مهدي قراچه داغي انتشارات ذهن آويز

ولی ازدواج با كسی كه اون خصوصیاتو داره به نفعم نباشه؟
چه بسا ممكن است فردی از لحاظ برخی خصوصیات فردی و اجتماعی عالی باشد و در ویژگی های شخصیتی جزء بهترین تیپ شخصیتی به حساب آید و یا برخی خصوصیات به ظاهر جذابی ...

ممكنه خصوصیاتی از نظر من جذاب باشه، ولی ازدواج با كسی كه اون خصوصیاتو داره به نفعم نباشه؟

مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم:

1. اگر به تك تك جملات ما در مكاتبات پیشین توجه كرده باشید ،متوجه می گردید كه در ازدواج به دنبال بیش ترین تناسب دختر و پسر در معیارها و ملاك های اساسی و مهم ازدواج هستیم، بنابراین همیشه بهترین ها و یا جذاب ترین ها نمی تواند معیار مناسبی برای ازدواج تلقی گردد. چه بسا ممكن است فردی از لحاظ برخی خصوصیات فردی و اجتماعی عالی باشد و در ویژگی های شخصیتی جزء بهترین تیپ شخصیتی به حساب آید و یا برخی خصوصیات به ظاهر جذابی داشته باشد ،ولی هیچ گاه برای ازدواج با شما مناسب نباشد و ازدواج شما با  چنین فردی ثمره ای جزء شكست در ازدواج و برخی اختلافات خانوادگی و زناشویی به ارمغان نیاورد.

2.  خداوند در قرآن كریم سوره بقره آیه187 : «هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن؛ زنان لباس شما هستند و شما لباس آن ها» زن و شوهر را به لباس تشبیه نموده است كه یكدیگر را می پوشانند. اين تعبير نهايت ارتباط مادی و معنوي زن و مرد و نزديكي آن ها را به يكديگر و نيز تناسب  در زمينه معیارها و ملاك های ازدواج كاملاً روشن مي‏سازد. در تشبيه همسر به لباس، نكات و لطايف بسياري نهفته است:

لباس بايد در طرح و اندازه و رنگ و جنس مناسب انسان باشد.همسر نيز بايد هم كفو انسان و متناسب با فكر و فرهنگ و شخصيّت انسان باشد. لباس مايه‏ زينت و آرامش است. همسر و فرزند نيز مايه‏ زينت و آرامش خانواده‏اند. لباس عيوب انسان را مي‏پوشاند. هر يك از زن و مرد نيز بايد عيوب و نارسايي‏هاي يكديگر را بپوشانند. لباس انسان را از سرما و گرما حفظ مي‏كند. وجود همسر نيز كانون خانواده را گرم و زندگي را از سردي مي‏رهاند. دوري از لباس، مايه‏ رسوايي است، دوري از ازدواج و همسر نيز سبب انحراف و رسوايي انسان مي‏گردد. در هواي سرد لباس ضخيم و در هواي گرم لباس نازك استفاده مي‏شود. هر يك از دو همسر  بايد اخلاق و رفتار خود را متناسب با نياز روحي طرف مقابل تنظيم كند. اگر مرد عصباني است، زن با لطافت با او برخورد كند . اگر زن خسته است، مرد با او مدارا كند. انسان بايد لباس خود را از آلودگي حفظ كند. هر يك از دو همسر نيز بايد ديگري را از آلوده شدن به گناه حفظ نمايد.

3.  تنها می توانید با كسی ازدواج كنید كه با شما بیش ترین تناسب و همخوانی را در ملاك ها و معیارهای اساسی ازدواج داشته باشد، بنابراین صِرف داشتن برخی خصوصیات جذاب، دلیل بر به نفع شما بودن ازدواج نمی باشد، بلكه چه بسا ممكن است كاملاً به ضررتان تمام گردد.

4. ازدواج، پيوند بين دو انسان و دو خانواده است. اجزای اصلي و اساسي آن. زن و مرد مي باشند . هر قدر بين اجزا و عناصر هماهنگي، تناسب  (از جهت تدين، اخلاقی، خصوصیات فردی و اجتماعی، شرایط فرهنگی، جغرافیایی، اقتصادی، تحصیلی، جسمی و زیبایی، خصوصیات روحی و روانی و شخصیتی، سیاسی، درك و فهم، اصالت خانوادگي و سن و...) بيش تري باشد، آن پيوند استوارتر، مستحكم تر، پرثمرتر و لذّت بخش تر خواهد بود. علم و تجربه گوياي آنست كه علّت اساسي بيش تر ناهنجاري ها و ناسازگاري هاي زندگي زناشويي، عدم تناسب و ناهماهنگي بين زن و شوهر است، بنابراین شناخت اموری كه موجب هماهنگی و تناسب بین زوجین است، ضروری و لازم می باشد . به هیچ وجه نباید این مسئله را به بعد از ازدواج موكول كرد، بنابراین توصیه می شود  پیش از اینكه فكر و ذهن خود را متوجه ازدواج نمایید، با مطالعه كتاب های ازدواج و انتخاب همسر، اطلاعات خود را در زمینه ملاك های انتخاب همسر مناسب، افزایش دهید. معیارها و ملاك های صحیح و درست ازدواج را با مطالعه كتاب هایی كه در این زمینه نگاشته شده است بشناسید. آن ها را اولویت بندی كنید؛ یكی از حُسن های این كار، این است كه شناخت بهتر و درستی از خصوصیات همسر آینده و ملاك ها و معیارهای اساسی ازدواج و شیوه های همسر گزینی، پیدا می كنید . این تأثیر شگرفی در انتخاب همسر مناسب خواهد داشت . باعث می شود كه با شناخت و آگاهی لازم  به دنبال ازدواج و انتخاب همسر بروید. آن گاه هر موردی را كه برای ازدواج در نظر گرفتید، او را با معیارهای ازدواج مطابقت دهید. تنها در صورت تناسب و همخوانی لازم، قصد ازدواج نمایید.

چرا بايد ازدواج كرد وقتي كه در زندگي مجردي راحت هستي و مشكلي نداري
فلسفه و هدف ازدواج از منظر اسلام را در سه امر مي توان جستجو كرد: كمال، آرامش و بقاء نسل گرچه فوائد زيادي بر آن مترتب است.

هدف از ازدواج چيست؟ چرا بايد ازدواج كرد وقتي كه در زندگي مجردي راحت هستي و مشكلي نداري در حاليكه بسياري از افرادي كه ازدواج مي كنند مدام با همسر خود مشكل دارند

پرسشگر گرامي!

فلسفه و هدف ازدواج از منظر اسلام را در سه امر مي توان جستجو كرد: كمال، آرامش و بقاء نسل گرچه فوائد زيادي بر آن مترتب است.

مسير كامل شدن: شخصيت انسان پس از ازدواج به يك شخصيت اجتماعي تبديل مي شود. زيرا در پرتو ازدواج و زندگي مشترك خود را به شدّت مسئول حفظ همسر و تامين نيازهاي زندگي و تربيت فرزندان آينده تلقي مي كند و تمام هوش و ابتكار و استعدادهاي خود را به كار مي گيرد. بنابراين مي توان ازدواج را ماية رشد و كمال انسان دانست. در واقع خداوند انسان را به گونه اي آفريده كه بدون جنس مخالف ناقص است و با جنس مخالف كامل مي شود. هر كدام از دو جنس از نظر روحي و جسمي به هم وابسته اند و با قرار گرفتن در كنار هم يكديگر را تكميل مي كنند.

آرامش: مهمترين نيازي كه بر اثر ازدواج تامين مي شود نياز به آرامش و احساس امنيت و آسودگي است. اين نياز كه در سرشت آدمي ريشه دارد چنان مهم است كه خداوند در بيان فلسفه ازدواج مي فرمايد «از آيات و نشانه هاي خداوند آن است كه براي شما از جنس خودتان همسراني قرار داديم تا در كنار آنان آرامش يابيد.» در اوايل جواني احساس تنهائي بيهودگي و نداشتن پناهگاه انسان را فرا مي گيرد ازدواج و قرار گرفتن در كنار همسري شايسته و دلسوز اين احساس را از بين مي برد و او را به آرامش روحي مي رساند. اين احساس آرامش به ثبات فكري و روحي، وقار، احساس ارزشمندي و لذّت مي انجامد.

بقاء نسل: يكي از ثمرات بزرگ ازدواج، وجود فرزند و بقاي نسل آدمي است. توليد و تكثير نسل را نبايد كوچك و بي اهميّت شمرد. زيرا هدف آفرينش جهان، وجود انسان و پرورش و تكامل اوست. «توليد و پرورش انسانهاي خداپرست، نيكوكار و صالح، مطلوب خداي جهان آفرين است.»(1)

حال اگر بنا به سوء برداشت ما يا عمل اشتباه عده اي از ما در مواردي، ازدواج ها با مشكلاتي مواجه مي شود، نبايد همه آنها را زير سوال برد. بلكه بايد اثرات مفيد آن را ديد و با توجه به آن قضاوت نمود.

پي نوشت ها:

1. مظاهري، علي اكبر، جوانان و انتخاب همسر، ناشر دفتر تبليغات اسلامي، چاپ سوّم، 1374، ص134-148.

هدف از ازدواج چیست؟
ازدواج در دین اسلام به خودی خود یك امر اختیاری و مستحب مؤكد است، ولی اگر كسی به خاطر ازدواج نكردن به گناه بیفتد، واجب است ازدواج كند تا بتواند غریزه جنسی خود...

شما در یكی از پاسخ هایتان گفتید مسائل جنسی نباید هدف ازدواج باشد،پس هدف از ازدواج چیست؟

ازدواج در دین اسلام به خودی خود یك امر اختیاری و مستحب مؤكد است، ولی اگر كسی به خاطر ازدواج نكردن به گناه بیفتد، واجب است ازدواج كند تا بتواند غریزه جنسی خود را از راه حلال كنترل كند.

خواهر گرامی،

همسر، كسی است كه وجود ما را از تنها بودن ، به یك وجود مجموعه دار و كامل تر  تبدیل می كند. به واسطه تكمیل شدن و ارضا شدن چند بعدی است كه وجود ما آرام تر و تسكین یافته تر می شود. بر این اساس اهداف اساسی ازدواج،  از نظر اسلام ،عبارتند از:

1 - رسیدن به آرامش:

در نظام الهی و فرهنگ قرآنی، هدف اصلی از ازدواج رسیدن به آرامش روان و آسایش خاطر، پیمودن طریق رشد، دستیابی به كمال انسانی و نزدیكی به ذات حق است.تردیدی نیست كه از تنهایی به درآمدن، همسر و همراه شدن، خانواده مستقل تشكیل دادن، ارضای كششهای نفسانی و غرایز طبیعی و فرزند آوری از نتایج قهری ازدواج، نیز از مهمترین عوامل مؤثر در آرامش روان، آسایش فكر و جان و احساس رضامندی درونی است.(1)

قرآن كریم در معرفی فلسفه ازدواج میفرماید: «و یكی (دیگر) از نشانههای خدا این است كه از جنس خودتان همسرانی برای شما آفرید تا در كنار آنها آرامش پیدا كنید»(2) خداوند در این آیه و آیه 189 اعراف، ضمن آن كه حقیقت زن و مرد را یك گوهر دانسته و هیچ امتیازی از لحاظ مبدأ  آفرینش بین آنها قایل نشده، آرامش خاطر و روان را هدف ازدواج و زن را محور آرامش معرفی كرده است.

2 - بقای نسل:

یكی از اهداف جانبی ازدواج، فرزند آوری و بقای نسل است. 

امام سجاد(ع)  وجود فرزند را از سعادتهای انسان میداند(3). امام صادق(ع) یكی از معیارهای مهم در انتخاب همسر را توان زاییدن فرزند بسیار معرفی میكند (4).

3 - پاسخ به ندای فطرت:

ازدواج پاسخی است خداپسندانه به ندای فطرت زیرا خداوند در وجود انسان غریزة جنسی را قرار داده است.

4 - حفظ عفت:

از اهداف مهم ازدواج، حفظ پاكدامنی زنان و مردان و جلوگیری از لغزشهای گوناگون است، زیرا ازدواج تنها راه ارضای طبیعی تمایل جنسی است، از این رو پیامبر(ص) فرمود: «هر كس ازدواج كند، نیمی از دینش را حفظ كرده، پس باید در نیم دیگر از خدا بترسد».(5)

توصیه می كنیم برای تكمیل پاسخ با همكاران ما در بخش تلفنی به شماره (09640) تماس گرفته و از راهنمایی های ایشان بهرمند شوید.

 

پینوشتها:

1. غلامعلی افروز، همسران برتر،انجمن اولیاء و مربیان، ص 1 ـ 24.

2. روم (30) آیه 21.

3. شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه،دار احیاء التراث العربی،  ج 15، ص 96.

4. همان، ج 14، ص 33.

5. شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، انتشارات جامعه مدرسين قم، 1413 ه.ق، ج 3 ، ص 383.

اصلی ترین شاخصه های یك زندگی ایده ال چیست؟
زندگي دینی و اسلامی شما مي‌تواند به زيبايي روياهايتان باشد. فقط بايد باور داشته باشيد كه مي‌توانيد كارهاي سادۀ نیك انجام دهيد. اين كارها موجب مي‌شود ...

اصلی ترین شاخصه های یك زندگی ایده ال چیست؟

پرسشگر گرامی! ای كاش اطلاعات كاملی برایمان می دادید كه آیا متأهل هستید یا قصد ازدواج دارید و یا صرفا بحث همسرداری و دوران بعد ازدواج  نیست، بلكه زندگی در دنیا مدنظرتان بوده است. ما یك جواب و نكات كلی كه زندگی در دنیا باشد كه هر سه احتمال را در برگیرد را برایتان می نویسیم. در صورتی كه خواستار جزئی سازی بودید، نامۀ دیگری را برایمان ارسال كنید.

پس برخی از نكات و مبانی كه در اسلام، موجب ساخته شدن یك زندگی ایده آل می شود را بیان می كنیم:

زندگي دینی و اسلامی شما ميتواند به زيبايي روياهايتان باشد. فقط بايد باور داشته باشيد كه ميتوانيد كارهاي سادۀ نیك انجام دهيد. اين كارها موجب ميشود شما احساس بسته بودن و گرفتگي نكنيد و به عبارت ديگر با احساسي باز و شاد از زندگي كه اسلام واقعی از آن دم می زند، لذت ببريد. هر كار خوب يا تفكري كه به شما احساس سبكباري بدهد در جهت مثبت و خير شما جريان دارد. اول از هر چيز بايد به سلامت خود اهميت بدهيد، زيرا همواره آدم سالم نسبت به فرد بيمار بيشتر لذت ميبرد.

انرژي، شور، اشتياق، دلسوزي و همدلي روح شما را سالم نگه ميدارد. پس مراقب برخورد خود با ديگران باشيد.

زندگي خود را با كسي مقايسه نكنيد، زيرا شما نميدانيد كه بين آنها چه ميگذرد.

افكار منفي و تفأل به شرّ (1) نداشته باشيد، در عوض انرژي خود را صرف امور مثبت كنيد.

بيش از حد توان خود كاري انجام ندهيد و انرژي خود را صرف تجسس و فضولي در امور ديگران نكنيد.

حسادت يعني اتلاف وقت، شما هر چه را كه بايد داشته باشيد، داريد.

زندگي كوتاه‌‌تر از آن است كه از ديگران متنفر باشيد. نسبت به ديگران تنفر نداشته باشيد.

هر روز يك چيز خوب به ديگران ببخشيد. اينكه ديگران راجع به شما چه فكري ميكنند، به شما مربوط نيست.

برای زندگی ایده آل از هر چيز غير مفيد، زشت يا ناخوشي دوري بجوييد.

عشق به خدای متعال، درمانگر هر چيزي است.

هر موقعيتي چه خوب يا بد، گذراست پس بسياري چيزها را به دست زمان بسپاريد. البته كارهای گناه و بد را با توبه به باد فراموشی بسپارید.

همين كه صبح از خواب بيدار ميشويد، بايد از هستيتان به خاطر نعمت های فراوان شاكر باشيد.

از آنجا كه خلقت انسان هدفدار بوده،(2) بكوشيد وجودتان مايه خير و بركت براي ديگران باشد نه اينكه ديگران از غيبت و عدم حضور شما احساس راحتي و آرامش كنند.

برای ایجاد یك زندگی ایده آل؛ معیارهای عقلی، اخلاقی و حقوقی شاخصه اصلی سبك زندگی اسلامی است و مسلمانان باید زندگی خود را بر اساس این معیارها تنظیم كنند.

توجه به ارزش های اسلامی و مذهبی و عمل به قوانین دینی انسان را در مسیر زندگی راهنمایی می كند و هر جا كه انسان نتوانست مشكل خودش را حل كند بداند كه مشكل در شعور و سلوك دینی دارد و باید از لحاظ معنویت خودش را بسازد. تدبر و توكل به خداوند متعال عامل تكامل انسان در زندگی فردی و اجتماعی است.

هدف خلقت انسان رشد و تعالی معنوی همه انسان ها است و در مسیر رسیدن به این مقام جنسیت را مطرح نیست، در فرهنگ اسلامی رعایت حقوق و كرامت اعضای خانواده یك اصل محسوب می شود.

 فضیلت انسان در دین اسلام بر مبنای ارزش و كمال معنویت است.

و در آخر: سبك زندگی ایدآل خود را با مبانی اسلام تجسم كنید. تغییرات لازم را تعیین كنید و یك برنامه واقع بینانه برای رسیدن به آن تجسم فكری طراحی كنید. بعد فوراً حداقل یك تغییر كوچك در فكر یا رفتارتان ایجاد كنید. این توصیه ها به شما كمك می كند از همین امروز به سمت سبك زندگی ایدآل كه اسلام هم آن را تأیید می كند، حركت كنید.

پی نوشت ها:

1. تفسیر المیزان، علامه طباطبایی(ره) ج19، تفسیر سوره قمر، آیات 1-8 ، ص 8-13.

2. إنّ اللَّه يقول: عبدي خلقت الأشياء لأجلك و خلقتك لأجلي؛  تمام أشیا به خاطر تو خلق شده است و تو را برای خودش خلق كرد. منبع: محدث عاملي- زين العابدين كاظمي خلخالي، الجواهر السنية- كليات حديث قدسي، ص710، تهران:‏ انتشارات دهقان، چاپ: سوم‏، 1380 ش.

ازدواج چه آثار خوبي و چه آثار بدي دارد؟
ازدواج در دین اسلام به خودی خود یك امر اختیاری و مستحب مؤكد است، ولی اگر كسی به خاطر ازدواج نكردن به گناه بیفتد، لازم است ازدواج كند.

چرا بايد ازدواج كرد؟ ازدواج چه آثار خوبي و چه آثار بدي دارد؟

ازدواج در دین اسلام به خودی خود یك امر اختیاری و مستحب مؤكد است، ولی اگر كسی به خاطر ازدواج نكردن به گناه بیفتد،  لازم است ازدواج كند.

 اهمیت ازدواج در اسلام از این جهت است كه ازدواج علاوه بر این كه غریزه جنسی را ارضا میكند، عاملی در رهایی از تنهایی و برقراری دوستی و صمیمیت همراه با دلسوزی، خیرخواهی و پیوند همسران به عنوان آرامش دهنده همدیگر و مكمّل یكدیگر محسوب میگردد.

روان شناسان یكی از نیازهای اساسی و مهم آدمی را نیاز به محبت ذكر كردهاند. آدمی در هر سن و سالی به محبت احتیاج دارد. یكی از راههای مهم ابراز مهر و محبت و برقراری دوستی بین زن و مرد، ازدواج است. از طرف دیگر محیط  گرم و صمیمی خانواده، فرصتی برای تبادل اندیشهها، رشد اجتماعی فرهنگی و اخلاقی زن و شوهر است، علاوه بر این  یكی از فوائد ازدواج، فرزند آوری و بقای نسل  است. به دلیل آثار و پیامدهای یاد شده اسلام، برای ازدواج جایگاه خاصی قائل شده است.

قرآن مجید میفرماید: " از نشانههای خدا آن است كه از جنس خودتان همسرانی برای شما آفرید تا در كنار آنها آرامش یابید".(1) با ازدواج، عفت و پاكدامنی، در افراد و جامعه جایگزین شهوترانی و بیبند و باری میگردد، زیرا آتش برافروخته غریزه جنسی، با ازدواج مهار میشود و از بسیاری از ناهنجاریها پیشگیری میگردد. بیجهت نیست كه پیامبر(ص) فرمود: "هر كس ازدواج كند، نیمی از دینش را احراز كرده است، پس باید در نیم دیگر از خدا بترسد".(2)

زن و مرد مكمل همدیگرند. خداوند حكیم انسان را به گونهای آفریده كه بدون همسر ناقص است، جنس مذكر و مؤنث از نظر روحی و جسمی به یگدیگر نیازمندند . این قانون نظام آفرینش بوده و بر كل هستی حاكم است.

قرآن كریم زن و مرد را "لباس" یكدیگر میداند و میفرماید: "هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ; (3) زنان لباس شما مردانند و شما مردان لباس زن هایید."

 

 فواید تسریع در ازدواج و زیان‏هاي تأخیر آن یادآور مي‏شویم:

1- حفظ ایمان:

در دوران جواني كه وجود وي (دختر و پسر) میداني پر التهاب براي تمایلات و جذب منافع و لذّت‏هاي مادي و معنوي است، گاهي از هر سو، عوامل داخلي و خارجي در این میدانِ كشمكش، مي‏توانند وي را به سراشیبي فساد اخلاقي و تباهي عقیدتي سوق دهند. اما ازدواج یكي از عوامل مهمّي است كه مي‏تواند نجات بخش جوان از این گونه انحرافات باشد.

پیامبر اكرم(ص) فرمود: "هر كس ازدواج كند، نیمي از دینش را حفظ كرده است".(4)

2- حفظ عفت و پاكدامني:

پاكدامني و عفت دو گوهر گران بهایي اند كه مي‏توانند سرمایه بي بدیلي براي انسان، به خصوص جوانان باشند. تأخیر در ازدواج هر لحظه این گونه ناب را در معرض تهدید جدي قرار مي‏دهد.

3- آرامش و سكونت:

یكي از آثار مثبت ازدواج به تعبیر قرآن كریم، آرامش زوج‏ها در كنار یكدیگر است.(5) وقتي دو نفر (زن و مرد) زیر یك سقف با هم باشند و در مسیر زندگي همسر و هم سفر خوبي براي یكدیگر باشند، آرامشي خواهند یافت كه قرآن نوید بخش آن است. همان طور كه روانشناسان بر این باورند كه یكي از عوامل اختلال رواني و عصبي، تنهایي و تجرّد است.

4-مصونیت از زیان‏هاي تأخیر در ازدواج:

موارد سه گانه‏اي كه به عنوان فواید ازدواج ذكر كردیم، مي‏توانند در صورت ازدواج نكردن، هر یك به عنوان مشكلي دامنگیر جوانان شوند؛ یعني عفت و پاكدامني به بي عفتي بدل شود؛ حفظ ایمان به بي ایماني یا حداقل سست ایماني منجر گردد و آرامش به اضطراب و تشویش تغییر یابد.(6)

بعضی از مشكلات و موانع ازدواج مربوط به فرهنگ جامعه است یا از طرف پدر و مادر و خواستههای غیر منطقی كه دارند، تحمیل میشود و یا به نوعی در ذهن اشخاص القا میشود كه رفع این مسائل نیز نیاز به تلاش جوانان دارد تا زمینههای مناسب و مساعد را آماده سازند.در هر حال جوانان هستند كه باید برای خود چارهای بیندیشند كه آیا خویش را تسلیم گناه با همه عواقب و دور شدن از رحمت الهی كنند، یا این كه زمینه و شرایط ازدواج را فراهم آورند و یا اگر در مدتی كه این زمینه فراهم نیست، عفت و پاكدامنی را پیشه سازند، در عین حال كه به فكر ایجاد زمینه و آمادگی هستند.

بیشتر جوانان به دلیل واهمه از عدم اداره كامل زندگی، ازدواج را به تأخیر انداخته، تا پس از جمع‏آوری و اندوخته كردن مال و اطمینان كامل، گام پیش نهند ، امّا اغلب، دغدغه‏ها روا نیست ، زیرا با حداقل‏ها نیز می‏توان آغاز كرد ، چون رزق و روزی، در گرو ازدواج است.(7) رسول خدامی‏فرماید: «خانواده تشكیل دهید كه  برای شما روزی‏آور است»(8)و می‏فرماید: « ازدواج كنید كه ثروت و روزی می‏آورد».(9)

سخنان فوق، امیدآفرین‏ترین جملاتی است كه جوان با الهام از آن ها دلیر گشته ، توان و نیرویش را به تحرك  چند برابر وا می‏دارد ، تا در سایه فضل و لطف الهی،  زندگی سرشار از صفا و زیبایی را بنیان نهد؛ زیرا « اگر تنگدستند، خداوند آنان را از فضل خویش بی‏نیاز خواهد كرد و خدا، گشایشگر داناست».(10)

 گرچه نباید بي حساب و بدون سنجش دست به ازدواج زد . لازم است كه شرایط اقتصادي و توانایی هاي مالي هم لحاظ شود ، ولي وعده  خداوند را نیز نباید فراموش كرد كه قول داده است تنگدستي را به غنا تبدیل كند و جایي براي بیم از فقر باقي نگذارد. پس ایجاد روحیه توكل و اعتماد به لطف الهي ، بعد مثبت دیگري از تشكیل خانواده است .

خداوند  ضمن دستور به ازدواج با دختران و جوانان شایسته و صالح مي فرماید:«ان یكونوا فقراء یغنهم الله من فضله و الله واسع علیم (11)؛چنانچه تنگدست و فقیر باشند ، خداوند آنان را از فضل خویش بي نیاز و توانگر مي سازد ، خداوند وسعت بخش و داناست ».

 پیامبر  فرمود:«من ترك التزویج مخافه العیلة (الفقر) فقد ساء ظنه بالله عزوجل ان الله عزوجل یقول : ان یكونوا فقراء یغنهم الله من فضله (12) ؛

كسي كه از بیم فقر و تنگدستي ازدواج نكند ، به خداوند بدگمان شده است ، خدایي كه می فرماید: اگر فقیر باشند ، خدا از فضل خویش آنان را بي نیاز و غني مي سازد».

در حدیث رسول خدا توصیه شده كه ازدواج كنید ، زیرا  براي شما روزي آورتر است:«اتخذوا الاهل فانه ارزق لكم ».(13)

نیاز عاطفی ، نیازی است كه انسان پس از پشت سر گذاشتن دوران كودكی و نوجوانی ، وجود آن را ملموس تر احساس می كند . تفاوتی نمی كند كه انسان تا قبل از جوانی در فضای محبت آمیزی بزرگ شده باشد یا خیر . هر چقدر انسان والدین مهربان و دلسوزی داشته باشد و هر چقدر برادران و خواهران مهربان و هر چقدر دوستان خونگرم و صمیمی داشته باشد ، باز  احساس می كند هنوز تشنه یك نفر دیگر است ، تشنه محبت ورزیدن و مورد محبت قرار گرفتن .

نیاز عاطفی نیازی است كه حتی انسان وقتی در میان انسان های مهربان هم قرار دارد ،وجود آن را حس می كند . احساس می كند یكی دیگر باید باشد تا با او راحت تر حرف های دلش را بزند ،محبتش را عرضه كند و سنگ صبورش  باشد.

 این عطش و نیاز را نسبت به جنس مخالف خود هم می بیند . در این میان ، هیچ چیزی نمی تواند به این نیاز حقیقی و مهم ، به طیبی و طاهری و گوارایی ازدواج ، پاسخ دهد . به واسطه وجود این نیاز است كه وقتی انسان در كنار همسر قرار می گیرد ، به انس و آرامش می رسد .این  آرامش نه یك امر مجازی و قرار دادی است ، بلكه امری حقیقی و فطری است كه بر حسب خلقت ما طرح ریزی شده است .

 و من ایاته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا الیها و جعل بینكم موده و رحمه انّ فی ذلك لایات لقّوم یتّفكّرون ( 14 )

؛ از نشانه های او این است كه برای شما از جنس خودتان جفتی آفرید تا در كنار او آرامش یابید . میان شما مودت و رحمت قرار داد و در این كار نشانه هایی است برای كسانی كه تفكر می كنند .

همسر ، كسی است كه وجود ما را از تنها بودن ، به یك وجود مجموعه دار و كامل تر  تبدیل می كند . به واسطه  تكمیل شدن و ارضا شدن چند بعدی است كه وجود ما آرام تر و تسكین یافته تر می شود .

 

پی نوشت ها:

1 .  روم (30 )،آیه 21.

2 . سفینه البحار، ج 1، ص 561.

3. بقره(2)آیه187.

4. وسائل الشیعه، ج 14، ص 5، حدیث 11.

5. جوانان و انتخاب همسر، علي اكبر مظاهري، ص 45.

6. گفتار فلسفي، جوان، محمد تقي فلسفي؛ در جستجوي همسر، محسن طالعي نیا؛ جوانان و انتخاب همسر، علي اكبر مظاهري.

7. مكارم‏الاخلاق، ج‏1، ص‏43.

8. بحارالانوار، ج‏103، ص‏217.

9. مكارم‏الاخلاق، ج‏1، ص‏43.

10. نور(24) آیه 32.

11.همان، آیه 32.

12. وسائل الشیعه ، ج 14، ص 24.

13.همان.

14.روم ،آیه 21.

چه ساعتي از شبانه روز براي خواندن خطبه عقد خوب و چه ساعتي بد است؟
در شرع مقدس زمان خاصي براي اجراي عقد ازدواج بيان نشده است. ولي گفته شده كه در بعضي زمانها عقد خوانده نشود. از جمله: ...

چه ساعتي از شبانه روز براي خواندن خطبه عقد خوب و چه ساعتي بد است؟

در شرع مقدس زمان خاصي براي اجراي عقد ازدواج بيان نشده است. ولي گفته شده كه در بعضي زمانها عقد خوانده نشود. از جمله:

1- زماني كه قمر در عقرب است، كه در بعضي تقويم هاي نجومي ساعت ورود و خروج ماه به عقرب را بيان كرده اند.

2- ايام شهادت ائمه اطهار (ع)

زمان خوب براي اجراي عقد:

1- ايام ولادت ائمه اطهار(ع)

2- اعياد اسلامي از جمله؛ عيد قربان و غدير و ...

 

كتابهايي را معرفي مي كنيم كه مي توانيد به آنها مراجعه كنيد:

1- راهنماي نو عروسان و تازه دامادها؛ نادعلي صالحي؛ قم انتشارات ارغوان دانش.

2- ازدواج مكتب انسان سازي، شهيد دكتر پاك نژاد (2 جلد)

 3ـ بهشت خانواده، مرحوم دكتر مصطفوي (2 جلد)

  4ـ ايجاد صميميت در زوجين،  قبادي.

5- تقويم زناشويي؛ دانشگاه تهران.

6- تقويم هاي نجومي ديگر كه در بازار وجود دارد.

اما در مورد اينكه ساعات شبانه روز چه حكمي دارد دليل خاصي نداريم و در هر ساعتي از شبانه روز اشكالي ندارد كه خطبه عقد اجرا شود. موفق باشيد.

در واقع چه مباحثی را می بایست عنوان و مشخص نمایند؟
گاهی دختران و پسران در صدد هستند تا با مطرح ساختن انبوهی از پرسش های گوناگون، به بالاترین اطلاعات درباره فرد دست یابند؛ اما متأسفانه توانایی پرسشها محدود است...

هنگامی كه دختر و پسر باید بنشینند و به اصطلاح سنگ های خود را وا بكنند در واقع چه مباحثی را می بایست عنوان و مشخص نمایند؟

گاهی دختران و پسران در صدد هستند تا با مطرح ساختن انبوهی از پرسش های گوناگون، به بالاترین اطلاعات درباره فرد دست یابند؛ اما متأسفانه توانایی پرسش ها محدود است و برخی اطلاعات ضروری از دید افراد مخفی می ماند. این در حالی است كه بسیاری از اطلاعات در خلال گفتگوی هدفمند دریافت خواهد شد.

یكی از مسائلی كه اغلب دختران و پسران در آستانه ازدواج بسیار درباره آن ابراز نگرانی میكنند، نوع و تعداد پرسشهایی است كه باید از یكدیگر بپرسند. این در حالی است كه افرادی نیز تلقین میكنند كه باید بتوانید سؤالات بیش تری را مطرح سازید تا به شناخت كامل تر دست بیابید. به همین دلیل، گاهی افراد با فهرستی بلند و طولانی از پرسشها در جلسه گفتگو حاضر شده و گویا آن را را با جلسه بازجویی یا گزینش استخدامی اشتباه میگیرند. این در حالی است كه فراوانی پرسشها اغلب نامطلوب هستند و مانعی برای یك ارتباط محسوب میگردند. در نتیجه، فرایند ارتباط را مختل ساخته و عملاً جریان تبادل اطلاعات متوقف میگردد و دستیابی به اطلاعات اساسی و عمیقتر كه مهمتر نیز هستند، ناممكن میگردد.

از سوی دیگر، با توجه به این میل اشباع ناشدنی، هر از گاهی شاهد آن هستیم كه برخی از افراد غیر متخصص، تعداد بی‌‌شماری از این گونه پرسشها را با عنوان «فهرست طلایی» فهرست میكنند. انتظار دارند كه بر پایه آن ها، دختر یا پسر به كشف حقایقی بیبدیل درباره فرد مقابل نایل آیند. برخی از فهرستها مشتمل بر صدها پرسش بوده و به نظر میرسد كه طرح و پاسخدهی به آن ها به ساعتها زمان نیاز دارد و عملاً امكانپذیر نباشد. برخی ایرادات دیگر نیز متوجه پرسشهایی است كه از سوی متخصصان تهیه و تأیید نشده است و كاملاً سادهنگرانه، جزیی و مشكلزا هستند.

پرسشها همواره ابزاری مناسب برای دستیابی به اطلاعات به شمار میآمدهاند. اما متأسفانه هنگامی كه پرسشها به منظور درخواست اطلاعات مربوط به افراد یا اسرار ایشان باشد، به شدّت با خطر تحریف و دستكاری رو به رو هستند. همه ما ممكن است به بهتر نشان دادن خود روی آوریم. عقاید واقعی خودمان را پنهان نماییم. این یكی از ایرادات همیشگی است كه پرسشنامهها با آن رو به رو هستند. بنابراین، باید میزان توان پرسش نامهها را در مشخص ساختن واقعیتها در نظر داشته باشیم. گمان نكنیم كه در صورت تهیه یك پرسش نامه طولانی، نسبت به تمام حقایق آگاه خواهیم شد؛ چرا كه به خوبی میدانیم كه ارزش مشاهده در محیط رفتاری اجتماعی و بینفردی، به مراتب افزون تر از چند پرسش معمولی است. پس اشتیاق خود را نسبت به جمعآوری هزاران نوع پرسش تعدیل نمایید. در مقابل، تلاش كنید تا پرسشهای شما جامع بوده و همه ابعاد را در بر گیرند. به هر حال، در ادامه یادآوری برخی نكات دیگر شما را با فنون پرسوجو آشنا خواهد ساخت.

1. گاهی مطرح ساختن یك پرسش، میزان علاقه یا حساسیت شما را نسبت به یك مسئله نشان میدهد. بیم آن میرود كه فرد مقابل، به علاقه و یا عدم علاقه شما پی برده و حقیقت را پنهان نموده و مسئله را همان گونه كه مورد نظرتان است، جلوه دهد. نمونه:

- نظر شما درباره حجاب و نماز چیست؟

2. گاهی به كارگیری یك پرسش به گونهای خاص این وضع را پدید میآورد.

نمونه:

- آیا شما نسبت به نماز بیتفاوت هستید؟

در این صورت، پاسخی موافق دریافت خواهید نمود و فرد با احتمال بیش تری عقاید خودش را پنهان می كند.

- خیر، ابداً. من كاملاً مقید هستم. اتفاقاً نماز شب هم میخوانم! (من همانم كه شما می‌‌خواهید!)

3. گاهی زبان بدن (حركات بدنی) هنگام مطرح ساختن پرسش این وضع را پدید میآورد.

4. گاهی نیز طرح پرسش در یك قالب نامناسب فرد را به یك واكنش تدافعی و متضاد سوق میدهد؛ هر چند با اصول مطرح شده از سوی شما موافق یا همعقیده باشد. بنابراین، فرد از آن جهت كه مورد قضاوت زودرس شما قرار گرفته است، متأثر می گردد و تلاش می كند تا از خود دفاع كند.

نمونه:

- نمیدانید كه نباید با دیگران با خشونت رفتار كرد؟

- اتفاقاً چرا با بعضی افراد باید همین گونه رفتار كرد؛ چون زبان آدمیزاد سرشان نمی شود.

ممكن است تلقی نمایید كه با به كار گیری این ترفند، به بخشی از خصوصیات فرد مقابل دست یافتهاید. به كارگیری این فن، تنها هنگامی ارزنده خواهد بود كه واقعاً اهدافی فراپیامی را در نظر داشته باشید. برقراری ارتباط، صرفاً راهی برای آزمودن خلق و خوی فرد باشد. با مطرح نمودن پرسشها به صورت نامناسب، برخی واقعیات مهم از نظر شما پنهان خواهد ماند.

در مراسم خواستگاری راهكارهایی برای پیبردن به برخی زوایای شخصیتی طرف مقابل وجود دارد، از جمله:

1. سؤال مستقیم:

طرح سؤالات مستقیمی مانند: «آیا خود را فرد صبوری میدانید؟»، یا «آیا دیگران شما را فرد صبوری میدانند؟»، میتواند تا حدودی واقعیت وجودی طرف را به شما بنمایاند. اگر زیرك باشد، از چگونگی پاسخ وی تا حدودی به پس ذهن پاسخ دهنده پیخواهید برد. میتوانید این گونه سؤال كردن را در غیر مراسم خواستگاری در بین دوستان و آشنایان خود آزمایش نمایید.

2. سؤال غیر مستقیم:

مثلاً: «اگر یه روز بیهیچ دلیل خاصی از غذای شما ایراد بگیرم، واكنش شما چه خواهد بود؟ یا ...».

3. تحقیقات محلی از همسایگان، دوستان و همكلاسیها و همكاران:

تحقیقات اگر به صورت همه جانبه صورت پذیرد، در بیش تر موارد زوایای پنهان و پیدای طرف مقابل را برای شما آشكار میسازد؛ مثلاً اگر 5 نفر مختلف به یك سؤال خاص یك جور جواب دادند، میتوان تا حد زیادی به صحت پاسخ آنان ایمان آورد.

4. دقت در «زبان بدن» طرف مقابل:

در برخی موارد، «زبان بدن» ما انسانها، از «زبان سر» ما پیامهای بیش تری (از درونیات ما) به طرف مقابل منتقل میكنند. اگر كمی دقت نمایید، از شیوه تكان دادن و استفاده از سر، دست، صورت، چشم و ابرو و... به برخی نكات مخفی طرف مقابل پیخواهید برد.

برخی رفتارها مانند عصبی صحبت كردن و انفجاری برخورد نمودن، در موارد بسیاری نشان از روحیه ناشكیبا و اضطراب دارد. صبوری و خوشاخلاقی، در پرتو سلامت روان (مانند اضطراب كنترل شده، فقدان وسواس و افسردگی و...) صورت میپذیرد.

در برخی موارد ویژه و اندك، برای اطمینانبیش تر در خصوص مطلوبیت دختر یا پسر، مراجعه به یك مشاور ازدواج ضرورت مییابد؛ چرا كه اطلاع از برخی ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی هر شخص، از عهده فرد غیر كارشناس بیرون است. این امر نیازمند انجام یكسری تستهای روانشناختی و مصاحبههای تشخیصی میباشد.

اگر نسبت به آنها كوتاهی موجبات نارضایتی پدرومادر را فراهم نمایند؟
« وَ قَضی ربّك الاّ تعبدوا الاّ ایاه و بالوالدین احساناً، اِمّا یبلُغَنَّ عندك الكَبر احدُهما او كلاهما فلا تقل لهما اُفٍّ وَلا تنهر هما و قل لهما قولاً كریما»

فرزندان چه وظیفه ای نسبت به پدر و مادر خود به عهده دارند كه اگر نسبت به آنها كوتاهی كنند ممكن است موجبات نارضایتی پدرومادر را فراهم نمایند؟

خداوند در قرآن كریم می‏فرماید:« وَ قَضی ربّك الاّ تعبدوا الاّ ایاه و بالوالدین احساناً، اِمّا یبلُغَنَّ عندك الكَبر احدُهما او كلاهما فلا تقل لهما اُفٍّ وَلا تنهر هما و قل لهما قولاً كریما؛

پروردگار تو فرمان داد كه جز او نپرستید و به پدر و مادر نیكی كنید.هرگاه یكی از ایشان یا هر دو نزد تو به پیری رسند، به آن ها افّ (سخن ناخوش) مگو و بر آن ها بانگ و فریاد مزن و با ایشان گفتار نیكو بگو».(1)

در این آیه بخشی از وظایف فرزندان مشخص گشته :

1- احسان و نیكی ؛ مصادیق احسان مشخص است از قبیل: هدیه دادن، برآوردن  نیازهای آن ها، انجام دستور،رابطه گرم و صمیمی و...؛

2- ادب در گفتار؛ پرهیز از سخنان ناخوش‏آیند و تند و خشن و هم‏چنین پرهیز از بلند كردن صدای خود در مقابل آن ها؛

در آیه بعد وظایف دیگری بیان شده است:« واخفِضْ لهما جَناح الذُّلّ من الرحمة و قل ربّ ارحَمْهما كما رَبَّیانی صغیرا  » (2)كه عبارتنداز:

1- تواضع و فروتنی در مقابل آن ها؛ این مسأله به حدی مهم است كه از آن به گستراندن بالِ  فروتنی در مقابل آن ها تعبیر شده است.

2- دعاهای خیر برای آن ها.

امام صادق علیه السلام در مورد معنای احسان مورد نظر در آیه میفرماید: "احسان آن است كه با آنان رفتار نیكو داشته باشی . آن ها را مجبور نكنی چیزی را كه احتیاج دارند، از تو بخواهند، اگرچه بینیاز باشند، یعنی پیش از این كه بخواهند، در اختیارشان قرار دهی". (3)

هم چنین می فرماید: "اگر چیزی كم تر از "اُف" بود، خداوند از آن منع می­كرد و این كلمه از پست ترین عقوق و نافرمانی است، حتی نگاه تند به پدر و مادر كردن از اقسام عاق شدن است". (4)

در روایت دیگر یكی از مصادیق عاق والدین، اندوهگین كردن آن ها ذكر شده است؛ امام صادق علیه السلام می فرماید: "كسی كه پدر و مادرش را غمناك كند، نافرمانی آن ها را كرده است". (5)

علامه مجلسی می گوید: "عقوق والدین به این است كه فرزند حرمت آن ها را رعایت نكند و بی ادبی نماید. آن ها را به سبب گفتار یا رفتار برنجاند و آزار و اذیت كند. در چیزهایی كه عقلاً و شرعاً مانعی ندارد، از آن ها نافرمانی نماید و این عقوق گناه كبیره است". (6)

شخصی از رسول اكرم صلی الله علیه و آله سؤال كرد: حق پدر بر فرزندش چیست؟ حضرت فرمود: "او را به اسم صدا نكند و جلو او راه نرود. قبل از او ننشیند و كاری نكند كه مردم پدرش را دشنام دهند". (7)

البته مهر و مودت به والدین به دوران حیات آن ها اختصاصی ندارد، بلكه باید پس از فوت آن ها نیز ادامه داشته باشد. امام باقر علیه السلام می فرماید:

"بنده ای در حال حیات پدر و مادرش به آن ها نیكوكار است، ولی پس از مرگ آن ها را فراموش می كند. بدهی ایشان را نمی پردازد. برای آن ها طلب رحمت نمی كند. خداوند او را عاق والدین ثبت می نماید اما بندة دیگری در حال حیات عاق والدین است، ولی پس از مرگ با دعا و استغفار آن ها را یاد می كند. خداوند او را نیكی كننده به والدین ثبت خواهد كرد". (8)

پی نوشت ها:

1. اسراء(17) آیة 23 و 24.

2. همان،آیه24 .

3. اصول كافی، ج 3، ص 230، مؤسسة دار الحديث العلمية الثقافية، قم‏ 1429 ق- 1387 ش.‏

4. مرآت العقول، ج 10، ص 375.

5. بحارالانوار، ج 75، ص 204، موسسه الوفاء ،بیروت،1404ق

6. گناهان كبیره، ج 1، ص 120، جامعه مدرسین،قم،1376ش.

7. بحارالانوار، ج 71، ص 45.

8. اصول كافی، ج 3، ص 238.

صفحه‌ها