وثاقت احادیث

متاسفانه به دلايل مختلف ساختن سخن به نام پيامبر(ص) و امامان معصوم(ع) از همان زمان پيامبر شروع شد

 . جريان حديث سازي در طول تاريخ  با شدت و ضعف ادامه يافت . هزاران حديث به نام پيامبر ،امامان و بزرگان دين ساخته شد و نقل گرديد.

پيامبر و امامان عليهم السلام و عالمان دين براي مقابله با اين جريان شيطاني و خطرناك تدابيري انديشيدند از جمله :

رسول خدا و امامان عليهم السلام اعلام كردند: چون حديث سازان احاديث دروغ فراواني را به ما نسبت داده اند ، هر حديثي را به نام ما شنيديد ، آن را بر قرآن عرضه كنيد.  اگر مخالف قرآن  بود ، به كنار نهيد زيرا ما مخالف قرآن سخن نمي گوييم.

به دستور امامان از همان صدر اسلام راويان حديث معرفي مي شدند . شيعيان بلكه مسلمانان به گونه اي تربيت مي شدند كه روايات را مستند بپذيرند؛ آن هم سند هاي معتبر ، يعني بايد معلوم گردد روايت را چه كساني از معصوم يا صحابي نقل مي كنند . اين افراد از نظر بررسي كنندگان شخصيت راويان حديث افراد معتبري باشند. علمي در حوزه اسلام از همان صدر اسلام پيدا شد به نام علم رجال كه شناسايي راويان حديث و نقاط قوت و ضعف آن ها را وجهه همت قرار داد . آن ها را در كتاب هاي معتبر ثبت كرد ؛ همچنان كه علم ديگري پايه گرفت به نام علم دراية الحديث كه برسي متن  روايات و نقاط قوت و ضعف آن ها را پيگيري مي كرد . عالمان بزرگ حديث شناس و راوي حديث به پالايش احاديث پرداختند . سعي كردند احاديث معتبر را در مجموعه هايي جمع آوري كنند ،همچنان كه جمعي ديگر به جمع آوري و معرفي احاديث جعلي همت گماردند.

بنا بر اين ما بايد به احاديثي كه افراد معتبر و شناخته شده از پيامبر و امامان نقل كرده اند و آن احاديث با اصول قراني مخالف نيستند ، بها دهيم و عمل كنيم . عمل به چنين احاديثي حكم عقل و دين است .اگر به چنين احاديثي بها ندهيم، از ديدگاه همه عاقلان كار ناپسندي كرده ايم.

با توجه به آنچه گفته شد روايات بسياري وجود دارد كه از لحاظ سند و متن معتبرند، يعني هم افراد شناخته شده و مورد اطمينان آن ها را نقل كرده اند ؛ هم متن آن ها از نظر معنا با اصول قرآني و عقلي كاملا سازگار است  . كتاب هاي حديث بسياري هم داريم كه غالب احاديث شان معتبر است مثل كافي از كليني و تهذيب و استبصار از شيخ طوسي  و فقيه از شيخ صدوق و... ، اما هيچ كتاب حديثي را نمي توان معرفي كرد كه صد در صد احاديث آن معتبر باشد.