غناء

در زبان روايات ميان "الغني" و "الغناء" تفاوت معنايي وجود دارد...

در زبان روايات ميان "الغني" و "الغناء" تفاوت معنايي وجود دارد، با اين توضيح كه "الغني"به معناي بي نيازي و توان گري و "الغناء"به معناي آواز لهوي تفسير شده است كه به هر دو نمونه از روايات اشاره مي شود.

"الغني"

در مورد استفاده از واژه "الغني" به معناي بي نيازي و توان گري روايات فراواني نقل شده است كه به دو نمونه از آن  اشاره مي شود.

1. مولاي متقيان(ع) فرمود:

"مَا أَقْبَحَ الْخُشُوعَ عِنْدَ الْحَاجَةِ وَ الْجَفَاءَ عِنْدَ الْغِنَي‏"

يعني: چه اندازه  زشت است، فروتني هنگام نيازمندي و ستم نمودن در وقت بي‏نيازي(1)  

2. باز مولاي متقيان(ع) در توصيه اي به فرزندش امام حسن(ع) فرمود:

"يا بنيّ! إنّ اغني الغني العقل، و أكبر الفقر الحمق" (2)

يعني: پسرم! بي نيازترين بي نيازي عقل است، و بزرگ ترين فقر و نيازمندي بي خردي و احمقي.

همان طور كه ملاحظه شد در اين دو روايت و رواياتي از اين دست واژه "الغني"به معناي بي نيازي و توان گري معنا شده است.

"الغناء"

و اما در مورد استفاده معصوم(ع) از واژه "الغناء" به معناي آواز مورد نهي شارع، به رواياتي استشهاد مي كنيم.

1. رسول خدا(ع) فرمود" "الْغِنَاءُ يُنْبِتُ النِّفَاقَ فِي الْقَلْبِ كَمَا يُنْبِتُ الْمَاءُ الْبَقْلَ‏"(3)

يعني غناء(آواز لهوي)نفاق را در قلب مي روياند، همان طور كه آب گياه را مي روياند.

2. امام صادق(ع) فرمود:الْغِنَاءُ يُورِثُ النِّفَاقَ وَ يُعْقِبُ الْفَقْر"(4)                       

يعني ميراث غناء نفاق و فقر است.

در اين حديث از واژه "الغناء"، اختصاصا معناي آواز لهوي كه شنيدن آن ضرر هاي فراوان دارد، قصد شده است.

و اما جداي از زبان روايات، بايد گفت از نگاه اهل لغت نيز فرق است ميان كلمه "غني" و "غناء" و هر كدام داراي معاني متفاوتي با هم مي باشد. به اين معنا كه "غنيّ" با فتح غين، كسر نون، ياء مشدده، تنوين رفع، ياء مقصوره و همه مشتقاتش به معناي بي نيازي توان گري، ثروت و...است، ولي "غناء" با كسر غين و الف ممدوده و همزه كوچك آخر با همين شكل و قالب، به معناي آواز مخصوصي مي باشد كه در شرع اسلام از آن نهي شده است.

و اما "غنيّ" به معناي بي نيازي، از اسماي الهي است و در قرآن با همه مشتقاتش، فراوان به همين معنا مورد استفاده قرار گرفته است.

در كتاب هاي لغت، در مورد معناي "غني" كه در قرآن مورد استفاده قرار گرفته است، نوشته اند:

غني:(يعني)كفايت، بي ‏نيازي.

 از ميان معاني اين كلمه فقط اين دو معني در قرآن به كار رفته و معاني ديگر كه خواهد آمد به اعتبار دو معناي فوق است و به عنوان نمونه به دو آيه شريفه اشاره مي شود

1."وَ اللَّهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ"(5)

خدا بي ‏نياز و بردبار است.

2. "إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ"(6)

اگر بينوا باشند، خدا به كرم خود توان گرشان خواهد ساخت.

غني در اين دو آيه، به معناي كفايت و بي نيازي است.(7)

البته از اين دست آيات با استفاده از كلمه غني و مشتقات مربوطه، در جاي جاي قرآن استعمال شده است.

علاوه همان طور كه اشاره شد، غني از اسماء حسني وهجده بار در قرآن مجيد به كار رفته است.(8) 

و اما "غناء" كه  به معناي آواز لهوي است در كتاب خدا استفاده نشده، اگر چه "قول زور" و يا "لهو الحديث" در زبان روايات و تفاسير به معناي غناء تبيين شده كه در ابتداي پاسخ به آن اشاره شده است.

در مورد "غناء" نوشته اند:

روايات بسياري ... دلالت دارند بر اين كه غناء و آواز خواني از مصاديق لهو- الحديث است و حرام مي باشد كه  مي توان  خصوصا به كتاب وسايل الشيعه شيخ حرّ عاملي رجوع كرد.(9)

پي نوشت ها:

1. مجلسي محمد باقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، تهران، انتشارات اسلاميه، چاپ مكرر، ج‏71، ص 400.

2. سيد رضي، نهج البلاغه، قم، انتشارات هجرت، سال 1414 ه ق، چاپ اول، ص 476.               

3. علامه حلي، نهج الحق و كشف الصدق، لبنان، بيروت، انتشارات دار الكتب اللبناني، سال 1982 م، چاپ اول، ص 570.

4. شيخ صدوق، الخصال، قم، انتشارات اسلامي،سال 1362 ه ش، چاپ اول، ج‏1، ص 24.

5. سوره بقره، آيه 263.

6. سوره نور، آيه 32.

7. با استفاده از قاموس قرآن، قرشي سيد علي اكبر، تهران، انتشارات اسلاميه، سال 1371 ه ش، چاپ ششم، ج‏5، ص 126.

8. ر ك، خرم شاهي بهاء الدين، دانش نامه قرآن پژوهي، تهران، انتشارات دوستان، سال 1377 ه ش، چاپ  اول، ج 2، ص 1528.

9. قاموس قرآن پيشين، جلد پنجم، ص 125.