تعارض درحدیث:نگاه کردن به قرآن عبادت است

عبارت دو حديث به شرح زير است:

امام علي فرمود:

«ألا لا خير في قراءة ليس فيها تدبر» (1)

و پيامبر فرمود:

«خمس من العبادة : النظر إلي المصحف و ...» (2)

معنا و منظور هر دو حديث روشن است.

قرآن كتاب خدا براي هدايت خلق است و هر كس اين كتاب را چون كتاب محبوب حقيقي است ، تلاوت كند و به درك مفهوم آن همت نمايد و به معارف آن باور يافته و دستور هايش را به كار بندد و آن را چون كتاب محبوب است ، احترام كند و ببوسد و در آن به جهت نامه محبوب بودن نگاه كند و ... ، همه اين كارها سازنده و عبادت و ارزشمند است.

حالا اگر كسي همين كتاب را بدون توجه به موارد فوق ، فقط تلاوت كند و تلاوتش فقط لقلقه زبان باشد و به فهم معارف و احكام آن همت ننمايد تا معتقد شود و به كار بندد ، او در حقيقت كتاب خدا را به سخره گرفته و در تلاوت او خيري نيست زيرا تلاوت مقدمه فهميدن و باورمند شدن و عمل كردن بايد باشد و اگر مقدمه نشد، ارزشي ندارد.

خداوند در قرآن از تلاوت كنندگاني تمجيد مي كند و كارشان را ارج مي نهد كه "حق تلاوت" را ادا مي كنند:

«الَّذينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ أُولئِكَ يُؤْمِنُونَ بِه؛ (3)كساني كه كتابشان داده‏ايم و آن چنان كه سزاوار است آن را مي خوانند، مؤمنان به آن هستند».

و امام صادق كساني كه "حق تلاوت" را ادا مي كنند، اين گونه معرفي مي نمايد:

يرتلون آياته، ويتفهمون معانيه، ويعملون بأحكامه ، ويرجون وعده ، ويخشون عذابه ، ويتمثلون قصصه ، ويعتبرون أمثاله ، ويأتون أوامره ، ويجتنبون نواهيه ، ما هو والله بحفظ آياته وسرد حروفه، وتلاوة سوره ودرس أعشاره وأخماسه، حفظوا حروفه وأضاعوا حدوده، وإنما هو تدبر آياته يقول الله تعالي: * ( كتاب أنزلناه إليك مبارك ليدبروا آياته ) (4)

آيات آن را با ترتيل و دقت مي خوانند و معاني اش را مي فهمند و به احكامش عمل مي كنند و به وعده هايش اميد دارند و از عذابش مي ترسند و از قصه هايش درس مي گيرند و از مثال هايش عبرت، دستورهايش را به جا مي آورند و از نهي هايش دوري مي جويند و. فقط حفظ مخارج حرف و نظم آيات و خواندن سوره ها و عشر ها و خمس ها (يك دهم ها و يك پنجم ها) كافي نيست (گر چه اين هم خوب و لازم است) كه در اين صورت حرف ها حفظ شده و حدودش ضايع گرديده، بلكه هم حفظ حروف و هو تدبر و فهميدن معاني كه خداوند فرموده: اين كتاب با بركت را نازل كرده ايم   تا در آياتش تدبر كنند.

پس تلاوت بدون تدبر و فهم خيري ندارد يا خيرش بسيار كم است و مثل بي خيري است.

دين محبت به خدا و مظاهر خدا و بندگان خدا و اعمال رساننده به خدا است و حفظ حرمت مظاهر خدا از جمله قرآن كه كلام خداست ، مصداق تعظيم شعائر الهي و نشانه تقواي قلب است:  

«وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَي الْقُلُوب»؛ (5)

كساني كه شعاير خدا را بزرگ مي‏شمارند ، كارشان نشان پرهيزگاري دلهايشان باشد.

البته نگاه كردن به قرآن هم مانند تلاوت قرآن ، مراتب دارد. همان گونه كه بعض تلاوت ها خيري ندارند و  در بعضي حق تلاوت ادا شده ، بعضي نگاه ها به قرآن هم خيري ندارد. زيرا نگاه كننده به قرآن مانند ديگر كتاب ها نگاه مي كند و اين نگاه در او تاثير سازنده ندارد. ولي بعضي نگاه ها نگاه محب به نامه محبوب و بوييدن و بوسيدن و بر چشم نهادن است كه اين نگاه، سازنده و تحول زا مي باشد و چنين نگاهي عبادت بلكه از بزرگترين عبادات است.

خلاصه آن كه قرائت و نگاه هر دو بايد تحول زا باشند

پي نوشت ها:

1. كليني ، كافي ، تهران ، اسلاميه ، 1363 ش ، ج 1 ، ص 36.

2. سيوطي ، جامع صغير ، بيروت ، دار الفكر ، 1401 ق ، ج 1 ، ص 614.

3. بقره (2) آيه 121.

4. ري شهري ف ميزان الحكمه ،دار الحديث ، 1416 ، ج 3 ، ص 2526.

5. حج (22) آيه 32.