۱۳۹۱/۱۰/۱۳ ۰۴:۲۸ شناسه مطلب: 83438
1- آیا عروج مسیح یعنی مرگ مسیح و زندگی جاویدش در اسلام اشاره شده؟ آیا معراج مسیح تا آسمان چهارم را اسلام قبول داره؟
2- اسلام بکارت مریم رو بعد زایمان مسیح قبول داره؟
3- بعضی مسلمانان میگن مریم تا آخر عمر ازدواج نکرد چون فاقد اندام جنسی زنانه بود در حالی که ما قایل به ازدواج مریم بعد تولد مسیح با یه مومن یهودی یا بهتر بگم راهب یهودی و فرزندان دیگر از او هستیم.
خیلی تشکر که پاسخ می دید من دیدگاهم رو به اسلام دارم اصلاح می کنم.
پاسخ1: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در باره به صليب كشيدن حضرت عيسي(ع) بايد گفت:
مسلمانان با ور دارند كه حضرت عيسي زنده است ودر آسمان عروج نموده است(1) در آيه 158و 157- سوره نسا مي خوانيم: و گفتارشان كه ما مسيح عيسى بن مريم پيامبر خدا را كشتيم در حالى كه نه او را كشتند و نه بدار آويختند لكن امر بر آنها مشتبه شد و كسانى كه در مورد (قتل) او اختلاف كردند از آن در شك هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پيروى مىكنند و قطعا او را نكشتند. بلكه خدا او را به سوى خود برد و خداوند توانا و حكيم است.
لذا به استناد آيه 157 سوره نساء اين مسيح(ع) هرگز كشته نشد.
اما مسيحيان معتقدند كه حضرت مسيح (ع) كشته شده است به اين صورت كه: حضرت عيسى با پشت كار و دل گرمى عجيبى به كار تبليع دين خود مشغول بود و به هر شهر و دهكده اى كه وارد مى شد، بيماران و زمين گيران و كوران و كران را شفا مى داد و معجزات نبوت خود را به مردم مى نماياند و همين سبب شده بود كه على رغم مخالفت هاى بسيارى كه از طرف يهود با آن حضرت و آيين او مى شد و تبليغات بى اساس كه بر ضدّ آن حضرت مى كردند، روز به روز پيروان عيسى افزون گردد و مردم بيشترى به دين آن حضرت درآيند پيشرفت ديانت حضرت مسيح، رؤساى يهود را مصمم ساخت تا تصميم قطعى خود را درباره آن حضرت بگيرند و نقشه قتل او را طرح كنند و براى اجراى آن، امپراتور روم را نيز با خود همراه ساختند و در نظرش چنين وانمود كردند كه تبليغات عيسى موجب زوال حكومت و فرو ريختن پايه هاى سلطنت او خواهد گشت.
عيسى از تصميم آن ها آگاه شد، از اين رو به حال اختفا درآمد و بيشتر اوقات خود را در جاهاى دور دست مى گذرانيد. اما يهود در صدد دستگيرى آن حضرت برآمدند و براى پيدا كردن و معرّفى وى جايزه ها تعيين كردند و وعده ها دادند. در اين جا بود كه به گفته بسيارى از مورخان، يهوداى اسخر يوطى تطميع شد و دين خود را به دنيا فروخت و با اين كه خود در زمره حواريون آن حضرت بود، در صدد برآمد تا محل اختفاى آن حضرت را به يهود و ماموران دولت نشان دهد و سرانجام همين كار را كرد و با گرفتن مبلغى اندك كه به گفته بعضى سى درهم پول سياه بود مكان حضرت مسيح را به دشمنان آن حضرت نشان داد و ماءموران براى دست گيرى آن حضرت بدان مكان رفتند.
آن چه از نظر ما مسلم و قطعى است، اين است كه يهود نتوانستند عيسى را دست گير سازند و هنگامى كه وارد آن مكان شدند، خداى تعالى آن حضرت را به آسمان بالا برد و شخص ديگرى را كه شبيه آن حضرت بود، دست گير كردند و به دار آويختند و آن شخص هر چه فرياد زد من عيسى نيستم، از وى نپذيرفتند و به دارش آويختند. ...
در اين كه آن شخص كه به شكل حضرت عيسى در آمده بوده، اختلاف است. بسيارى گفته اند كه وى همان يهوداى اسخر يوطى بود كه وقتى وارد محل اختفاى عيسى شد، شبيه آن حضرت گرديد و به دار آويخته شد. برخى گفته اند: وى همان ماءمورى بود كه وارد آن مكان شد و هر چه گشت، عيسى را نديد و چون بيرون آمد خودش شبيه به عيسى گرديد و ديگران كه در خارج منتظر آمدن وى بودند، او را دست گير ساخته و به پاى دار بردند. (3)
نسبت به جايگاه مسيح در آسمان در برخي تفاسير آسمان چهارم بيان شده است.(4)
براى آگاهى بيشتر ر.ك:
- تاريخ اديان و مذاهب جهان، مبلّغى آبادانى
- درآمدى بر تاريخ و كلام مسيحيت، محمدرضا زيبايىنژاد
- اديان بزرگ جهان، حسين توفيقى
پي نوشت ها:
1. محمد حسين طباطبايى، الميزان فى تفسير القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه قم، 1417، ج 3، ص357 رك: دائرة المعارف بزرگ فارسي، ج 2، ص 1795، ابن اثير، الكامل، بيروت، دار صادرللطباعه والنشر، 1385ه، ج1، ص 31.
2. ناصر مكارم شيرازي، تفسير نمونه، تهران، انتشارات دارالكتب الاسلاميه، ج4، ص 197.
3. رسولي محلاتي، تاريخ انبيا، انتشارات علميه اسلاميه، 1361، چاپ سوم، ص331 -332 .
4. ترجمه تفسير الميزان،موسوى همدانى سيد محمد باقر، ناشر دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه قم، مكان چاپ قم، سال چاپ 1374 ش، ج13، ص40.
-----------------------------------
پاسخ2: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در اين خصوص بايد گفت: آنچه در قرآن و متون معتبر آمده اين است كه مريم دختر عمران مادر باكره حضرت عيسي (ع) است، اما درباره باكره و عدم باكره او بعد از زايمان ، به مطلبي دست نيافتيم. در سوره آل عمران، آيه 47 و سوره مريم آيه 20، به باكره بودن او تصريح شده است. نحوه آبستن شدن مريم عذرا (باكره)معجزه آسا. بار گرفتن او به نفخه روح الهي و روح القدس بوده است. به موجب آيه 171 سوره نساء، كلمه الله يا روح الله از جانب خداوند وبه توسط روح القدس به او القا و به عيسي آبستن شد. (1)
اين مطلب كه وي از يوسف نجار حامله شده است واقعيت ندارد. متاسفانه اين بهتاني بود كه يهوديان نسبت به حضرت مريم زدند، كه وي از شخصي به نام يوسف نجار ، حامله شده است. در تفسير برهان در ذيل آيه 153 سوره نساء:"... وَ قَوْلِهِمْ عَلى مَرْيَمَ بُهْتاناً عَظِيماً"، از ابن بابويه نقل كرده كه او به سند خود از علقمه از امام صادق (ع) روايت كرده كه آن جناب در ضمن حديثى فرمود: مگر نبود كه به مريم دختر عمران نسبت دادند كه از مردى نجار به نام يوسف حامله شده است؟(2) برخي از آيات قرآن به نحوه ولادت حضرت عسيي و رفع اتهام از حضرت مريم پرداخته است. در آيات زيادي از جمله آيات 36 - 47 سوره آلعمران و آيات 16 - 35 سوره مريم، از ايشان ياد نموده است. در مورد سرگذشت حضرت بعد از تولد حضرت عيسي(ع) ميفرمايد: فَأَتت به قومها تحمله قالوا يا مريم لقد جئت شيئاً مرياً؛(3) حضرت مريم فرزندش را در آغوش گرفت و نزد قومش آمد، آنان او را به خاطر اين كه بدون شوهر داراي فرزند شده بود ، مورد سرزنش قرار دادند و گفتند: اي مريم !كار بسيار عجيب و بدي انجام دادي! حضرت مريم كه روزه سكوت گرفته بود، در جواب چيزي نگفت و اشاره به كودكش كرد تا با او صحبت كنند و از او بپرسند. آنان تعجب كردند و گفتند: كيف نكلم من كان في المهد صبياً؛(4) چگونه با طفلي كه در گهواره است سخن بگوييم؟! ناگهان كودك مريم زبان به سخن گشود و گفت: اني عبدالله اتاني الكتاب و جعلني نبياً؛(5) من بنده خدايم؛ او كتاب آسماني به من داده؛ و مرا پيامبر قرار داده است... بني اسرائيل وقتي اين معجزه بزرگ را از آن حضرت مشاهده كردند، فهميدند كه حضرت مريم پاك، و از گماني كه آنان برده بودند، منزه است.(6)
پينوشتها:
1. بهاء الدين خرمشاهي، دانشنامه قرآن، انتشارات دوستان، تهران، 1377، ج2، ص2041.
2. ترجمه تفسير الميزان، موسوى همدانى، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1374 ش، ج5، ص233.
3. مريم(19) آيه 27.
4. همان، آيه 29.
5. همان، آيه 30.
6. طبرسي مجمع البيان، مؤسسه الاعلمي للمطبوعات، ج 6، ص 419 - 421؛ زمخشري، الكشاف، بيروت، دارالمعرفه، ج 2، ص 505 - 508.
--------------------------------
پاسخ3: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
حضرت مريم تا آخر عمر ازدواج نكرد. ولي علت آن، نداشتن اندام جنسي زنانه نبود. و هيچ مسلمان آگاهي چنين سخني نمي گويد.
موفق باشید.