پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.

حداقل پنج دلیل محکم در تفاوت بین شهادت امام حسین(علیه السلام) و دیگر امامان بیان کنید که توانسته این چنین شهادت امام حسین را متمایز نشان دهند؟

پاسخ:
همه امامان نور واحد و هر کدام امام و رهبر جامعه و نزد خداوند جایگاه بس بلند دارند. از دست دادن آن ها فاجعه بزرگ می باشد، اما در عین حال ممکن است تفاوت هایی بین آنان وجود داشته باشد که این امر در اصل اینکه امامان نور واحد و از یک شجره طیبه هستند، مشکل ایجاد نمی کند، بر این اساس تفاوت های بین امامان و امام حسین (علیهم السلام) وجود دارد که موجب گردیده است امام حسین(ع) بیش تر مورد توجه قرار گیرد، البته این امر بیشتر در عزاداری نمود پیدا می کند، یعنی مردم برای امام حسین(ع) بیشتر عزاداری می کنند. در ابعاد دیگر بعضی امامان دیگر مورد توجه بیشتر می باشند، مثلا امام علی(ع) بسیار مورد توجه است یا در عرصه علم امام صادق(ع) بیشتر مورد توجه است، همچنین امام زمان(عج) سخت مورد توجه می باشد، درعین حال برخی از عوامل موجب گردیده اند که امام حسین(ع) بیشتر مورد توجه قرار گیرد. علت اصلی این امر مربوط به حادثه کربلا است. برخی عوامل عبارتند:
1. اوج مظلومیت:
همه امامان مظلوم بودند. دشمنان به آنان ستم‏ ها روا داشته و ایشان را به شهادت مى‏ رساندند، ولى جنایاتى که در حادثه کربلا شکل گرفت، سابقه نداشت(1). مظلومیت امام حسین(ع) و خیانت مخالفان، در اوج بود؛ زیرا کسانى که سال‏ ها از یاران امیرمؤمنان بودند و در رکاب او با دشمنان جنگیدند، با دعوت فرزندش حسین، اعلام وفادارى نموده و سپس در کربلا او و یارانش را با فجیع‏ ترین وضع به شهادت رساندند. نیز خاندان امام حسین(ع) را به اسارت برده و نسبت به آن‏ها، اهانت‏ هاى بى شمارى انجام دادند؛ از این رو در زیارت عاشورا از شهادت امام حسین(ع) به عنوان مصیبت بزرگ یاد شده است.(2) از نظر اوج خباثت دشمنان، هیچ گاه این مسئله سابقه نداشته و جنایت هایى که در کربلا انجام شده، در مورد هیچ یک از امامان دیگر و شاید در تاریخ اسلامى انجام نشده بود.
2. نقش امام حسین(ع) در احیاى دین:
همه ائمه(ع) حاملان و پاسداران دین بوده و نقش محورى در احیا و گسترش آن داشته و فعالیّت‏ هاى آنان (صلح و قیام و...) در راستاى حفظ دین و ارزش‏ هاى آن صورت مى‏ گرفت، ولى فداکارى و شهادت امام حسین(ع) نقش بیشترى در حفظ دین و ارزش‏ هاى آن داشت. نقش امام در حفظ و احیاى دین آن قدر اهمیّت دارد که جز با کشته شدن او، دین نمى‏ توانست زنده بماند، از این رو امام یکى از اهداف قیام خویش را حفظ دین دانست.(3) این تأثیرگذاری به حدّى است که گفته شده است: «إنّ الاسلام محمدى الحدوث، حسینى البقاء؛ (4) اسلام با پیامبر(ص) به وجود آمد و با حسین باقى ماند».
اگر که دین مصطفى هنوز در جهان به پاست‏
از آن سر بریده تو هست و از نواى تو
3. سفارش و سیره معصومان(ع):
یکى از عوامل مهم این است که معصومان می خواستند امام حسین(ع) بیشتر مورد توجه باشد. امامان هم خود برای امام حسین(ع) عزادارى داری می نمودند و هم دیگران را به این امر سفارش مى‏ نمودند. طبیعى است سفارش معصومان(ع) به عزادارى و بیان فضایل و ثواب بسیار در عزادارى، سبب گردیده است که امام حسین (ع) بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
4. درس آزادى:
آزادى و عدالت را همگان دوست دارند. کسانى را که پیام آور و فرهنگ ساز آزادى و عدالت هستند، نیز دوست مى‏ دارند. بى تردید امام حسین(ع) پرچمدار عدالت و آزادى بود. او با روحیه ستم ستیزى و رفتار خود به همگان درس آزادى داده و فرهنگ حق گرایى و عدالت مدارى را نهادینه نمود.
درس آزادى به دنیا داد رفتار حسین‏
بذر همت در جهان افشاند افکار حسین‏
امام در میدان آزادى و عدالت و مبارزه با ستم، نه تنها امام شیعیان، بلکه سرور و پیشواى تمام آزادمردان جهان است، همان گونه که «گاندى» رهبر مردم هند در مبارزه با استعمار انگلیس، رهبر خود را امام حسین(ع) دانسته است. قیام و مبارزه او، قیام حق در مقابل باطل است. این جنگ و مبارزه، همیشه و همه جا جریان دارد، پس امام حسین، همیشه و براى همه، پیشوا و رهبر است. براى حفظ پیشوایى و زنده بودن آن براى همیشه، باید یاد و خاطره او هر چه بیش تر و بهتر زنده نگه داشته شود، یکی از عوامل مهم حفظ فرهنگ عزتمندی گریه و عزادری است، یعنی اشک ریزى و عزادارى در سوگ امام، عامل تقویت عدالت خواهى و انتقام جویى از ستمگران و انتقال فرهنگ شهادت به نسل‏ هاى آینده است.(5)
5. اسارت و اهانت به خاندان امام
اهل بیت امامان اسیر نشدند و به آن ها اهانت نگردید، و این در حالی است که بعد از شهادت امام حسین (ع) اهل بیت را اسیر و به آنان بدترین ظلم و جنایت ها را روا داشتند. در حادثه كربلا، اين فاجعه كه اهل بيت امام را پس از عاشورا اسير گرفته و شهر به شهر گرداندند و در كوفه و شام به نمايش گذاشتند، نقض آشكار قوانين اسلام‏ بود، چرا كه هم اسير گرفتن مسلمان صحيح نيست و هم اسير كردن زن مسلمان. آن گونه‏ كه على‏(ع)نيز در جنگ جمل، اسير كردن را روا نشمرد و عايشه را همراه عده‏ اى زن‏ به شهر خود باز گرداند.(6)

پى نوشت‏ها:
1. محمد ابراهیم آیتى، برّرسى تاریخ عاشورا، ص152.
2. مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا.
3. بحارالانوار، ج 45، ص 6.
4. جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، 1378،چاپ چهارم ،ص149.
5. همان، ص 313.
6 .همان، ص44.