پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.

قرآن مثال های زیادی از اقوام و ملل و پیامبران و حاکمان آنها و حوادث انها داره ، نمی دونم چه مقدار درسته ولی اکثر ( همه ) این اقوام و پیامبران در نواحی جغرافیای خاورمیانه کنونی هستند ، می دونم که هدایت خدا برای همه هست ، واین حکایت ها فقط برای عبرت هستند ولی لااقل باید در تاریخ سایر اقوام و ملل نشانه هایی از پیامبرانشون باشه ، شرق آسیا ، افریقا ، اقوام باستانی آمریکا ،حتی استرالیا ، این مسیله ذهن من رو مشغول کرده ، ممنون می شم پاسخ بدید ،

با عرض سلام و سپاس از اعتماد به ما و ارتباط با اين مركز.
پرسش شما را مي توان با چند پرسش مختلف مرتبط دانست ،
نخست آنكه آيا همه انبيا مربوط به منطقه خاورميانه بودند يا در ساير مناطق و تمدن هايي مانند تمدن آمريكاي جنوبي هم پيامبراني مبعوث شدند ؟ ديگر آن كه اگر پيامبراني در مناطق ديگر مبعوث شده اند ،چرا در قرآن تنها به داستان انبياي و امت هايي اشاره شده است كه در اين منطقه بودند ؟
به تصريح قرآن ظهور پيامبران اختصاص به منطقه خاصى ندارد .طبق آموزه هاي اسلامي همه امت ها از خود پيامبر داشته اند:
« و ان من امّة الا خلافيها نذير، (1 ) در هر امتي نذير و هشداردهنده اي وجود دارد».
نيز:« لقد بعثنا في كلّ أمة رسولاً أنِ اعبدواالله و اجتنبوا الطاغوت؛ (2)
در هر امتي پيامبري فرستاديم (تا به مردم بگويند) كه خدا را بپرستيد و از بت دوري كنيد ».
اگر در قرآن مجيد، تنها نام عدّه معدودى از پيامبران بزرگ برده شده؛ بدين معنا نيست كه تعداد ايشان منحصر به همين افراد است؛ بلكه در خود قرآن تصريح شده است كه بسيارى از پيامبران بوده‏اند كه نامى از ايشان در اين قرآن به ميان نيامده است:
« ورسلاً لم نقصصهم عليك(3) ؛ پيامبراني كه داستان آن ها را برايت بازگو ننموديم » .
بنابراين نمى‏توان گفت كه همه پيامبران در يك منطقه خاص ظهور نموده‏اند، بلكه طبق احاديثى كه در مورد تعداد آنان رسيده ؛ يعني124 چهار هزار نفر، از اين تعداد چند پيامبر مشخص مربوط به آسيا و خاورميانه است، از بقيه خبري نيست ؛ در نتيجه هرچند يقينا پيامبران اولوالعزم و صاحب شريعت و كتاب آسماني،به دلايل خاصي كه فعلا در مقام بررسي آن نيستيم ،از شرق ميانه برخاستند اما اين احتمال بعيد نيست که در بسياري از مناطق جهان همانند هند، چين، آمريكا و ... نيز در گذشته هاي دور كه امكان ارتباط وجود نداشته ،بر حسب ضرورت پيامبراني مبعوث شدند .
اتفاقا برخي از شواهد و قرائن تاريخي و اجتماعي بيانگر آن است که در ساير مناطق جهان نيز در گذشته هاي دور انبيايي مبعوث شده اند ،مثلا برخي از اقوام سرخپوست و ساکنان منطقه آمريکاي جنوبي ،سنت هاي ديني و اذکار و اورادي نظير عبادات ساير اديان دارند که به احتمال قوي ناشي از تعاليم انبيايي است که در گذشته در آن مناطق زيسته اند، ولي نامي از آن ها به دست ما نرسيده است.
در واقع احتمال بسيار جدي وجود دارد كه بسياري از آيين هاي فعلي مانند بودا و ... تمدن هاي آمريكاي جنوبي مانند تمدن مايا و اينكاها و... به نوعي متاثر از تعاليم انبياي آن ها بوده كه براي ما ناشناخته است . نمي توان گفت اثري از تعاليم اين انبيا باقي نمانده است ؛ اما در هر حال گذشت زمان باعث تغيير و تحريف بسيار دراين آيين ها شده ، حقيقت اين تعاليم امروزه چندان با تعاليم اسلامي منطبق نيست .
البته اين حقيقتي غيرقابل انكار است كه پيامبران اولوالعزم و صاحب شريعت و كتاب آسماني، از شرق ميانه برخاستند. نوح(ع) از عراق برخاست و مركز دعوت ابراهيم(ع) عراق و شام بود. به مصر و حجاز نيز سفر كرد. موسي(ع) از مصر برخاست. چون که در زمان ظهور پيامبران، منطقه مسكونى عمده انسان‏ها مناطق آسيايى بود و خاور ميانه مهد تمدن قرار داشت.
مورخان بزرگ جهان تصريح مي كنند كه مشرق زمين (مخصوصاً شرق ميانه) گهواره تمدن انساني است.
تمدن مصر باستان كه قديمي ترين تمدّن شناخته شده جهان است، تمدّن بابل در عراق، تمدن يمن در جنوب حجاز، همچنين تمدّن ايران و شامات، همه نمونة تمدن هاي معروف بشري هستند ... قدمت تمدن انساني دراين مناطق به هفت هزار سال يا بيش تر باز مي گردد. از سوي ديگر، رابطة نزديكي ميان تمدن انساني و ظهور پيامبران بزرگ است، زيرا انسان هاي متمدن نياز بيش تري به آيين هاي الهي دارند، تا هم قوانين حقوقي و اجتماعي را تضمين كرده، جلو تعديات و مفاسد را بگيرد، و هم فطرت الهي آن ها را شكوفا سازد. به همين دليل نياز بشر امروز مخصوصاً كشورهايي كه از تمدن و صنعت سهم بيش تري دارند، به مذهب، از هر زمين بيش تر است.
بعيد نيست ادعا شود كه هبوط حضرت آدم(ع) و ثقل جمعيت بشري در منطقة خاوري بوده و انسان ها از اين منطقه به ديگر مناطق کوچ کرده اند. اگر چنين باشد مي گوييم : بين ثقل جمعيت و تمدن و بعثت پيامبران ارتباط منطقي برقرار است.
با اين وجود برخي از مورخان باور دارند كه پيامبران از مناطق معتدل ظهور نموده اند، زيرا در مناطق معتدل به دليل ظهور دانش ها و صنعت، بيش تر زمينة كمال انسان ها فراهم مي شود و بيش تر آمادة پذيرش پيامبران هستند. ابن خلدون از طرفداران اين نگرش است. وي مي‌نويسد:
حتي بعثت پيامبران بيش تر در نواحي معتدل بوده و ما خبر بعثت پيامبري را در اقليم جنوبي و شمالي نيافته ايم، از آن جهت كه پيامبران بايد از نظر خلقت، كامل ترين افراد باشند تا پيامي كه از جانب خدا مي آورند، مورد قبول واقع شود.
در كنار همه اين ها بايد دانست كه پيامبران بزرگ هرچند در يك منطقه خاص ظهور يافتند اما اين به معناي انحصار رسالت آن ها در آن منطقه نيست . اگر رسالت يك پيامبر جهاني هم باشد اما درعين حال لازم است كه در منطقه اي خاص ظهور يابد كه امكان گسترش شريعت وي به ديگر نقاط عالم نيز از آن جا فراهم باشد . بعثت در مکان و مهد تمدن ها موجب مي شود که پيام انبيا از طريق مردم آن سرزمين به مناطق ديگر نيز برود ، چون با وجود تمدن در يک سرزمين، ارتباط مردم آن سرزمين با مناطق ديگر ساده تر و بيش تر خواهد بود.
پي‌نوشت‌ها:
1. فاطر (35) آيه 24.
2. نحل (16) آيه 36.
3. نساء (4) آيه 124.