پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.

با سلام قبلا از طولانی بودن سوالاتم عذر خواهی می کنم هر گاه به حرم امام رضا (ع) می روم از خود می پرسم این آینه کاریها و گنبد طلا و برخی تجملات جه نسبتی با امامان ساده زیست ما دارد البته من مخالف امکانات رفاهی برای زوار محترم نیستم و لی برایم قابل درک نیست تجملات چه نوع احترام گذاشتن است آن هم برای امامانی که مظهر ساده زیستی می باشند آیا درست است ما هر کجا آینه کاریهای مجلل دیدیم یاد حرم امام رضا (ع) بیفتیم برخی جواب می دهند اینها وقفی است ولی اگر ثروتمندی وقف کند تمام ثروت خود را برای طلا کاری و مروارید کاری کل حرم به صرف وقف کردن او می توان این کار را کرد و این عمل را احترام حساب کنیم پس ضرب المثل : چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است علط می باشد در ضمن اگر شیعیانی که در زمان آن امامان عزیز در قید حیات بودند می توانستند برای احترام گذاری امام مثلا خانه او را زینتی مناسب با خانه اشراف کنند آیا این نوع احترام گداشتن بعد از شهادت آنان مجاز شده است همانطور که گفتم من مخالف امکانات رفاهی برای زوار و تمیزی حرم و .... نیستم ولی تجملات را احترام گذاشتن نمی دانم (مثلا بهتر نیست به جای هزینه های تجملاتی مسئله ترافیک اطراف حرم را حل کنند و از زوار برای ورود به خیابان منتهی به حرم و پارکینگ پول نگیرند) یک نکته دیگر اینکه در اطراف ضریح این چه نوع زیارت کردن است ایا با فاصله ار ضریح زیارت کردن اجر کمتری دارد چرا هیچ کس این موارد را متذکر نمی شود و گویا کسی اشکالی نمی بیند چرا ما در عیدها چراغانی می کنیم آیا این عمل با توجه به هزینه های آن مبنای شرعی دارد و خوشحالی خود را ایگونه نشان می دهیم آیا در زمان اهل بیت نیز آذین بندیهای هزینه دار در زمان عیدها مرسوم بود آیا در اینجا صرفه جویی معنا ندارد آیا نمی توانیم خوشحالی و ارادت خود را به شکلهای بهتری نشان دهیم ببخشید اگر جسارتی در سوالم بود من خود از ارادتمندان امامان عزیز هستم ولی امید است با توضیحات کامل شما به کلیه سوالات بالا بتوانم پاسخ سوالاتم را بگیرم نمی گویم حتما تمام حرفهایم صحیح است و منکر برخی خدمان خوب داخل حرم و زحمات خدام محترم نمی شوم ولی فکر می کنم باید قبول کنیم در هر مسئله ای امکان انحراف وجود دارد و اگر در انحراف مسئله ای شک داریم از توجیه آن بپرهیزیم که این خود بدتر از انحراف است

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
و از اينكه سوال تان را در نهايت ادب و حسن تعبير مطرح نموديد ؛
ساختن ضريح و حرم براي قبور رهبران مذهبي، به عنوان يک رسم و سنتي اجتماعي ، قرن هاست که در جوامع گوناگون به وجود آمده ، منظور کساني که اين کار انجام مي‌دهند، يک نوع احترام و تجليل نسبت به آن شخصيت است . از منظر دين اسلام اين گونه اعمال بيانگر تجليل و تكريم از شخصيت هاست . اگر اين افراد در زمره علما و بزرگان دين به خصوص امامان معصوم و فرزندان آنان باشند ، اين اعمال مصداق تعظيم شعائر الهي است كه در قرآن نشانه تقوي و بسيار ارزشمند دانسته شده است .
به علاوه اين گونه رفتارها در خصوص فرزندان رسول خدا نوعي اظهار مودت و محبتي است كه از فروع دين و مزد رسالت حضرت دانسته شده ، در ساحت ايمان شيعي از جايگاه رفيع و والايي برخوردار است ؛ در نتيجه اين گونه تجليل و تعظيم ها هم ماهيت ديني دارد و هم بسيار ارزشمند است .
اما در خصوص مصداق عملي تعظيم و تجليل و نوع تزيين و تنقيش بارگاه ها ، هر چند ممكن است در مواردي اشتباهات و زياده روي هايي وجود داشته باشد و ضرورت ها در اين ميان فراموش شود ، اما آيينه كاري و طلاكاري به خودي خود نادرست و ناپسند نيست . هر چند كمك به فقرا و نيازمندان از ضرورت هاي اصلي در هر جامعه اسلامي است ، اما در عين حال تكريم و تجليل نمادهاي ديني هم يكي از مهم ترين ابزار ترويج و تبليغ تفكرات ناب و عميق ديني به حساب مي آيد .
در خصوص طلا كاري ها بايد به چند نكته توجه داشت :
1- وقتي بنا بر تكريم و تجليل يك شخصيت بي بديل در بين بشريت مانند يك امام است، بايد تفاوتي بين او و ديگر شخصيت هاي مورد احترام انسان ها و يا بارگاه هاي ديگر سلاطين وجود داشته باشد تا تصور نوعي همساني براي بينندگان حاصل نشود ؛ اين امر در عين كم توجهي اكثر مردم از اهميت بسزايي برخوردار است .
نمونه اين نوع نگرش در بارگاه امامين كاظمين ديده مي شود كه بر خلاف سنت معماري اسلامي و شرقي، روي يك بارگاه دو گنبد قرارگرفته تا نشان دهد در زير اين بقعه دو امام مدفون هستند . براي شيعه هر امام مظهر يك انسان كامل است . بايد اين عظمت و شكوه به شكلي متفاوت ابراز گردد و اين امر تابع سنت هاي جاري اجتماعي در ملل شرقي نگردد .
در نتيجه يكي از اولين سوالاتي كه براي يك بيننده غير مسلمان با ديدن بارگاه امام رضا عليه السلام پيش مي آيد، اين است كه اين همه عظمت و شكوه و هزينه براي يك انسان چه معنايي دارد ؟ اين جاست كه روشن مي شود ما اين افراد را در شمار ديگر شخصيت هاي مورد تكريم و احترام در بين بشر نمي دانيم . نوع تكريم ما منشا عقيدتي و متفاوت دارد.
2- هرچند در اسلام بر حقيقت و روح تعاليم و معارف ديني تاكيد بسيار شده اما ظواهر و امور ظاهري هم از اهميت بسياري برخوردار است . نمي توان تاثير شگرف امور ظاهري را در جلب توجه و تاليف قلوب به سمت اين مكان ها و در نتيجه بهره مندي از معنويت و روحانيت موجود در اين مكان ها ، انكار كرد . دستوراتي استحبابي قبيل خوش صدا بودن موذن و قاري قرآن يا زيبا و آراسته بودن امام جماعت نشان مي دهد كه توجه به ظواهر و بهره گيري از قدرت احساسات و تمايلات بصري و حسي بشر براي رهيافت به حقيقت باطني قابل انكار نيست .
3- نيازمندي انسان گاهي ظاهري و مادي است و گاهي باطني و روحي؛ هرچند در جامعه ما و همه جوامع ديگر نيازمندان مادي كم نيستند ، اما نيازمندان روحي و معنوي در هر جامعه اي به مراتب بيش تر از نيازمندان مادي اند . اين گونه هزينه ها اگر به شكلي انجام شود كه موجب جلب قلوب و ايجاد انس توده ها با حرم ها و توجه به آن امام معصوم گردد و در نتيجه نياز روحي اقشار گوناگون را برطرف نمايد ، ارزشمند تر از رفع برخي نيازهاي مادي آنان است ؛ هرچند توجه به همه ضرورت ها در كنار هم شدني و لازم است .
4- بخش اعظم طلاكاري ها و تزيينات توسط متن جامعه انجام مي شود . ناشي از طلا و جواهراتي است که توسط خود مردم از همه اقشار اهدا مي‌شود، در نتيجه در اين نوع هدايا كه به شكل نذر و يا وقف و مانند آن صورت مي پذيرد ، متولي امور حق تصرف متفاوت و دل خواسته ندارد . چه بسا مامور به صرف اموال در همان مورد نذر است ، البته اگر خلاف شرع و عقل نباشد .
5- از آن جا كه هزينه ها ناشي از اموال دولتي و عمومي يا وجوهات ديني نبوده ، بلكه هداياي مردمي پايه اصلي هزينه ها را تشكيل مي دهد ، معمولا اين تصور هم براي توده جامعه به وجود نمي آيد كه چرا اين همه هزينه براي زيبايي و تزيين اين مكان ها صرف شده است ، بلكه خود مايل به مشاركت در اين امور هستند .
برخلاف تصور بسياري از ما امامان معصوم زندگي فقيرانه و مشقت باري نداشتند ، البته ياده زيستي در همه حال پسنديده است و در امامان ما هم وجود داشته اما به جز برخي حضرات معصومين كه در صدر اسلام و در شرايط سخت جامعه مي زيسته اند ، چنان كه در تاريخ نقل شده باقي امامان زندگي محترم و با جلالتي داشتند . داراي منزل وسيع و غلام كنيز بوده و فعاليت هاي گسترده تجاري و كشاورزي و... داشتند .
البته در كنار همه اين ها اين بزرگواران توجه به فقرا و مساكين و تواضع و خاكساري را فراموش نمي كردند ، در خصوص امام رضا عليه السلام نقل شده كه در خانه خود در وقت غذا سفره بزرگي مي انداختند . همه افراد خانه اعم از خادمان و غلامان حتي خادمان اصطبل را بر آن مي نشاندند و با دست خود از بهترين غذاها براي آن ها مي كشيدند ، آن گاه خود شروع به ميل غذا مي فرمودند .
اين موارد نشان مي دهد كه در نوع زندگي اين بزرگواران هم در عين توجه به فقرا و مساكين ، شان و جايگاه و موقعيت اجتماعي -با توجه به اوضاع عمومي جامعه- مورد توجه قرار مي گرفت و از اين گونه امور غفلت نمي شد .