پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
براي تقويت اراده چطور ميتونم تلاش کنم؟
قبل از هر چيز بايد بداني که خستگي و رکود، به لحاظ روان‌شناختی، اختلال يا مشکل نيست. چراکه وقتي انسان، با يک مسئله مهم و فراگير روبرو شود، احتمال اينکه ...

با سلام و عرض خسته نباشيد خدمت کارشناسان محترم؛ بنده يه مشکل جدي دارم که اگر اونو از الآن حل نکنم توي زندگی‌ام شکست خواهم خورد، مشکلم اينه که نمی‌توانم چيزي رو که مي­خوام بهش برسم واسش تلاش کنم اصلاً خسته شدم نميتونم احساسم رو بهتون بگم يه احساسيه که آدم رو افسرده ميکنه من? سال دارم از تابستونم شروع به درس خوندن کردم اما هیچ‌وقت از ته دل نتونستم اين کارو انجام بدم به اصطلاع براي رسيدن به هدفم که پزشکي هست براش بجنگم ميدونم يه جور حالت دارم انگار براي هيچ کاري حوصله ندارم لطفا منو راهنمايي کنين که براي تقويت اراده و چيز هايي که مي­خوام بهشون برسم. چطور ميتونم از ته دل تلاش کنم مثلاً خودم چند تا دوست دارم که وقتي مي­بينم تو کلاس خوب و پيوسته تست ميزنن تو ذهن خودم ميگم آخه من چرا نميتونم من چرا توي اين وضع افتادم حتي دانش‌آموزي تنبلي هستم، نيستم ... معدلم هم خوبه اما از وقتي وارد عرصه کنکور شدم به اين حال و روز بي­حالي افتادم نميتونم در راستاي کنکور تلاش کنم.

با سلام و تشکر از ارتباط شما با مرکز ملي پاسخگويي به سؤالات ديني و آرزوي توفيق روزافزون.

 

دوست عزيز

اينکه با مرکز تماس گرفته و موضوع مورد دغدغه خود را طرح کرده‌ای، جاي تشکر و خوشحالي دارد. اميدواريم براي اين روزهاي مهمي که به سر می‌بری، اين مشاوره، کارگشا و مؤثر واقع شود.

قبل از هر چيز بايد بداني که خستگي و رکود، به لحاظ روان‌شناختی، اختلال يا مشکل نيست. چراکه وقتي انسان، با يک مسئله مهم و فراگير روبرو شود، احتمال اينکه احساساتش و انگیزه‌هایش تحت تأثير قرار گيرد، يک احتمال طبيعي است؛ اما ازآنجاکه درروند کاري يک دانش‌آموز زرنگ و باهوش که می‌خواهد دانشجوي موفقي شود، يک مشکل و مانع محسوب می‌شود، نکات و راهکارهايي در ادامه طرح خواهد شد.

 

الف) پرداختن به هر کاري، نيازمند آن است که قبل از آن آمادگي روحي رواني به دست آوريم و در ادامه آن آمادگي را حفظ کنيم.

آمادگي روحي رواني، پرداختن به مطالعه براي کنکور، شامل چند ويتامين می‌شود؛

1- ويتامين «باور»: باور به اينکه هدفي که انتخاب کرده‌ای، خوب و عالي است. باور به اينکه آن هدف، قابل‌دسترس است. باور به اينکه شما می‌تواني به آن برسي. به خودت مراجعه کن و هر يک از اين سه باور را مرور کن؛ آيا ايمان صددرصدي در درون شما هست؟ آيا حسابي به قلبت چسبيده که «هدفم خوب است و ميشه بهش رسيد و من ميتونم برسم»؟ آيا هيچ ترديدي وجود ندارد؟

2- ويتامين انسجام: زندگي شما بخش‌های متعددي دارد. ذهن شما دغدغه‌های مختلفي دارد. اگر هر يک از آن‌ها در جاي خود باشد، شما احساس انسجام می‌کنی؛ يعني احساس اينکه همه چي سر جا شه. وقتي ما می‌خواهیم روزانه چندين ساعت را روي يک کار متمرکز شويم، بايد نسبت به بقيه زندگی‌مان احساس انسجام و خاطرجمعي داشته باشيم. اگر این‌چنین نيست، بايد (بامهارت حل مسئله) فکري به حال آن‌ها کنيم.

3- ويتامين شهامت: مهم‌ترین خوره‌ای که انرژي انسان را می‌خورد و از بين می‌برد، «ترس» است؛ ترس از شکست. ترس از کم‌آوردن. ترس از موفق نشدن... اگر چنين ترس­هايي را در خود احساس می‌کنی، با ويتامين شهامت، آن‌ها را خنثي کن؛ يعني جرئت روبرو شدن با هر اتفاقي را در خودت تزريق کن و ژست يک قهرمان پرتلاش را به خودت بگير؛ قهرماني که حالا از تنها چيزي که می‌ترسد، هدر رفتن عمرش است. کنکور، يک کابوس سياه و مبهم نيست. يک امتحاني است مثل بقيه امتحان‌ها که بايد با دقت خواند و تست زد. ذهنت را آرام کن. آرام.

رقابت کردن هم هميشه خوب نيست. به‌جای اينکه انرژي بدهد انرژي می‌گیرد. انسان قهرمان، با خودش رقابت می‌کند نه با ديگران. انتظار واقع‌بینانه از خود دارد و آن‌طور ظاهر می‌شود که در حد و اندازه خودش و به‌قدر وسع و توانش است.

دوست باهوش. درست است که حالا وارد عرصه کنکور شده‌ای و در ميانه راه هستي، اما درواقع خودت را در اول راه ببين؛ و اين سه ويتامين را نوش جان ‌کن و دوباره راهت را از سر بگير

ب) پس‌ازآنکه راهت را از سر گرفتي، بايد نقشه راه داشته باشي؛ يک برنامه خوب. اين برنامه خوب، چند ويژگي بايد داشته باشد؛ که اگر رعايت نشود، زمينه بی‌حالی و رکود فراهم می‌شود. من در ادامه به سه تاي آن اشاره می‌کنم.

1- شناور و انعطاف‌پذیر باشد. نه خشک و انعطاف‌ناپذیر؛ يعني محدود به زمان معيني نباشد. يکي از اشتباهات کنکوری‌ها اين است که می‌گویند روزي فلان ساعت بايد درس بخوانيم. درحالی‌که حال و شرايط انسان در روزهاي مختلف متفاوت است؛ لذا ممکن است روزي زيادتر و روزي کمتر بخواند.

در همين راستا بايد به بازه زماني هشياري خودت در طول شبانه‌روز توجه داشته باشي و از آن بهره بگيري (برخي صبح‌ها هشيارترند. برخي عصرها و برخي شب‌ها)

2- همه‌وقت شبانه‌روز را پر نکند. بلکه ساعاتي را نيز براي استراحت و ساير فعالیت‌های انرژی‌بخش باقي بگذارد. يک برنامه سنگين و یکجانبِ (فقط درس) روحيه آدم را از بين می‌برد و اصولي نيست. (کيفيت کار مهم‌تر از کميت آن است)

3- داراي چک‌لیست عملياتي باشد. يعني در هر مطالعه، چيزهايي که خوانده می‌شود يا تمرين می‌شود را به‌صورت تيتر درآورده و آن‌ها را به‌صورت يک ليست بنويس (در ابتداي روز يا ابتداي هفته) سپس با انجام هر يک، جلوي آن‌ها تيک بزن. (در پايان روز يا پايان هفته)

ذکر اين نکته لازم است که برنامه داشتن، نبايد باعث استرس بيشتر آدم شود. بلکه فقط بهانه‌ای است براي نظم دادن به کارهايي که بالاخره در صورت نبود برنامه هم انجام می‌شد.

 

ج) پس از طراحي يک برنامه خوب، در مرحله اجرا و انجام:

1- هميشه سلامتي و انرژي بدني و هشياري ذهنت را در حالت عادي يا اوج نگه‌دار؛ شل بودن عضلات، کم بودن فشارخون، کم بودن املاح مغز، ناخواسته ما را در عمل به برنامه ناکام می‌گذارند. راز سرحالي و شادابي بدن در سه چيز است: ورزش خوب، تغذيه خوب و خواب خوب. ورزش می‌تواند به‌صورت روزانه باشد يا هفتگي. تغذيه می‌تواند علاوه بر وعده‌های اصلي، به‌عنوان ميان وعده‌های مقوي در کنار بساط کتاب‌ها نيز در نظر گرفته شود (آب کافي، عسل، امگا 3، آجيل...)

2- نگاهت به محتواي درس‌ها، تکليف بودن، مسخره بودن، بدردنخور بودن نباشد. بلکه مطالعه‌ات را سرگرمي و عشق ببين. ذهنت را خالي کن از اينکه مرتب حساب کند که چقدر خونده چقدر مانده. چقدر خوانده چقدر مانده. يا اينکه ديگران چقدر خوندند من چقدر خوندم. مشغول بودن دائمي ذهن به برنامه، ضد برنامه است. فقط به کاري که در «لحظه» انجام می‌دهی توجه کن و آن را با شوق و علاقه انجام بده. همين و بس

3- از انرژي فضا يا مکان استفاده کن؛ مکان مطالعه تأثير بسياري بر کارکردت دارد. لذا در فضايي مطالعه کن که زيبا، تميز، انرژی‌بخش باشد. اگر اتاق شخصي مطالعه می‌کنی، آنجا را به تصاوير تجسمي مثبت آذين کن؛ تصاويري که مربوط به آينده درخشان شماست و به شما انگيزه می‌دهد. دلگرمي می‌دهد. اعتمادبه‌نفس می‌دهد. همچنين می‌تواني در صورت امکان، همراه با دوستان فعال و کنار آن‌ها باشي و درس بخواني.

4- عمل به برنامه، نياز به تمرکز دارد. بنابراين اگر عوامل حواس‌پرتی مشخص باشد و دست خود ماست، بايد آن را حذف کرد. مثلاً گذاشتن موبايل کنار دست خود. مثلاً مديريت افکار مزاحم. (با روش‌های مربوط به خود) اگر نمی‌توان حذف کرد، بايد تغيير مکان بدهيم. مثل صداهاي اطراف. گاهي نيز می‌توان با تغييراتي جزئي، تمرکز خود را بالا ببريم. مثلاً پخش يک موزيک بی‌کلام يکنواخت.

5- غال با تمرکز بر روي يک برنامه کلي و سنگين، از عهده ذهن برنمی‌آید. بنابراين به‌جای اينکه ذهنت را معطوف کني به چندين کتاب و کلي جزوه و تست، ذهنت را معطوف کن به یک‌چیز کوچک. مثلاً يک تست. يک صفحه. يک جزوه. يک ساعت. يک روز. (تمرکز روي جزء کار، نه کل کار)

6- برخي از عادات و حالات، کاهنده تمرکز است؛ مثلاً مطالعه در حالت ثابت به مدت طولاني، مطالعه با چشم و آهسته، مطالعه غيرفعال (يعني بدون نت‌برداری و مرور)، سکته در مطالعه (مکث کردن بی‌اختیار، خيره شدن به‌جایي بی‌هدف) همچنين برخي عادات، کاهنده انرژي است؛ مثل چک کردن پياپي صفحه گوشي بدون هدف.

7- اهل شوخي بودن با چه چيز به دست می‌آید؟ با شوخي کردن. اهل اقدام بودن، با چه چيز به دست می‌آید؟ با اقدام کردن. بنابراين فکر کردن و فکر کردن و فکر کردن، کار را پيش نمی‌برد. یک‌لحظه بايد استارت زد. خودت را در مواقع لزوم، به يک چالش نیم‌ساعته يا یک‌ساعته دعوت کن؛ در اين چالش کوتاه، با يک استارت خوب، پر جنب‌وجوش مطالعه می‌کنی. بعدازآن خواهي ديد که موتورت تازه روشن‌شده است.

8- انگيزه دادن به خود، راحت است. پس هر وقت تنبلي سراغت آمد، با خودت صحبت کن و به خودت نهيب بزن. به خودت اخم کن. خودت را از دست خودت نجات بده. می‌تواني جملاتي که براي اين مواقع انتخاب کني (که به آن مانترا می‌گویند). مانتراها، يک سري جمله‌هایی هستند که با چند بار تکرار شدن قاطعانه آن، اثر خاصي در ما می‌گذارند. مثلاً يک ذکر. ذکر «الحمدالله»، دستور «پيکان حرکت کن» ... همچنين استفاده از جملات تأکيدي

يکي از تکنیک‌های جالب و مؤثر آن است که در طول روز و ساعات مطالعه، يادآور گوشي را در فواصل معيني تنظيم کنيم و با يک جمله احوالپرسي، حال خودمان را بپرسم؛ به اين صورت که آن جمله، در برنامه يادآور ثبت‌شده و در زمان معين هشدار با صداي زنگ روي صفحه ظاهر می‌شود. ما پس از مشاهده آن، جواب می‌دهیم. مثلاً در جواب «چطوري؟» می‌گوییم خوبم. در جواب «داري چه‌کار می‌کنی؟» می‌گوییم دارم کارم رو انجام می‌دهم. در جواب «کارها چطوره» می‌گوییم عاليه

همين تکنيک را می‌توان با قراردادن برخي از دوستان يا اعضاء خانواده به‌عنوان مراقب خود نيز انجام داد و به آن‌ها گزارش کار داد. آن‌ها می‌توانند نيروي کمکي خوبي براي ما- که داراي استعداد خودفريبي هستيم- باشند.

9- ذهن اگر در حالتي قرار داشته باشد که ديتاي فعالي که نيازمند پيگيري است نداشته باشد، به ما انگيزه نمی‌دهد؛ ديتاي فعال نيازمند پيگيري، يعني يک مسئله. يک سؤال. يک معما. يک گره ذهني که ذهن ما را قلقلک می‌دهد. کنجکاو می‌کند که به دنبال باز کردن آن و جواب پيدا کردن بگرديم. پس ديتاهاي فعال را از ميان کتاب‌ها و درس‌هایت به ذهن بده و ذهنت را در حالت کنجکاوي نگه‌دار.

10- به‌طور طبيعي، در خلال کار به سختی‌هایی بدخواهیم خورد. هميشه کار، راحت و ساده نيست. کسي که ویتامین‌های لازم- که گفته شد- را دريافت کرده باشد، روحیه‌اش «سخت‌کوش» می‌شود؛ و ارزش کار، ترغيبش می‌کند که از هر مانعي عبور کند. براي تجديد انرژي خود، به‌صورت دو هفته یک‌بار، يک سخنراني الهام‌بخش گوش بده.

دوست زرنگ و آينده دار. چاشني همه مطالعات و برنامه‌ها و تلاش هايت، دعا کردن و تکيه کردن به خداوند بزرگ باشد. آينده ات را به او بسپار تا آنچه خير است برايت تعيين کند. با آرزوي سربلندي و پيروزي شما.