دانشگاه

سلام من جوانی 18 ساله هستم که در سال 89 کنکور ریاضی داده ام شخصا به رشته ی فیزیک(از هر گرایشی) و ریاضی (محض) علاقه مندم و می دانم که امسال ان شاه الله رشته ی مورد نظرم را خواهم آورد. در آزمون ورودی حوزه ی علمیه ی قم نیز شرکت کردم و هم در آزمون کتبی و هم در آزمون مصاحبه قبول شدم و خودم بیشتر علاقه مند به ادامه تحصیل در حوزه هستم و اعتقاد دارم که انسان باید هر علمی را توام با علم دین بیاموزد تا گمراه نشود و می دانم که شهید چمران هم نیستم که بتوانم دوام بیاورم واز گمراهی در دانشگاه می ترسم . دودل بودم گفتم برای قیاس استخاره (تلفنی) کنم برای حوزه بد آمد : (سودی که ندارد هیچ بلکه شما را به زمین خواهد زد هر چند که ظاهرش خوب است) برای دانشگاه این آمد :(نسبتا خوب است اما به نظر نمی رسد چیز جالبی باشد هرچند ممکن است سودی نداشته باشد اما ضرر هم ندارد) اما من با این وجود هنوز قانع نشده ام و هنوز در حال تحقیق هستم اما به هیچ نتیجه ای نرسیده ام . هر کدام را هم که ادامه بدهم دیگری را رها نمی کنم چه حوزه بروم ( توام با دروس، ریاضی و فیزیک می خوانم) چه دانشگاه بروم (به طور غیر رسمی همزمان دروس حوزه را از رفقا یاد می گیرم ) لطفا نظر خود را در مورد بلا تکلیفی من بفرمایید در ضمن من برای ریاضی وفیزیک جداگانه استخاره کردم بسیار خوب آمد با این وجودم باز هم علاقه مند آمدن به حوزه هستم معدل دیپلمم نیز 09/18 بود

با سلام خدمت شما
اگر خواستار تحصيل در حوزه علميه هستيد، ورودتان را مبارك مي‏شماريم. ولي قبل از هر تصميم و اقدامي بايد شناخت کافي از حوزه علميه ، از محدوديت ها و مشکلات و مزاياي آن داشته باشيد.
ابتدا به امتيازات تحصيلات حوزوي و مشکلات احتمالي اشاره مي کنيم و در آخر به جمع بندي نهايي خواهيم رسيد.
امتيازات:
1ـ شناخت دين از طريق منابع اصلي آن (فقه و اصول)
2ـ بهره‌مندي از محيط معنوي که ممکن است در دانشگاه نباشد.
3ـ بهره‌ مندي از اساتيد معارف ديني.
4ـ خوابگاه و شهريه.
5ـ آموزش تبليغ دين و رساندن احکام، اخلاق و عقايد ديني به ساير افراد جامعه.
مشکلات احتمالي:
1ـ خواندن دروس عربي که در برخي دروس متن عربي سخت استفاده شده است.
2ـ محدوديت‌هاي احتمالي از نظر رفت و آمدهاي عادي و روزمره زندگي.
3ـ محدوديت مالي و اقتصادي و تأخير در ارضاي نيازهايي چون همسر، خانه و...
4ـ محدوديت سني
5ـ لزوم هجرت به مناطق محروم و پاسخگويي به انتظارات مردم و اطرافيان.
6ـ چشم‌پوشي کردن از بسياري از امکاناتي که مردم عادي دارند با هدف رسيدن به کمال.
ويژگي ها:
حوزه‌‌هاي علميه داراي ويژگي هايي هستند كه آن ها را از نهادهاي مشابه علمي و آموزشي متمايز مي‌‌كند، كه به طور مختصر به برخي از آن ها اشاره مي‌‌شود. يكي از مهم ترين ويژگي ها، جاذبه معنوي آن هاست. فضاي حاكم بر حوزه‌‌هاي علميه، اخلاص و معنويت و تقواي الهي است كه مهم ترين شرط موفقيت و رشد و بالندگي در حوزه علميه بوده ، به همين دليل است كه مردم جامعه با اشتياق و جديت، دنباله رو دستور ديني آن ها هستند. ويژگي ديگر حوزه ها، استقلال از مراكز قدرت در زمينه‌‌هاي مديريتي، مالي و آموزشي است.
برخي ديگر از ويژگي ها عبارتند از: رابطه متقابل و صميمي مردم و حوزه‌‌هاي علميه و اتكاي آن ها به يكديگر، حاكميت طبع بلند، زهد، قناعت، پرهيز از تجمل گرايي و اسراف بر حوزه‌‌هاي علميه، انعطاف پذيري حوزه ها در زمينه امكان تحصيل اقشار مختلف، تقارن تعليم و تعلم و عدم محدوديت زماني براي تحصيل از ديگر ويژگي هاي حوزه هاست.
از آن جا كه رسالت حوزه ها آموزش معارف اسلام و ابلاغ آن به مردم است، تمام علومي كه به فهم معارف دين اسلام كمك مي‌‌كند و حوزه را در به دوش كشيدن اين رسالت كمك مي‌‌كند، جزو محدوده علوم حوزوي به شمار مي‌‌رود، گرچه برخي از اين علوم در طول سال هاي متمادي با توجه به مقتضيات زمان و شرايط مختلف، كم تر مورد توجه قرار گرفته است. علوم لازم براي فهم متون اسلامي در عصر غيبت، در هفت محور ارائه گرديده و علما و طلاب وظيفه داشته اند در حد توان در اين زمينه ها كسب دانش نمايند.
1. ادبيات عرب .
2. فقه و اصول .
3. علم درايه و علم رجال .
4. منطق، فلسفه و كلام .
5. علوم قرآن و تفسير .
6. علم تاريخ .
7. علوم اخلاقي و عرفاني .
در وضعيت كنوني در حوزه‌‌هاي علميه با توجه به نيازهاي زمان و وظايف حوزه ها، علاوه بر علوم مذكور، علومي اسلامي مانند اقتصاد، سياست، روانشناسي، جامعه شناسي، دين پژوهي و ... تحصيل مي‌‌شود.
هدف و مقصد در هر كاري، چگونگي برخورد با مقدمات و خود كار را مي سازد. در حوزه‏هاي علميه آن گاه كه طالب علم شروع به تحصيل مي‏كند، استاد در برخورد نخست سخن پيامبر(ص) را براي او مي‏خواند كه: «اول العلم معرفه الجبار و آخر العلم تفويض الامر اليه ؛ شروع و مبدأ در هر دانش و شناختي آشنا شدن با خداست . مقصد و منتهاي آن توكل و واگذاري كارها بر خداست».
آري اخلاص تقوا و توكل بر خدا به صورت نظري و علمي آموزش داده مي شود . چهره‏هايي همچون شيخ طوسي ، شيخ انصاري، امام خميني و... رشد مي‏كنند كه اينان ثمره ارزشمند حوزه‏هاي كهن و ريشه‏دار بوده‏اند .
تحصيل علم درحوزه‏هاي علميه ارزش است و عبادت تلقي مي‏شود. حوزويان بر اين اعتقادند كه:العلم نور يقذفه الله في قلب من يشأ ان يهديه؛ علم نور الهي است كه در قلب هر كس صلاح بداند توفيق كسبش را مي‏دهد.
در دانشگاه‏ها و مراكز تحصيلي ديگر بيش تر چگونه زندگي كردن و به چه مراحلي از زندگي مادي رسيدن مطرح است . به روح ملكوتي و توجه به خدا كم تر توجه شده است.
بايد هدف اصلي خود از تحصيل در حوزه علميه را مشخص نماييد. احتمالا انگيزه و محرك شما يك يا چند از موارد زير است:
1) جست وجوي كمالات نفساني و معنوي.
هر چند حوزه علميه محيط مساعدتري براي كسب فضايل روحاني است، ولي چنان نيست كه در محيط دانشگاهي نتوان بدان رسيد. رسيدن به آن ها بيش از هر چيز به عزم و همت و اراده جدي شما و عنايات حق تعالي بستگي دارد، نه به محيط.
2) افزايش اطلاعات ديني.
نيل به اين هدف نيز با برنامه‏ريزي مطالعاتي منظم در كنار دروس دانشگاهي ميسر است. حتي در كنار آن ها مي‏توان از نوار يا دوستان روحاني براي گرفتن برخي از دروس ابتدايي حوزوي استفاده نمود . پس از اتمام تحصيلات دانشگاهي نيز مي‏توان در كنار فعاليت‏هاي شغلي اين گونه مطالعات و دروس جانبي را استمرار بخشيد.
3) تخصص يابي در علوم مختلف ديني و خدمت در مسير اعتلاي دانش و فرهنگ ديني جامعه.
امكان رفتن به حوزه علميه براي همه هست، ولي موفقيت در آن به فراهم بودن شرايطي نياز دارد كه در ذيل به برخي اشاره مي‌شود. پس اگر آن شرايط در شما وجود دارد، برويد اما اگر وجود ندارد، بيش تر فكر كنيد و با آگاهان مشورت نماييد.
شرايط لازم:
1ـ اراده قوي و آمادگي براي پذيرش سختي‌ها و مسئوليت‌هاي مهم،
2ـ ايمان قوي و پايبندي به تعاليم و دستورهاي دين،
3ـ حافظه و استعداد قوي،
4ـ قدرت نطق و بيان مطلوب،
5ـ موافقت خانواده (پدر و مادر)،
در ضمن حقوق يا شهريه‌اي كه در حوزه داده مي‌شود، خيلي ناچيز است و زندگي و معيشت را تأمين نمي‌كند،‌از اين رو بسياري از حوزويان با زهد و قناعت زندگي مي‌كنند مگر كساني كه مسئوليت‌هايي دارند. بنابر اين بايد خودت را مثل اكثر طلبه آماده كنيد با قناعت زندگي كنيد و با كم بسازيد، يا از لحاظ مادي وضع شما خوب باشد و از جاي ديگري تأمين و پشتيباني شويد.
با توجه به مطالب فوق پيشنهاد ما اين است که:
1-پيش از هر چيز اطلاعات و شناخت خود را از حوزه - در مورد مشکلات تحصيل و محدوديت ها و مشکلات اقتصادي و ... - بيش تر کنيد. هر چه شناخت تان بيش تر باشد، تصميم احساسي نخواهيد گرفت، بلکه تصميم بر اساس عقل و تدبير و انديشه خواهد بود. بعضي جوانان بدون تفکر و تصميم در اين وادي قدم گذاشتند، ولي بعدا شکست خوردند.
2- جمع كردن دروس دانشگاه و حوزه به طور همزمان خيلي سخت است .بنابراين اگر به ادامه تحصيل در دانشگاه هم علاقمند و مطمئن هستيد كه جو دانشگاه در شما تأثير نخواهد گذاشت ، بهتر است به دانشگاه برويد.
3- در نهايت بهتر است مزايا و مشكلات تحصيل در حوزه و دانشگاه هر دو را در نظر بگيريد تا تصميم صحيحي بگيريد.
موفق باشيد.