ثالث ثلاثة

با سلام، 
در آیه 73 سوره مائده داریم که "لقد کفر الذین قالوا إن الله ثالث ثلاثة (همانا کسانی که گفتند خدا سومی سه تاست کافرشدند) می دانم که مفهوم قسمت آخر عبارت قرآنی این جمله یعنی "یکی از سه تا" و نه سومی سه تا، اما بیان آن به شکل مذبور دلیل خاصی داشته و نمی شد با بیان دیگر و مستقیم تر گفته شود "یکی از سه تا"؟ 
منظور از دوتای دیگر حضرت مسیح(ع) و حضرت مریم(س) است یا حضرت مسیح‎)‎ع) و روح القدس؟ (چون در 2 آیه ی بعد به ایشان و حضرت مریم (س) اشاره شده.)

پاسخ:
چنانکه در برخی از تفاسیر اشاره شده عرب زبانان وقتی می خواهد نشان دهند که یک چیز جزئی از یک عدد است صیغه اسم فاعل آن عدد را به خود آن عدد اضافه می کنند تا این معنا را افاده کنند که آنچه به این اسم فاعل توصیف شده داخل در آن عدد است چنانکه در یکی دیگر از آیات قرآن نیز تعبیر « ثانی اثنین» (1) آمده است.(2)
بنابراین منظور از تعبیر «ثالث ثلاثه» در تعبیر مذکور این است که خدا یکی از آن سه است نه اینکه سومین از سه تاست تا اشکال شود که چرا نگفته اولین از سه تا.
ممکن است سؤال شود که چرا خدا را «ثالث ثلاثه» دانستن مستلزم کفر است.
در پاسخ باید بگوییم که زیرا این تعبیر مستلزم این است که خداوند متعال در عرض آن دو موجود دیگر باشد در نتیجه، مانند آن دو موجود امكاني، كميّت دارد و عددپذير است.
به عبارت دیگر اين بيان مستلزم، محدود بودن و ماده و جسم بودن خداي سبحان است؛ چون در عرض او دو واحد ديگر وجود دارد و لازم پذيرش كميت، جسم و ماده بودن است، در حالي كه طبق براهين متقن، خدا حقيقت محض و هستي نامحدود مجردي است كه محدویت برنمي‏ دارد. بنابراين، تثليث نصارا هرگز با توحيد سازگار نيست.
اما خداوند متعال در آیه ای دیگر می فرماید:« ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى‏ ثَلاثَةٍ إِلاَّ هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلاَّ هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى‏ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْثَرَ إِلاَّ هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ ما كانُوا»(3) «آيا نمى ‏دانى كه خداوند آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمين است مى‏ داند هيچ گاه سه نفر با هم نجوا نمى‏ كنند مگر اينكه خداوند چهارمين آنهاست، و هيچ گاه پنج نفر با هم نجوا نمى‏ كنند مگر اينكه خداوند ششمين آنهاست، و نه تعدادى كمتر و نه بيشتر از آن مگر اينكه او همراه آنهاست هر جا كه باشند»
در اين تعبير، خداي سبحان در عرض آن سه نفر نيست بلكه ناظر قيّومي است كه در هر حال و همه جا با آنهاست و چنين نيست كه آن سه نفر با ناظر قيوم چهار نفر بشوند و خدا رابع اربعه باشد، در اين تعبير خدا، بدون امتزاج با موجودي، به همه و به تك تك آنها احاطه دارد، چون فرمود: ﴿هو معهم﴾؛ خداوند در هر حال با همه آنها است و چون حضور خدا در آن جمع، با وصف قيوم، محيط و ناظر است از همه آنها و از رابطه آنها با يكديگر آگاه است.(4)
اما درباره اینکه منظور از دوتای دیگر غیر از خداوند متعال چه کسانی هستند باید بگوییم مسیحیان معتقد به الوهیت خدا و حضرت عیسی و روح القدس هستند که به تثلیث مشهور است و تعبیر «ثالث ثلاثه» می تواند به همین مسئله اشاره داشته باشد اما در دو آیه بعد ممکن است به مسئله پرستش حضرت مریم به عنوان معبود (نه خدا) اشاره شده باشد چنانکه در آیه 116 سوره مائده می خوانیم:« وَ إِذْ قالَ اللَّهُ يا عيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُوني‏ وَ أُمِّيَ إِلهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قالَ سُبْحانَكَ ما يَكُونُ لي‏ أَنْ أَقُولَ ما لَيْسَ لي‏ بِحَق...»« و آن گاه كه خداوند به عيسى بن مريم مى‏ گويد: «آيا تو به مردم گفتى كه من و مادرم را بعنوان دو معبود غير از خدا انتخاب كنيد؟!»، او مى‏ گويد: «منزهى تو! من حق ندارم آنچه را كه شايسته من نيست، بگويم..»
در اینجا که سخن از الوهیت حضرت مریم به میان آمده مفسران توجیهاتی را ذکر کرده اند از جمله اینکه درست است كه مسيحيان مريم را خدا نمى‏ دانستند. ولى در عين حال در برابر او و مجسمه‏ اش مراسم عبادت را انجام مى‏ داده‏ اند، همانطور كه بت پرستان بت را خدا نمى‏ دانستند ولى شريك خدا در عبادت تصور مى‏ كردند، و به عبارت روشن تر فرق است ميان اللَّه به معناى" خدا" و اله به معناى" معبود"، مسيحيان" مريم" را اله يعنى" معبود" مى‏ دانستند نه خدا.(5)

پی نوشت ها:
1. توبه(9) آیه 40
2. ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحرير و التنوير، بيروت، مؤسسه التاریخ، 14020ق، ج‏5، ص: 172
3. سوره مجادله، آيه 7
4. آیت الله جوادي آملي، توحيد در قرآن، قم. مركز نشر إسراء، چاپ اول، ارديبهشت 1383، ص 629
5. آيت الله مكارم شيرازى ، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية ، 1374ش، ج‏5، ص: 136