پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
در برخی از روايت آمده است: فطرس فرشته اي بود، كه گردا گرد عرش الهي در گردش بود و درباره دستوري از اوامر خداوند كوتاهي و سستي ورزيد
فطرس ملک

نام اين فرشته فطرس مي باشد، كه يكي از فرشتگان الهي است، روايات متعددي درباره جريان بخشش او وجود دارد، كه مضمون و محتواي آن ها يك سان است.
در اين روايت آمده است: "فطرس فرشته اي بود، كه گردا گرد عرش الهي در گردش بود و درباره دستوري از اوامر خداوند كوتاهي و سستي ورزيد. بالش به كيفر اين نافرماني چيده شد و به يكي از جزيره ها تبعيد گرديد. هنگامي كه امام حسين(ع) متولد شد، جبريل براي عرض تبريك به پيامبر به سوي زمين فرود آمد و در راه با فطرس ديدار كرد. جبريل به وي پيشنهاد كرد، براي عرض تبريك و تهنيت، با او نزد پيامبر برود. هنگامي كه جبريل او را به حضور پيامبر برد، به امر پيامبر، بالش را به بدن پاك امام حسين(ع) ماليد و سلامتش را باز يافت". (1)
عده اي از بزرگان معتقدند، داستان فطرس با آيات صريح قرآن كه ويژگي هاي فرشتگان را برشمرده، آن ها را بندگان مطيع و كريم و شايسته خداوند معرفي مي كند و از هر نوع سرپيچي و نافرماني پيراسته مي داند، سازگاري ندارد؛ پس بايد اين گونه روايات را نادرست شماريم؛ به فرض درستي شان، بدان سبب كه نكته اي فراتر از ادراك ما دارند، بايد علمش را به اهلش يعني اولياي برگزيده الهي واگذاريم و خود را در فهم آن ناتوان بدانيم.
در مقابل عده اي بر اين باورند، كه فرشتگان اصناف و درجه هاي گوناگون دارند. گروهي مقرّبند و گروهي در درجه پايين تر جاي گرفته اند. آياتي كه هر گونه نافرماني و سرپيچي را از فرشتگان نفي مي كنند، به فرشتگان مقرب مربوط است. فطرس از فرشتگان مقرب نبود، تا از هر نوع سركشي پيراسته باشد؛ به ويژه آن كه تخلّف و سرپيچي فطرس در برخي روايات كندي و سستي ورزيدن خوانده شده كه نوعي ترك اولي است، نه گناه. چنان كه پيامبران(ع) نيز درجات مختلف دارند: " تلك الرسل فضّلنا بعضهم علي بعض؛ بعضي پيامبران را بر بعضي برتري بخشيديم. "(2)
عده اي از انبيا ترك اولي داشتند؛ ولي جمعي مانند پيامبر(ص) و خاندان پاكش جز اراده الهي اراده اي نداشتند و حتي از ترك اولي نيز پيراسته بودند.
در برخي از اين روايات كه اشاره شد، جرم فطرس كه مورد شفاعت امام حسين(ع) قرار گرفت، يك نوع غرور و خود بزرگ بيني بود.

جهت اطلاع بيشتر رجوع كنيد، به مقاله: پژوهشي در روايات فُطرس ملَك، از محمد احساني فر، در مجله علوم حديث شماره 34.

پي نوشت ها:
1) كشي، رجال كشي، مشهد، انتشارات دانشگاه مشهد، 1348ش، ص583؛ صدوق،  أمالي،   بيروت ، اعلمي، چ پنجم،   1400ق،   ص137؛ ابن قولويه،   كامل الزيارات،   نجف،   مرتضوي، چ اول، 1356ق، ص66؛ فتال نيشابوري، روضه الواعضين، قم، انتشارات رضي، چ اول، بي تا، ج1، ص356؛ مسعودي، اثبات الوصيه، قم، انصاريان، چ سوم، 1426ق، ص164؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل أبي طالب، قم، مؤسسه العلامه للنشر، 1379ق، ج4، ص74؛ مجلسي، بحار الأنوار، تهران، اسلاميه، چ دوم، 1363ش، ج44، ص182. (نرم افزار سيره معصومان)
2) بقره(2) آيه 253؛ بحارالانوار، پيشين، ج 56، ص184.