جنسیت در قران

با سلام و احترام به دنبال بررسی تاثیر جنسیت در ارتکاب جرم و گناه، در قرآن هستم. برای این منظور به آیاتی استناد کرده ام که هم زنان و هم مردان را مخاطب قرار داده و یا در موردشان خبر داده است. به عنوان مثال آیاتی که می گوید الزانیه و الزانی فالجلدوا... السارق و السارقه فاقطعوا... یا آن جا که درباره منافقون صحبت می کند ابتدا مافقان را می گوید و بعد منافقات را : المنافقون و المنافقات ... از این گونه آیات این طور برداشت کرده ام که آن که اول بیان شده معمولا نقش بیشتری در گناه مورد نظر آیه دارد. و الا در جمله می توانست اول از سارقه یا از زانی یا از منافقات یاد کند ولی چنین نکرده. استدلالم هم این است که هر کلمه ای که در قرآن می آید جایگاه خاص خودش را دارد (چنان که در آیه 46 سوره نساء از تحریف یهودیان این گونه یاد می شود که موضع کلام را تغییر می دادند یعنی هر کلمه جایگاه خاص خود را دارد) به نظر شما می توان این چنین استدلال کرد؟ ممکن است شما استدلال مرا کامل یا مستندا و مستدلا نقد کنید؟ با تشکر

روند عمومی آیات قرآن در جایی که از هر دو جنس مذکر و مؤنث سخنی به میان می آورد مقدم داشتن ذکر مردان بر زنان است و این روند، معلول حضور فعال مردان در صحنه زندگى اجتماعى است، به اين معنى كه از آغاز تاريخ تا زمان نزول قرآن، حتى تاكنون، زندگى اجتماعى در ابعاد مختلف اقتصادى، نظامى، ادارى، فرهنگى، غالبا اینگونه بوده که با تلاش و تكاپوى مردان شكل مى گرفته است. (كه البته اين خود معلول توانايى ها و استعدادهاى فيزيكى و روانى مردان است) و زنان در اين زمينه نقش برجسته و چشم گيرى نداشته اند. در چنين وضعيتى طبيعى است كه وقتى قرآن از صحنه هاى زندگى بشر در گذشته گزارش مى كند، محور سخن او جلوه هاى زندگى مردان باشد. يا وقتى به رويدادهاى زمان نزول مى پردازد، روى سخن با كسى باشد كه ميدان دار زندگى اجتماعى است.
و لذا در آیاتی مانند آیه « الزَّانِيَةُ وَ الزَّاني‏ فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَة...» (1) که از روند عمومی خارج شده و مؤنث بر مذکر مقدم شده مفسران به دنبال علت مقدم داشتن زانیه بر زانی بر آمده اند و در برخی از تفاسیر چنین گفته شده که زانیه بر زانی بدین سبب مقدم شده که انجام عمل زنا از زنان شنیع تر است و شهوت در آنان قوی تر و بیشتر است (2) و یا اینکه غالبا این زنان هستند که زمینه زنا و بر انگیخته شدن شهوت مردان را بوسیله آرایش و خودآرایی و .. فراهم می کنند.(3)
با توجه به مطالب مذکور روشن می شود اینکه شما گفته اید که هر کلمه ای که در قرآن می آید جایگاه خاص خودش را دارد و با این پذیرش این قاعده در صدد بررسی تاثیر جنسیت در ارتکاب جرم و گناه بر آمده اید مطلبی است که با گفتار مفسران نیز مطابقت دارد. اما نکته ای که باید توجه داشت این است که توجیهاتی که درباره علت تقدیم و تأخیر به ذهن ما می رسد احتمالاتی است که ممکن است علت واقعی تقدیم و تأخیر هم باشد و از آنجا که إحتمال است لذا نمی توان آن را به صورت قطعی به قرآن نسبت داد.
پی نوشت ها:
1. نور(24) آیه 2 «هر يك از زن و مرد زناكار را صد تازيانه بزنيد...»
2. علامه طباطبائي، الميزان في تفسير القرآن، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1417ق، ج‏15، ص 79.
3. ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحرير و التنوير، بيروت، مؤسسه التاریخ، 14020ق، ج‏18، ص 118.