استدعاداردکه به این پرسش هاپاسخ مبسوط بدهیدآیا درست است که حرامزاده به بهشت نخواهدرفت؟دلیل پاسختان رااستادگرامی مشروح بدهید.دوم اینکه آیادرست است که حرامزاده خواسته یاناخواسته ابزار ویارشیطان است؟سوم اینکه چقدراحتمال دارد که انسان حرامزاده درعالم ذر خودباانتخابش چنین وضعیت نابسامانی رابرای خودبه وجودآورده باشد؟باتوجه به علم واستادی وبزرگواری شماخواهشمنداست که پاسخ هامشروح همراه بادلایل عقلی ونقلی باشد.

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
از متون ديني بر مي آيد كه حرام زاده، به جهت عمل حرام و گناه آلودي كه پدر و مادر انجام داده اند، گناهكار نيست. همان گونه كه در قرآن نيز آمده است:«وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى(1)هيچ گنهكارى گناه ديگرى را متحمّل نمى‏شود.». حرام ‌زاده هم مي‌تواند با داشتن اعتقاد درست و انجام اعمال و دستورهاي ديني، به بهشت برود؛ همان گونه كه در فرمايش امام صادق(ع) آمده است:
«زنازاده اگر اعمال خوب انجام بدهد، به او پاداش داده مي‌شود. اگر كار بد از وي سر زند، مجازات مي‌گردد»؛ (2) يعني زنازاده، مانند ساير مردم است.
تولد از زنا درست مانند تولد ناقص‏الخلقه است. چگونه اگر فرزند با دست فلج متولد شود، امكانات جسمى او كم تر از ديگران است، ولى به هرحال مى‏تواند راه تكامل را طى كند و در فعاليت‏هاى مادى و معنوى به درجات قابل توجهى برسد كه حتى برخى از افراد سالم به دليل تنبلى يا سستى به آن نمى‏رسند، فرزند نامشروع نيز هرچند زمينه و بستر رشد معنوي كمتري داشته باشد، اما مى‏تواند با تلاش و پشتكار و امداد از خداوند به كمال مادى و معنوى برسد. در نتيجه هيچ گاه براي يك فرد انحراف و فساد و جهنمي شدن مقدر نشده، بلكه او خود توانايي رقم زدن سرنوشتي خوب براي خود را داراست.
بنابراين، نسبت به رسيدن به مقامات معنوي و الهي و علمي و عملي كه جايگاه فرد را نسبت به خداوند متعال و در آخرت تعيين مي كند، بين زنازادگان و ساير انسان ها تفاوتي نيست و همه قدرت و امكان رسيدن به اين جايگاه را دارند. اگر چه در اين مسير افراد زنازاده سختي بيش تري را بايد متحمل شوند. اما همين سختي و مشقت در مسير كمال نيز از جانب خداوند مورد محاسبه خواهد بود و محاسبه آنان همانند حلال زادگان نيست.
در مجموع به جهت خطايي كه والدين آن ها مرتكب شده اند، چه بسا سرشت آن ها ميل بيش تري به بدي ها داشته، و شايد به همين جهت گفته شود كه اين افراد ممكن است بيش از ديگران به سمت انحراف و كمك به شيطان در مسير اهداف غير الهي او گام بردارند. اما اين امر مطلق نيست و موجب جبر در اين مسير نمي شود؛ همان طور كه برخي از حلال زاده ها ممكن است در اثر عواملي ديگر نظير حرام خواري،رعايت نكردن برخي آداب اسلامي و ... در رسيدن به سعادت راه سخت تري داشته باشند و يا سربازان واقعي ابليس در فساد و جنايت باشند.
اما در مورد قسمت آخر سوال شما بايد گفت آنچه از ظاهر آيات و روايات استفاده مي شود اين است كه خداوند متعال از پشت حضرت آدم(ع) فرزندان او و از پشت فرزندان او نوه هاي او و از پشت نوه هاي او نتيجه هاي او و به به همين ترتيب همه انسانها را از پشت پدرانشان گرفته و آنها را مخاطب قرار داده و فرموده است:«أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ . ــ آيا من پروردگار شما نيستم؟» و آنها گفته اند:«آرى ، گواهى مى‏دهيم. ــ قالُوا بَلى‏ شَهِدْنا»(3) حال اگر گمان شود از اين تعابير، بتوان مختار بودن انسان در باب پذيرش توحيد را در آن موطن اثبات نمود، امّا از اين عبارات به هيچ وجه استفاده نمي شود كه در آن موطن كسي والدينش و حلال يا حرام زادگي را هم خودش انتخاب كرده باشد. براي مطالعه بيشتر در زمينه عالم ذر و نظريات درباره آن ر.ك: http://www.pasokhgoo.ir/node/50899
پي نوشت ها:
1. فاطر (35)، آيه 18.
2. ري شهري، محمد، ميزان الحكمة، نشر دارالحديث، قم، 1407 ق، ج 5، ص 244.
3. اعراف(7) آيه172.
موفق باشید.