سلام چراخداونددربرابرظلم انسان ها به یکدیگرسکوت کرده است؟ظلم هایی که خیلی در دنیا زیاد می بینیم.دراین شرایط آیامی شودبه خداتوکل کرد؟آیامی توانیم مثلا امیدداشته باشیم که اگرکارکنیم رزقمان راتاآخرعمرخدامی دهد.البته من قبول دارم که بعضی اوقات خدامخصوصا یک نفررادرفقر(یابرای آزمایش او ویابرای عذاب او)می اندازد اما آیا خدااین آزمایش رادرپوششی ازظلم دیگران به انسان ازاومی گیرد؟به نظرمن سختی ای درزندگی که مستقل ازخداناشی ازظلم بندگان خدابه یکدیگرباشد باوجودیک خدای مقتدرمنافات دارد؟ کتابی درهمین زمینه ها لطفابه من معرفی کنید.
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در ابتدا بايد گفت: لطف و عنايت و كمك هاي بي دريغ خداوند نسبت به بندگانش عام و فراگير است. جهل و بي خبري ما از عنايات هميشگي خداوند در حق ماست كه موجب پديد آمدن چنين تصورات مي شود. علاوه بر نعمت وجود و حيات و تكرار لحظه به لحظه اين نعمت در حق ما ،تدبير امور بندگان و رزق و هدايت و كمال و سعادت آن ها و... هر كدام متأثر از توجهات و عنايات ويژه الهي است كه براي بندگانش در نظر ميگيرد؛ حتى عاصيترين و ظالمترين بندگان خدا از اين توجهات و عنايات بيدريغ خداوند بي نصيب نيستند. در يكي از دعاها ميخوانيم:
«رزقك مبسوط لمن عصاك؛ روزي تو براي آنان كه تو را معصيت كردند، بيدريغ است».(1)
چه بسيار بلاها و مشكلات و مصائب كه خداوند از ما دور ساخته كه اصلا از آن ها مطلع نشديم. چه نعمت هاي بي شماري كه استحقاق آن را نداشتيم، ولي او از لطف بي كرانش به ما داده، بسياري از افراد به داشتن آن ها آرزومندند، ولي به داشتن آن ها توجهي نداريم، چه رسد كه از اين نعمت ها شكر گزار باشيم. مسّلم است كه سعادت و خوشبختي از آنِ جامعهاي است كه آسايش خاطر و آرامش بيش تري داشته باشد. پس مال و ثروت و قدرت، منشأ و مصداق كامل سعادت و خوشبختي به حساب نميآيد، زيرا ثروت و قدرت، رفاه ميآورند. اما به طور مطلق آرام بخش نيستند.
نكته ديگر اين كه در پرسش نيز اشاره شده رنجها و بلاها گاه وسيله آزمايش بندگان و به ويژه مؤمنان است
كه در پي آن مؤمن آزمايش و در كوره حوادث آب ديده شود. در نتيجه به مقام قرب الهي برسد. به همين خاطر حضرت صادق(ع) فرمود:"مؤمن به منزله كفه ترازو است. هر اندازه ايمانش زياد شود، گرفتاريش زياد مي شود ".(2)
نكته ديگر اين كه نبايد فراموش كرد هر رفاه و آسايش ظاهري، نعمت نيست و مي تواند بلاي بزرگي به نام " استدراج" باشد. در دعاي ابوحمزه ثمالي، امام سجاد(ع) از استدراج به خدا پناه ميبرد: «خدايا ! نكند مبتلا به استدراج شوم و از رحمت تو دور افتم».(3)
استدراج يعني بي خيالي و غفلت و عدم توجه به كاستيها و عيوب و خود را بي عيب و بزرگ ديدن. نيز خويش را خوب و بي نياز از تذكر و توجه و توبه انگاشتن، تا آن جا كه در منجلاب فساد و گناه و بي توجهي به عاقبت كار فرو رود و بالاخره به عاقبت سوء دچار شود. در قرآن كريم ميفرمايد: «كساني كه آيات ما را تكذيب كردند، به زودي به استدارج مبتلاشان ميكنيم ،به گونهاي كه خود نفهمند».(4)
بعد در توضيح استدراج ميفرمايد:
« به آنان مهلت ميدهيم. كيد و حيله من متين و خلل ناپذير است».(5)
پس نه هر بلايي نشانه غضب و سخط خداوند است و نه هر راحتي و آسايشي نشانه رحمت خداوند، ولي به هر حال خوبان و صالحان ممكن است به نوعي در اين باره بيش تر دچار سختي و مشكل شوند. در نتيجه اين گونه امور از باب استدراج است و منافات با مقتدر بودن خدا نيست.
پينوشتها:
1. شيخ عباس قمي، مفاتيح الجنان، نشر دفتر فرهنگ اسلامي، تهران، 1370ش، ص250.
2. محمد محمدي ري شهري، ميزان الحكمة، واژه بلا، شماره 1950. ج21404 نشر دار الحديث، قم، 1416 ق.
3. مفاتيح الجنان، اعمال شب هاي ماه رمضان، دعاي ابوحمزه ثمالي، ص334.
4. اعراف(7) آيه 182.
5. همان.
موفق باشید.