در حكومت نبوي آزادي بيان و آزادي عقيده وجود داشت و مخالفان عقيدتي در بيان عقايد خود آزاد بودند البته آزادي ها تا زماني ارزش داشت كه موجب هتك حرمت و توهين به اسلام و مسلمانان نشود.
نكته جالب اينكه مخالفان عقيدتي دربرگذاري مراسم عبادي آزاد بودند، چنان كه مدارس و ديگر مكان هاي متعلق به يهوديان مورد احترام پيامبر(ص) و مسلمانان بود. يهوديان آزادانه در اين مدارس به فعاليت هاي تبليغي و ديني خود مشغول بودند و مسلمانان متعرض آن ها نمي شدند حتي پيامبر اكرم(ص) در مدارس يهود حاضر مي شد و با استفاده از استدلال و منطق روشن، با علماي يهود به گفتگو مي نشست. خانه هايي را كه آيين يهود در آن جا تدريس مي شد، و كودكان و جوانان در آن جا درس ديني فرا مي گرفتند، "بيت المدارس" يا"بيت الدراس" مي ناميدند. روزي پيامبر(ص) بر يكي از اين مدارس وارد شد. كساني را كه در آن جا بودند، به آيين خود دعوت كرد. پيامبر(ص) در مقابل بدرفتاري يهوديان صبور بود و از نفاق شان چشم مي پوشيد. آن ها را با مسلمانان برابر مي گرفت. به آداب و رسوم ديني آنان احترام مي گذاشت. بر پيمان هايي كه با يهوديان بسته بود، استوار بود. اگر يكي از يهوديان بر خلاف پيمان رفتار مي كرد، تنها به مجازات او اكتفا مي كرد و ديگران را به گناه او نمي گرفت.
در وقت ورود پيامبر(ص) به يكي از مدارس يهودي، گروهي از دانشمندان مسيحي نجران در آن جا حضور داشتند. در اين ميان جدال تاريخي ميان علماي يهود و مسيحي در گرفت. هر دو گروه كوشش مي كردند كه ابراهيم را از پيروان آيين خود بدانند؛(1) اما خداي متعال در اين مورد فرمود:
"ابراهيم نه يهودي بود و نه نصراني؛ بلكه موحدي خالص و مسلمان(تسليم حق) بود؛ و هرگز از مشركان نبود. "(2)اين مورد و نمونه هاي شبيه به آن به خوبي نشان مي دهد كه پيامبر(ص) در سيره عملي اش نسبت به پيروان مذاهب، همواره از گفتگو و جدال احسن براي پيش برد اهداف مقدسش سود مي جست. زبان به الحاد، تكفير و بي ارزش بودن اديان ديگر نمي گشود. از آنان مي خواست كه به مفاد تورات و انجيل عمل نمايند. داوري تورات را مي پذيرفت. علاوه بر آن، پيامبر(ص) پيروان اديان ديگر را از اين كه يكديگر را بي ارزش و فاقد اعتبار مي خواندند، سرزنش مي نمود. در قرآن مي خوانيم: يهوديان گفتند: مسيحيان هيچ موقعيتي(نزد خدا) ندارند، و مسيحيان گفتند: يهوديان هيچ موقعيتي ندارند(و بر باطلند)؛ در حالي كه هر دو دسته كتاب آسماني را مي خوانند(3) و بايد از اين گونه" تعصب ها بر كنار باشند... ". مشاجره و ضديت بين مسيحيان و يهوديان در حضور پيامبر(ص) صورت پذيرفت. در گفتگوي بين اديان، آن گاه كه سخن بدون استدلال و ادعا، بدون دليل و برهان باشد، نتيجه اش چيزي جز انحصار طلبي و تضاد نخواهد بود.
بنا بر اين در انديشه اسلامي، در اصل ضرورت "آزادي بيان وآزادي عقيده " و ثمرات آن هيچ ترديدي نيست.
پي نوشت ها:
1. سبحاني، منشورجاويد، ج6، ص 295و296، قم: توحيد، 1375ش.
2. آل عمران( 3) آيه 67.
3. بقره(2) آيه 113.