می خاهم بدانم ایا در اعمالی که ما درنماز می خوانیم تغییراتی ایجاد نشده است واعمالی که حضرت محمد (ص) که در نماز انجام می دادند دقیقا ماننداعمالی است که ما در نمازمان انجام می دهیم؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در باره كيفيت نماز در ابتدا بايد گفت در نگاه شيعي پيامبر(ص) همان گونه نماز مي خواند كه اكنون مي خوانيم. اصولاً ما كيفيت نماز و اصل آن را از پيامبر آموخته ايم و به گونه اي عمل مي كنيم كه او عمل كرده است.
كيفيت و شكل و نحوه خواندن نماز تعبدّي است. پيامبر(ص) كه با عالم وحي اتصال و ارتباط داشته، كيفيت آن را براي ما بيان كرده و فرموده: "صلّوا كما رأيتموني أصلّي؛(1) همان گونه كه من نماز مي‏خوانم، شما نيز بخوانيد.
گفتني است كه گرچه شيعه وسني معتقدند كه پيامبر همان گونه نماز مي خواند كه ما مي خوانيم، ولي برخي تفاوت هاي موجود در مورد انجام فريضه نماز بين شيعيان و سنّي ها مثلاً دست بسته نماز خواندن، يا در نماز جماعت بعد از« ولاالضالين» آمين گفتن كه در بين سنّي ها رواج دارد، حاكي از انحراف از سنت اصلي نبوي در اين اعمال است.
به هر حال هرچند اصل نماز در قرآن آمده؛ ولي كيفيت و تعداد ركعات آن در قرآن ذكر نشده و در روايات بيان گرديده است. (2) نكته ي ديگر اين كه به اعتقاد شيعه اماميه، هيچ كس جز نبي اكرم (ص) حق تشريع، تفسير و تبيين احكام الهي را ندارد. پيامبر از طريق اتصال به منبع غيب، از احكام الهي مطلع مي‌شدند و مأمور به تبليغ اين احكام بودند. پس از پيامبر طبق نص و تصريح ايشان، ائمه (ع ) براي تبيين احكام الهي (و نه تشريع آن) منصوب شدند، اگر ائمه (ع) حكمي يا كيفيت عملي را بيان مي‌كنند، تنها بيان حكم الهي و نحوه عمل و سيره رسول اكرم (ص) است.
امامان ما نحوه نماز خواندن را آن گونه كه پيامبر مي‌خواند به ما آموختند. بدين‌سان ما آن گونه نماز مي خوانيم كه پيامبر مي خواند. شيعيان كيفيت نماز و اصل آن را از پيامبر آموختند و به گونه اي عمل مي كنند كه او عمل كرد. اين مسئله نه تنها در نماز، بلكه در بسياري از احكام دين است.
امام صادق(ع) فرمود:«خداوند متعال پيامبرش حضرت محمد (ص) را به معراج برد. جبرئيل اذان گفت( به همين شكلي كه شيعه اذان مي‌گويد) و نماز را به پيامبر آموخت، به همين كيفيت و شكلي كه شيعه نماز مي خواند. در تشهد به او فرمود: بر خودت و بر اهل بيتت درود بفرست. (3)
در روايت ديگر اسحاق بن عمار از امام موسي بن جعفر (ع) دربارة كيفيت نماز سؤال كرد، حضرت فرمود: اولين باري كه پيامبر (ص) نماز خواند، در معراج در برابر عرش الهي بود و به او چگونگي وضو و تكبير و حمد و ركوع و سجود و ذكرهاي نماز آموخته شد. (4)
بنا بر اين روش كنوني نماز از سوي پيامبر و بر اساس عمل كرد او و در بيان ائمه بيان شده. بخصوص اين كه در اين رابطه از امام صادق(ع) نقل شده كه فرمود رسول خدا در شب معراج با آبي كه در سمت راست عرش بود وضوء نمود و به نماز ايستاد بعد از خواندن سوره حمد و توحيد به او خطاب شد دست هايت را فرود آور و بر زانوهايت بگذار وبه سوي عرش من نگاه كن. رسول خدا گفت: وقتي نگاه كردم عظمتي را ديدم كه از هيبت آن از هوش رفتم و حالت مدهوشي به من دست داد آن گاه به من الهام شد كه بگويم سبحان ربي العظيم و بحمده.
پس از گفتن آن ذكر به هوش آمدم بعد به من گفته شد به سوي بالا نگاه كن. نگاه كردم حقيقتي را ديدم كه از هيبت و عظمتش به رو افتادم. سپس به من الهام شد كه بگويم: سبحان ربي الاعلي وبحمده. پس از گفتن اين ذكر به هوش آمدم و نشستم. دو باره در پي ديدن آن عظمت با صورت افتادم. ولي بعد از خواندن ذكر ياد شده دوباره برخواستم و پس از لختي نسشتن به پا ايستادم. در اين حال به من گفته شد سوره حمد و سوره قدر را بخوان. آنگاه مثل نوبت اول ركوع و سجده بجا آوردم. بعد به من گفته شد برخود و اهلبيت خويش درود فرستد. آنگاه ديدم كه عده ي از انبيا در برابر من ايستاده اند به من گفته شد بر آنها سلام نمايم.(5)
از اين روايت بدست مي آيد كه شكل و صورت نماز در همان آغاز به همين نحو به پيامبر تعليم شده است از اين رو عارف بزرگ و حكيم نكته آموز امام خميني با اشاره به اين روايت گفته است: از اين روايت معلوم مي شود كه نماز نقشه تجليات حق و نحوه حركت اعضا بدن به هنگام ركوع و سجود و قيام و قعود تابع نحوه ظهور جمال محبوب است. (6)
نكته ي ديگر اين كه نماز يكي از بهترين و زيباترين عباداتي است كه رابطه انسان با خدا را تحكيم مي‏بخشد و مي‏توان گفت بهترين موضوعي است كه به عنوان وظيفه عبوديت و بندگي به درگاه خداوند متعال در دست ما خداپرستان است. شكل موجود آن بهترين و زيباترين شكل پرستش است. و حركات و سكنات و گفته‏ها در نماز بسيار پر معنا و پر محتوا است. حتي اذان و اقامه ما مسلمان‏ها داراي معنا و محتواي عالي است.
پى‏نوشت‏ها:
1. مجلسي، بحارالانوار، نشر دار الاحيا التراث العربي بيروت 1403 ق، ج 82، ص 279.
2. ر،ك: صدوق، علل الشرايع، نشر دار الحجه، بيروت 1416 ق، ج2، ص 10.
3. همان، ج1، ص 9.
4. همان.
5. صدوق، علل الشرايع، نشر دار الحجه، بيروت 1416 ق، ج1، ص9.
6. امام خميني سر الصلاة، نشر موسسه آثار امام، 1370 ش، ص104.
موفق باشید.