یک شبهه و سئوالی بصورت جدی مطرح است عده ای در محافل مختلف از جمله دانشگاه و (اخیرا جوانان مسجدی)مطرح می کنند روحانیت از دین ارتزاق می کنند و دین را وسیله کسب و کار خود کرده اند از جمله ابزارهای آنها منبر و روضه یا امام جماعتی برای مردم و یا خواندن عقد و خطبه محرمیت زن و شوهری است در هر زمانی هم برای کسب کار خود مناسبتی فراهم است مثلا در ایام ولادت اهل بیت(صلوات الله علیهم)مشغول خواندن خطبه عقد و عروسی و در مناسبتهای عزاداری مشغول گریاندن و هنگام مرگ مردم به شغل کفن و دفن و تلقین میت مشغولند و در غیر از این ایام هم یا امام جماعتند و یا سخنرانی می کنند و پاکت های آنچنانی هم می گیرند مگر برگزاری نماز جماعت باید به شرط دریافت پول باشد؟ (نمازی که در رساله عملیه نوشته هر فردی که مومن باشد و آگاه به احکام جماعت می تواند آنرا برگزار نماید!البته شاید برخی ائمه جماعت در ابتدا شرط آمدن خود را مشروط به دریافت وجه نقدی نکنند اما اگر بدانند و اطمینان حاصل کنند که مسجدی یا فلان مجلسی که «آقا» را به منبر دعوت کرده پول نخواهد داد از آمدن خودداری می کنند و این به تجربه ثابت شده!!) چه اشکالی دارد علماءو روحانیون مانند کارمندان و کارگران عادی به فعالیت بپردازند مگر روحانیون چه مزیتی بر آن کارگری که ساعت 4یا5 صبح در سرماوگرما سرکار می رود و لقمه نانی حلال بدست می آورد دارند چرا باید اینان راحت طلب باشند و روش حاج گرینفی اختیار کنند و دیگران زحمت بکشند و عرق بریزند و قسمتی از دسترنج خود را به اسم دین به خورد روحانیون بدهند؟ و مگر علمای یهود و مسیحی جز به این کار مشغول بودند که در قرآن هم مزمت شده اند؟!! لطفا جواب بنده را کامل و واضح بدهید تااولا برای خودم روشن شود و ثانیا در اختیار دانشجویان و جوانانی که متعدد این سئوالها را مطرح می کنند بگذارم. با تشکر

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
آنچه كه در سوالات شما محوريت داشت اين است كه روحانيت برخي امتيازات را دارند، مثلا درسوال اشاره شده است كه روحانيت زحمت نمي كشند و از راههاي مختلف –راحت- تامين مي شوند.
حقيقت اين است كه اين گونه سوال ها ناشي از اين است كه براي برخي فلسفه وجودي روحانيت وسيستم درآمد حوزه ها معلوم نيست، زيرا اگر چنين بود، اين گونه مطرح نمي گرديد. در اين جا لازم است وظايف روحانيت بيان شودكه برخي از اين وظايف عبارتند:
1. تبيين معارف قرآني
يكي از وظايف مهم رسول خدا (ص)تيين و تفسيرآيات قرآن است:" قرآن را به سوي تو نازل كرديم تا آن را براي مردم توضيح دهي و بيان كني." (1) بعد از نبي اكرم(ص) تفسير قرآن بر عهده جانشينان آن حضرت؛ يعني، ائمه اثني عشر قرار گرفت. در زمان غيبت نيز بر عهده علما مي‏باشد
2. تبيين و تفسير معارف اسلامي وسنت
منبع ديگري در معارف اسلامي احاديث و سنني است كه از نبي اكرم(ص) و ائمه هدي(ع) به يادگار مانده است. اين روايات نيز نيازمند بيان و تفسير است. عالمان ديني با تخصصي كه درعلم الدرايه، علم الروايه و علم الحديث ،دارند به تبيين و تفسير روايات مي پردازند.
3. اجتهاد واستنباط احكام
تطبيق احكام و موضوعات با منابع فقهي، نياز به اجتهاد و تلاش دانشمندان متخصص اين فن دارد كه اين نيز يكي از وظايف خطير عالمان دين است. اتفاقا اين عالمان ديني بودند كه با تحمل زحمات طاقت فر سا احكام الهي را از منابع اجتهاد استنباط و استخراج نمودند، و نتيجه آن اين بود كه مردم با احكام و معارف دين آشنا شدند. اگر زحمات عالمان ديني نبود، مردم بخش وسيع از احكام الهي را نمي دانيستند.
4. هدايت و تزكيه و رسيدگي به مشكلات
يكي از وظايف مهم روحانيت هدايت مردم ورسيدگي به مشكلات آنان مي باشد. نيازهاي انساني، تنها در نيازهاي جسمي خلاصه نمي شود. جامعه تنها به پزشك، مهندس و... (كه مربوط به جسم و بدن و نيازهاي آن هستند) نياز ندارد، بلكه علاوه بر آن، انسانها از نيازهاي روحي و معنوي نيز برخوردارند. اين نيازها نياز به پاسخگويي دارند. بخش عمده برآورده كردن اين نيازها بر عهده روحانيون است. در واقع نقش روحانيون در جامعه مانند پزشك و طبيب مي باشد. كه نياز هاي معنوي وروحي مردم را تامين مي نمايند.
5. تعليم آموزه هاي ديني
آشنا كردن مردم با معارف اسلامي از وظايف مهم عالمان دين است. آنان به عنوان مرجع ديني به مسايل شرعي مردم پاسخ مي دهند و به تعليم و تربيت آنان مي پردازند. اين كار كار انبيا است كه به همين جهت در روايات از عالمان به عنوان وار ث پيامبران ياد شده است.(2) يكي از مصاديق وارث بودن، انتقال فرهنگ اسلام به نسلهاي بعد و آشنا كردن آنان به دستورهاي اسلام است.
6.انجام وظايف ديگر مانندعقد خواندن از وظايف ديگر روحانيت مي باشد.
در ضمن ناگفته نماند كه رشته علوم ديني -كه هر طلبه موظف به تحصيل آن است- كاربسيار سخت مي باشد. يك طلبه بايد مدت ها زحمت بكشد تا مراحل علمي را طي وقدرت اجتهاد راپيدانمايد، شاهد اين امر نيز آن است -كه معمولا مجتهدين – سن بالائي دارند، و اين در حالي است كه در علوم ديگر، اين زحمات كمتر مي باشد. برخي تصور نمودند كه طلبه هابدون زحمت، حقوق دريافت مي كنند ،غافل از اين كه قشر روحانيت – به مراتب- بيشتر از ديگر افرادزحمت مي كشند وحقوق كمتر دريافت مي كنند.
دراين جا اين سوال را مطرح مي كنيم كه روحانيت - با توجه به وظايفي كه دارند - نبايد تامين شود؟ چه طور يك مهندس ودكتر... بعد از تحصيل حقوق هاي كذائي مي گيرند، اما روحانيت كه رسالت هدايت مردم را بر عهده دارند، نبايد درامدداشته باشند ؟ به عبارت ديگرروحانيت براي انجام وظايف الهي نياز به درآمد دارد، و روحانيت از دولت حقوق نمي گيرند، بلكه طلاب از وجوهات شرعيه، نظير خمس، سهم و تبرعات كه براي آموزش تعاليم اسلامي و تبليغ آن است تامين مي شوند. همچنين آنان از طريق كمك هاي مردمي زندگي خود را تامين مي كنند ،يعني طلبه ها درايام مختلف - بويژه ايام محرم، صفر ورمضان - به تبليغ احكام الهي مي پردازند و مردم نيز - به دليل علاقه به روحانيت - به آنان كمك مي كنند. البته برخي از طلاب در سازمان ها و نهاد هاي ديگر مشغول و حقوق مي گيرند و برخي نيز از راه نوشتن كتاب ،مقاله و عوامل ديگر، مانند كشاورزي- و يا رسيدن ارث- تامين مي شوند.
هم چنين شما اشاره نموديد كه آخوندها از راه تبليغ نماز و عقد خواندن تامين مي شوند. در اين خصوص بايد گفت: منظور شما از اين مطلب چيست؟ اگر منظورتان آن است كه روحانيون از لباس خود و آگاهي هاي ديني خود ارتزاق مي كنندو به تعبير رايج « از دين خود نان مي خورند» بايد گفت كه اين امر ادعايي غير قابل قبول است، زيرا روحانيون نه از دين خود كه از توانايي هاي علمي،هنري و فردي ارتزاق مي كنند مثلا يك روحاني از طريق تدريس ، خطابه و سخنوري زندگي خويش را تامين مي كند. كه اين ها همه هنر و يك نوع تخصص است كه خيلي ها، اين توانائي ها را ندارند. در واقع اين امر همانند همه مشاغل ديگر است كه فرد از توانمندي هاي خود در جهت رفع نيازهاي خود بهره مي برد، و اين مساله نه منع عقلي دارد و نه شرعي، زيرا آنچه از نظر شرع صحيح نيست پول گرفتن در قبال تعليم واجبات است و روحانيون معمولا به اين امر توجه دارند كه درقبال تعليم واجبات ديني پولي دريافت نكنند.
پي نوشت ها:
1. نحل، آيه 44.
2. محمدبن يعقوب كليني، الكافي،تهران، اسلاميه، ج 1 ،ص31.
موفق باشید.