سلام خدمت شما
من با يه دوستي از طريق ايميل آشنا شدم. ايشون مشكلشون هم جنس بازي هست.خيلي هم از اين موضوع رنج مي بره. من به كمك مطالب شما و منابع مختلف سعي كردم راهنمايي اش كنم. حتي پيش مشاور بفرستم. ايشون تا جايي كه تونسته تلاش كرده تا ترك كنه. ولي نميتونه. به همين خاطر چند روز پيش يه ايميل برام فرستاد. من عينا متن ايميلش رو براتون ميفرستم. ازتون خواهش مي كنم اگه راهنمايي در اين زمينه داريد دريغ نفرماييد. بي صبرانه منتظر پاسختون هستم.
متن ايميل ايشون بدين شرح است:

" سلام برادر علیرضاحالت خوبه؟من که خوب نیستم چون هر روز گناه و گناه و گناه میکنم و از امام زمانم شرم نمیکنم.آقا علیرضا بعد از صحبتهای شما به یک روانشناس مراجعه کردم و داستانم را گفتم بعد اون بنده خدا 2 تا تست برام نوشت که یکیش پانصد و خورده ای سوال بود و دیگری صد و شصت.بعد از تستها رفتم پیشش گفت که من نمیتونم این مشکلو کاریش کنم و 2 تا دکتر معرفی کرد که یکیش ویزیتش هر 45 دقیقه ای 70 هزار تومان بود که من اصلاً نمیتونستم پول چند جلسه اش را جور کنم و دومی که تو بیمارستان دولتی کار میکنه وقت 2 ماه دیگه را داد.آقا علیرضا: بچه که بودم پدرم کار رو دوست نداشت و کار نمیکرد و تو مغازه ی رفیقاش صبح و شب رو باهم خوش بودند و برای ماها پدری نکرد و صبح که میرفت بیرون آخر شب میومد و مادرم با گدایی و کار کردن تو خونه ی مردم خرج 5- 6 تا بچه ی قد و نیم قد رو درمیاورد و چونکه همیشه خسته میشد حوصله ی بچه ها رو نداشت و منم که طبیعتاً شیطونی میکردم زیاد سرم داد میزد یا لباسشو پاره میکرد یا نفرینم میکرد. میدونم که خیلی اون روزا از مادرم میترسیدم.همین ترس و اینکه خونواده ی ما فقیر بودند و در محله ای فقیر بودند که علاوه بر فقر فرهنگ هم نبود. میدونم که همه ی هم سن و سال هام تو بچگیشون زیاد باهم رابطه ی جنسی اعم از دستمالی ، خوردن آلت و یا لواط داشتند. منم تو همون بچگی گرایش پیدا کردم و چونکه تا 11 سالگی ختنه نشده بودم دوست داشتم لخت بچه ها را ببینم و دست بزنم. اونا هم چندین بار منو لخت کردند و آلتمو میخوردند و دست میزدند.چون تو کوچیکی بدلیل سبزه بودنم همیشه از طرف اقوام و بچه محلها تحقیر میشدم و بهم میگفتند سیاه؛ اعتماد به نفسی نداشتم و برا همین دوست داشتم بدن پسرای هم سن و سال رو از روی لباس یا برهنه ببینم. یادم است که تو راهنمایی یکبار یکی از بچه محل ها که همکلاسم بود به زور بهم تجاوز کرد و دوبار هم با اختیار خودم بهم تجاوز کردند ولی چون هر دو نفرشون از من چندسال کوچکتر بودند دخولی صورت نگرفت.خونواده ی ما و پدرم آدمهای ظاهراً مسلمان و مسجدی و نماز شب خوان بودند ولی خونواده ای همیشه توش دعوا و درگیری بود.من به لباس پوشیدن بچه محل ها و همکلاسی ها حسودیم میشد؛ به سفید بودنشون، به خونوادشون، به خونشون. چون خونه ی ما خیلی ظاهر خرابی داشت و شبیه کاروانسراهای قدیم و خرابه بود و همه ی همسایه ها یک دستشویی مشترک داشتیم و حمام هم یک حمام عمومی تو محل بود که اگر جنب میشدیم رومون نمیشد که بریم غسل کنیم و بعدش خودمون صاحب حموم شدیم.تو بچگی از دختر خاله هام خیلی خوشم میومد ولی چون اونا به تکلیف رسیدند دیگه حق دیدنشونو نداشتم. همیشه قبل خواب هام تصور دیدن لخت پسر را داشتم و یا رابطه با اونا اونم نه دخول بلکه بیشتر دستمالی یا بدن مالی...تو راهنمایی که بودن یه پسر بسیار زیبا کنارم بود ومن یواشکی دستم رو زیر باسنش میذاشتم و لذت میبردم. تو دبیرستان هم که ظاهرا بچه مثبت کلاس و مدرسه و بسیجی بودم بازم دوست داشتم بدن پسرها را ببینم ولی به کوچیکترا فکر میکردم . تو دبیرستان هم یکبار یکی رو گول زدم تا لختشو ببینم و وقتی لخت شد ازم خواست که بهش لواط کنم ولی هرکاری کردم داخل نشد و بیخیال شدیم.بعدشم توی دانشگاه بیشتر با تصور این چیزا بودم و گاه گاهی اگر فرصت میشد با اونا که تو محله قبلاً ارتباط داشتم در حد دستمالی و نگاه بود. بعدشم فوق لیسانس قبول شدیم و شهوت که در اوج بود سراغ عکسهای لخت پسرای 16-17 ساله رفتم و تا حالا هم بعضی وقتا همین غلطو میکنم.2سال قبل هم رفتم پیش یک سکس تراپ و اونم بعد همه ی شنیدن ها بهم گفت چرا تو نوجوانی استمنا رو کنار گذاشتی و به سمت پسرا رفتی و درمانی بهم نداد. الانم 27 سالمه و مجرد... برا همین منم که سالیان سال استمنا نمیکردم دوسالیه گاه گاهی استمنا میکنم هفته ای یکی دوبار و یک درد بزرگتر اینکه چند وقته تو جاهای شلوغ مثل اتوبوس های واحد از شلوغی استفاده میکنم و دستم را به پشت یا جلوی پسر دبیرستانی ها میذارم و اونا هم نمیفهمن یا به روی خودشون نمیارن. بعد همه ی این مصیبت ها و گناه ها هم صدقه میدم و نمازی میخونم و اشک میریزم که چرا این غلطو کردم.بازم چند روزی آرومم و باز روز از نو و این کثافت کاری ها از نو...خونوادم برام میرن خواستگاری ولی من میترسم که از رابطه با زن خوشم نیاد حتی به سفارش یک روان شناس دیگه عکس لخت دختر هم دیدم ولی حس شهوت بهم دست نداد وبدم هم نیومد ولی عکس پسر برعکسه و دوست دارم هی نگاه کنم چه از روی لباس چه از زیر لباس...همیشه نمازمو اول وقت میخونم ولی تو نماز هم فکر ولم نمیکنه چون به این فکرا عادت کردم و اگه کاری بیشتر نمیکنم چون به شدت آدم ترسویی هستم و از آبروم میترسم.اگه اون دکتره هم 2 ماه دیگه نوبت دارم هم نتونه کاری کنه نمیدونم چه کنم؟خدا عاقبتمو بخیر کنه...تو هم برام دعا کن که خلاص شم یا با خوب شدن یا با مرگ..."

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
فعلاً بايد به دوست تان هر جوري كه مي توانيد و از دست تان بر مي‌آيد روحيه بدهيد تا راه حل اصولي برخورد با اين مسئله را پيدا كند و به درمان قطعي خود بپردازد. مي توانيد به او توصيه كنيد به جاي اين كه ناراحت و آشفته گردد، سعي كند تمركز ذهني خود را از اين موضوع بردارد و با اتخاذ برخي راهكارها و ايجاد حواس پرتي اختياري مثل مطالعه، ورزش، انجام يك فعاليت تفريحي سالم و... فكر و ذهن خود را از مقوله همجنس بازي و گناه خالي كند.
كاملاً مشخص و محرز است كه تمايل دوست تان به همجنس بازي منشأ ذاتي ندارد و ناشي از اختلالات هورموني و مانند آن نيست، بلكه بيش از هر چيز، به تربيت غلط خانوادگي، تجارب غلط جنسي در اثر برخورد با دوستان ناباب، كنجكاوي هاي كودكانه، ضعف اعتماد به نفس و مانند آن مربوط است بنابراين با چندين جلسه درماني زير نظر سكس تراپيست باتجربه و روانشناس متعهد مي تواند بر همه مشكلات خود فائق آيد و مشكل همجنس بازي را درمان كند و با طراحي ازدواج سالم به زندگي عادي خود برگردد و به همه ناملايمات گذشته پشت پا بزند.
متأسفانه برخي از روانشناسان مُراجعان خود را راهنمايي غلط مي كنند و برخي از راهكارهايي كه با مباني ديني و موازين شرعي همسويي و همخواني ندارد، پيشنهاد مي دهند كه اين گونه راهكارها چون در تضاد با مفاهيم ديني است نه تنها بهبودي در وضعيت افراد ايجاد نمي كند، بلكه مشكلات ديگري را ايجاد مي كند و سبب وخيم تر شدن اوضاع مي گردد به همين خاطر، به دوست تان توصيه اكيد كنيد در صورت امكان، فقط به مراكز مشاوره و خدمات روانشناختي معتبر مراجعه كند و از روانشناسان باتجربه و متعهد كمك بگيرد. اين را بدانيد كه مراكزي كه زير نظر نظام روانشناسي فعاليت مي كنند، تعرفه هاي مشخص و معمولاً پاييني دارند. از سوي ديگر مي توانيد به دوست تان پيشنهاد دهيد كه براي درمان خود به مراكزي كه زير نظر برخي از نهادهاي فرهنگي، بهزيستي، مراكز حوزوي به صورت رايگان و يا با هزينه اندك خدمت رساني مي كنند مراجعه كند و هرگز درمان خود را بي نتيجه رها نكند.
از سوي ديگر، مي توانيد به دوست تان آدرس و شماره تلفن برخي از روانشناسان متخصص و متعهد را كه مي شناسيد معرفي كنيد تا وي با آنها در تماس باشد و آسيب هاي ناشي از همجنس بازي را درمان كند و تمايلات همجنس گرايانه خود را به تعويق بيندازد. سامانه « 09640 » بدون پيش شماره و يا سامانه «8999» بدون پيش شماره در شهر تهران و با پيش شماره 021 در ساير شهرها مي تواند به دوست تان به صورت رايگان مشاوره تلفني ارائه دهد و مقداري زيادي از آشفتگي ها و التهابات وي بكاهد و در بهبود وضعيت وي و تسريع آن نقش مؤثري داشته باشد.
در پايان اين را هم بدانيد كه امنيت و آرامش روحي و رواني خود شما در اولويت نخست قرار داد به هيچ وجه نبايد اجازه دهيد كه اين گونه مشكلات دوست تان آرامش را از زندگي تان بربايد و يا فكر و ذهن تان را تماماً به خود مشغول كند و يا زندگي تان را مختل كند و وقت بسياري را از شما بگيرد پس، با اين مسئله به صورت عادي برخورد كنيد و هرجا كه احساس كرديد ورود و مداخله شما در اين جريان باعث آسيب روحي و رواني خودتان مي گردد، ارتباط را قطع كنيد. نقش شما در اين بين بيش از ارائه راهنمايي هاي جزئي، اميد دادن و ارجاع به متخصصين مربوطه نمي تواند باشد، پس به هوش باشيد و فراتر از كاري كه نمي توانيد بكنيد، وظيفه ديگري را بر عهده نگيريد و كار اضافه اي انجام ندهيد و نيز مواظب باشيد در دام افراد فرصت طلب و هوسران نيفتيد و خود سبب ارضاي نيات پليد ديگران نشويد.
موفق باشید.