با سلام
حق الناسی که بر گردن من است دو گونه است 1. مادی 2 معنوی
برای جبران حق الناس معنوی گاهی انسان می تواند به فرد بگویید مانند دروغ .غیبت ....
ولی در بعضی موارد مانند نگاه حرام به نامحرم ... گفتن این موارد با عث مفسده بیشتر میشود به نظر شارع بهترین کاری که میتوان برای ادای دین انجام داد که امید به این باشد که خدا و بنده خدا از انسان راضی میشود چیست

خواهش میکنم جواب مبسوطی ارائه فرمایید
اینجانب در صدد ادای تمامی دیون خود هستم

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پرسش گر گرامي براي اداي حق الناس مادي بايد عين خسارت يا قيمت آن را به فردي كه نسبت به آن حق الناس كرده ايد، بپردازيد و اين گونه از دين و حق الناس مادي رها شويد، در روايات ما كفاره دين و بدهي هاي مالي فقط اداي آن شمرده شده است و حتي شهادت در راه خدا كه همه گناهان انسان را جبران مي كند، باعث جبران بدهي ها و ديون انسان نمي شود و تنها راه جبران آن پرداخت حقوق مالي به صاحبان حق است، همان طوري كه امام باقر(ع) مي فرمايد:«َ أَوَّلُ قَطْرَةٍ مِنْ دَمِ الشَّهِيدِ كَفَّارَةٌ لِذُنُوبِهِ إِلَّا الدَّيْنَ فَإِنَّ كَفَّارَتَهُ قَضَاؤُهُ.(1) اولين قطره از خون شهيد كفاره همه گناهان اوست به جز دين و بدهي كه كفاره و جبران آن پرداخت بدهي و دين است.»
اما در جايي كه انسان حق معنوي بر گردن كسي دارد مثلا آبرويي از كسي برده يا غيبت يا تهمتي به كسي زده است بايد از آن فرد حلاليت بطلبد، ولي اگر حلاليت طلبيدن، موجب ايجاد اختلاف و كينه و نزاع مي شود، لازم نيست حلاليت طلبيد، بلكه بايد توبه و استغفار كرد، و براي آن فرد نيز استغفار و طلب بخشش كرد، و با انجام كارهاي خير و هديه ثواب آن كارها به آن فرد كم كم اثرات بد آن را از بين برد. همان طور كه در احاديث داريم: «سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا كَفَّارَةُ الِاغْتِيَابِ قَالَ تَسْتَغْفِرُ لِمَنِ اغْتَبْتَهُ كَمَا ذَكَرْتَهُ (2) از پيامبر سوال شد كه كفاره و راه جبران غيبت كردن چيست؟ فرمودند: اين است كه هر وقت ياد آن فردي كه غيبتش را كردي، افتادي، برايش استغفار كني. »
پس هر جا حلاليت طلبيدن باعث مفسده بيشتر مي شود ، لازم نيست حلاليت بطلبيد، توبه و استغفار كافي است. حال چه آن كار غيبت وچه سوء استفاده از نامحرم و نگاه به او و چه غير او باشد.
پي نوشت ها:
1. شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، انتشارات جامعه مدرسين قم، 1413 ه.ق، ج 3، ص 183.
2. همان، ص 377.
موفق باشید.