چراباتاكيد قرآن دربرترى حضرت مريم برتمام زنان عالميان اعتقاد ما دربرترى حضرت زهراست

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در قرآن در باره برگزيدگي حضرت مريم آيه زير آمده است:
«وَ اِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ اِنَّ اللّه‏َ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَاصْطَفاكِ عَلي نِساءِ الْعالَمينَ يا مَرْيَمُ اقْنُتي لِرَبِّكِ وَاسْجُدي وَارْكَعي مَعَ الرَّاكِعينَ؛ (1) و آنگاه كه ملائكه گفتند: اي مريم همانا خدا تو را برگزيده و پاكيزه ساخته و بر زنان جهان برگزيده است. اي مريم در پيشگاه خدايت خضوع كن و به خاك بيفت و با ركوع‏كنندگان ركوع كن».
در آيه سخن از دو بار برگزيده شدن است:
بار اول او را به عنوان انسان كامل و ذريه صالح و شايسته انتساب به پيامبران، الگو و نمونه انسان برگزيد و در زمره انبياء و اولياي بزرگ و برگزيده قرار داد. او تنها زني است كه در قرآن در زمره «مُصْطَفَوْن» و برگزيدگان نام برده شده است.
در اين بار او مانند آدم، ابراهيم، موسي و عيسي از برگزيدگان شمرده شده و نه فقط بر زنان، بلكه بر همه انسان ها، و "علي نساء العالمين " به اصطفاء اول تعلق ندارد، معناي آيه اين است كه تو را برگزيد، همچنان كه در آيه ديگر او و ديگر قرينش يعني آسيه همسر فرعون، به عنوان الگوي انسان مؤمن براي همه زنان و مردان معرفي شدند:
«وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لي‏ عِنْدَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ وَ نَجِّني‏ مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّني‏ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمينَ؛ (2) زن و مرد، به همسر فرعون مثَل زده است، در آن هنگام كه گفت: «پروردگارا! خانه‏اى براى من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و كار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهايى بخش!» و همچنين به مريم دختر عمران كه دامان خود را پاك نگه داشت، و ما را از روح خود در آن دميديم او كلمات پروردگار و كتابهايش را تصديق كرد و از مطيعان فرمان خدا بود!».
در اينجا سخن قرآن فقط اين است كه مريم در زمره برگزيدگان است كه غير از او زنان ديگري هم در بين آنها هستند از جمله همسر فرعون.
البته با عنايت به تعريف ها و تمجيد هاي فراوان و بي نظير قرآن از مريم، مي توان به قطع برداشت كرد كه او از آسيه و از همه زناني كه تا زمان نزول قرآن برگزيده شده بودند.( كه خدا به همه آنها و تعدادشان آگاه است)، برتر بوده است. زيرا اگر زني از او برتر بود يا در رتبه او بود (مانند آسيه كه قريب به او بود) در قرآن ذكر مي شد و به عنوان الگو معرفي مي گشت.
اما برگزيده شدن دوم كه عام و بر همه زنان گذشته و آينده (از جمله حضرت زهرا) است، مربوط به فضايل ايماني و انساني نيست. گر چه فضايل ايماني و انساني در آن دخالت تام دارد.
برگزيدگي دوم بر خلاف برگزيدگي اول كه او و بقيه برگزيدگان از بين همه زنان و مردان برگزيده شده بودند، فقط از بين زنان است. پس معلوم مي شود در امري بوده كه به زنان اختصاص داشته است.
بار دوم او را از بين همه زنان عالم برگزيد تا آيت خودش قرار دهد و حامل نور عيسي گرداند و بدون وجود همسر، فرزندي به او بخشيد كه از پيامبران بزرگ و صاحب معجزات و كرامات بي‏نظير بود.
او بار دوم براي مادري عيسي برگزيده شد و چون مادري، شأن اختصاصي زنان است. پس او در اين مورد برگزيده از بين همه زنان جهان تا ابد تاريخ است و اين فضيلت اختصاص به او دارد:
«وَ الَّتي‏ أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فيها مِنْ رُوحِنا وَ جَعَلْناها وَ ابْنَها آيَةً لِلْعالَمين؛ (3) و به ياد آور زنى را كه دامان خود را پاك نگه داشت و ما از روح خود در او دميديم و او و فرزندش [مسيح‏] را نشانه بزرگى براى جهانيان قرار داديم!».
پس در اين زمينه خاص ايشان برگزيده بر همه زنان جهان است.
با توجه به آنچه گذشت معلوم شد كه بيان قرآن اثبات برگزيده بودن مريم و افضل بودن او از حيث ايمان و فضايل بر همه زنان تا زمان نزول قرآن است و بيش از آن دلالت ندارد. اما مخاطبان قرآن اين برگزيدگي را تا هميشه عمر بشر گمان مي كردند و وقتي رسول خدا دخترش را "سيده نساء العالمين" معرفي كرد ، با تعجب پرسيدند: مگر مريم برگزيده زنان جهان (و افضل مطلق) نيست؟ ايشان جواب داد كه او برتر از زنان عالم خود بود يعني همه امت ها تا امت اسلام زيرا ايشان مادر عيسي(ع) و از امت مسيح بود كه آخرين امت قبل از اسلام مي باشد. پس در همه امت ها تا زمان اسلام، زني به فضيلت حضرت مريم نبوده است.
اما اين كه آيا در امت آخرين هم زني هم پايه مريم و بلكه افضل از او خواهد بود يا نه؟ بايد به آيات قرآن و به بيان پيامبر رجوع كرد و آيات و روايات دلالت دارد كه حضرت زهرا افضل از مريم است:
حضرت زهرا كسي است كه خداوند در شأن او، پدر، شوهر و فرزندانش آيه تطهير را نازل كرده و او را در آيه مباهله شريك در رسالت شمرده و تنها مصداق "نسائنا" معرفي كرده و پيامبر هم در تفسير اين آيات ، او را از خود و پاره تن خود خوانده است. پس همان طور كه خود رسول خدا افضل برگزيدگان به طور مطلق است ، پاره تنش نيز كه با او در تطهير و مباهله و ... شريك است ، افضل برگزيدگان مي باشد.
پس افضل بودن حضرت زهرا با استناد به خود آيات قرآن و روايات مؤيد است نه اين كه قرآن بر برتر بودن مطلق حضرت مريم دلالت داشته و ما با استناد به روايتي اين اطلاق را قيد بزنيم
روايات هم در مقام بيان و تفسير آيات است كه اگر شما از آيات قرآن افضليت حضرت مريم را برداشت كرده ايد، برداشت درستي است. اما نه از آيه " و اصطفاك علي نساء العالمين" بلكه آيات ديگر اين دلالت را دارد و آن هم بر زنان همه امت ها تا اسلام؛ اما از زمان اسلام را نگفته و پيامبر دخترش را كه در ايمان و تقوا هم پايه خودش و پاره تنش مي باشد را برتر از همه، حتي مريم عليها سلام معرفي مي كند هچنان كه خودش برتر از همه حتي عيسي(ع) بود.
روايات پيامبر بر افضليت حضرت مريم هم فراوان است و در كتب معتبر شيعه و سني وارد شده و عالمان معتبر بدانها استناد كرده اند. از جمله اين روايات:
«فاطمه بضعه مني؛ (4) فاطمه پاره تن من است».
رسول خدا خطاب به ايشان فرمود:
«يا فاطمة إما ترضين ان تكوني سيدة نساء العالمين؛(5) و وقتي حضرت پرسيد پس مريم چه مي شود؟ جواب داد: او سيد زنان عالم خودش (امت هاي قبل از اسلام) بود».
امام علي هم بر بالاي مزار فاطمه خطاب به رسول خدا فرمود:
«قل يا رسول الله عن صفيتك صبري وعفا عن سيدة نساء العالمين تجلدي؛ (6)اي رسول خدا! از تحمل فراق برگزيده ات صبرم كم شده و چشم پوشيدن از فقدان سيده زنان دو جهان برايم مقدور نيست!».
روايات در اثبات برتري مطلق حضرت زهرا از زنان جهان در دنيا و آخرت بسيار است كه به بيان هاي مختلف در كتب معتبر شيعه و سني وارد شده و با توجه به آنها همه عالمان شيعه و كثيري از عالمان اهل سنت، ايشان را برگزيده زنان جهان و افضل از زهراي بتول مي دانند.
آلوسي بغدادي از مفسران به نام اهل سنت مي نويسد:
عقيده من اين است كه فاطمه بتول افضل زنان گذشته و آينده است؛ زيرا علاوه بر جهات ديگر ، او پاره تن رسول خداست. (7)
علامه شرف الدين در كتاب "الكلمه الغراء في تفضيل الزهراء" مي نويسد:
تعداد زيادي از علماي اهل سنت همچون تقي الدين سبكي، سيوطي، بدر، مقريزي، ابن ابي داود، مناوي و احمد زيني دحلان بر افضيليت حضرت زهرا بر حضرت مريم تصريح كرده اند. (8)
با توجه به مطالب بالا روشن شد:
در قرآن در باره حضرت مريم حكمي داده نشده كه با روايت شيخ صدوق تخصيص خورده باشد. با توجه به بيان قرآن برداشت اين بود كه ايشان سيد زنان جهان به طور مطلق است و رسول خدا جواب دادند كه ايشان سيد زنان زمان خويش است؛ يعني تا دوره اسلام و حضرت زهرا سيده مطلق است.
ديگر اين كه ما براي اثبات برتري حضرت زهرا به حديث در برابر صريح آيه استناد نكرديم تا درست باشد يا نباشد.
بقيه موارد هم در جواب روشن است.
اما در مورد تخصيص عام قرآني با روايت معتبر (گر چه مورد بحث ما مصداق آن نيست)، شيعه و سني بر جواز آن تاكيد دارند و براي آن موارد متعددي مي شمارند. (9)
پي نوشت ها:
1. آل عمران (3) آيه 42.
2. تحريم (66( آيه 11-12.
3. انبياء (21) آيه 91.
4. الخزاز القمي، كفايه الاثر، قم، خيام، 1401 ق، ص 37-38 ؛ احمد بن حنبل، مسند، بيروت، دار صادر، ج 4، ص 5 و ... .
5. ابي داود، مسند، بيروت، دار المعرفه، ص 197؛ حاكم نيشابوري، مستدرك الصحيحين، ج 7، ص 141 و ... .
6. كليني، كافي، تهران، اسلاميه، 1363 ش، ج1، ص 459.
7. آلوسي بغدادي، روح المعاني، بيروت، دار الكتب العلميه، 1415 ق، ج2، ص 150.
8. شرف الدين، الكلمه الغرّاء، ص 94.
9. شيخ مفيد، المسائل الصاغانيه، بيروت، دار مفيد، 1414 ق، ص 104؛ جصاص، الفصول في الاصول، 1405 ق، ج1، ص 144.
موفق باشید.