با عرض سلام و احترام;

در آیه 46 سوره حج می خوانیم: افلم يسيروا فى الارض فتكون لهم قلوب يعقلون بها او آذان يسمعون بها فانها لا تعمى الابصر و لكن تعمى القلوب التى فى الصدور

چرا در این آیه قلب مرکز تفکر و تعقل بیان شده؟ با توجه به این که امروزه میدانیم مرکز تفکر عقل است.

ممنون

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
اولاً: در قرآن كريم واژه قلب به معاني مختلف بكار برده شده، مثلاً يكي به معناي دل كه در آيات بسيار، قلب به معناي دل آمده، از جمله فرمود:
«وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالإِيمَانِ؛(1) قلبش به ايمان اطمينان دارد».
در اين آيه قلب به معناي دل است كه محل ايمان است.
دوم: به معناي خرد وعقل كه فرمود:
«إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِمَن كَانَ لَهُ قَلْبٌ؛(2) در اين كار يادآوري است براي كسي كه داراي عقل و خرد است».
سوم: به معناي رأي، مثلاً فرمود: «وَقُلُوبُهمْ شَتّى».(3)
قلب در اين آيه به معناي رأي و نظر است.(4)
بنابر اين واژه قلب در قرآن تنها به عنوان مركز تفكر نيامده، بلكه به معاني مختلف آمده و يكي از معاني آن مركز تفكر و يا از ابزار تفكر است.
ثانيا: اگر واژه قلب را در خطبه‌ها، نامه‌ها و حكمت‌ها نهج البلاغه از طريق نرم‌افزار و يا كتاب المعجم المفهرس نهج البلاغه، جست‌وجو نمايد، به آساني معلوم خواهد شد كه شايد هيچ موردي نمي توانيد يافت كه در نهج البلاغه قلب به معناي قلب طبي و پزشكي كه گوشت صنوبري شكل باشد.
واژه قلب در نهج البلاغه بر معاني مختلف به كار برده شده كه همه آنها در واقع مربوط به قواي ادراكي و يا تحريكي انسان است،‌به معناي آنچه در پرسش آمده هرگز نيامده.
اگر پرسشگر مورد خاصي را سراغ دارد و تصور مي‌كند كه قلب به معناي گوشت در سينه انسان به كار رفته لطفاً مطرح نمايد تا پاسخ لازم تقديم شود.
ثالثا: درباره آنچه با استناد به سخن روز در باره مغز در پرسش اشاره شد بايد گفت كه اينكه مغز مركز تفكر تلقي شده يك برداشت ماديگرايانه است، چون كساني كه روح را به عنوان يك موجود مجرد قبول ندارند همه امور ادراكي انسان را مربوط به مغز مي‌پندارند، ولي حقيقت آن است كه گرچه مغز به عنوان ابزار و وسايل ادراك نقش اساسي دارد، ولي درك و معرفت عقلي، حسي، وهمي و خيالي انسان بوسيله روح و نفس ناطقه انجام مي‌شود و مغز در واقع ابزار و وسيله كار روح است و خودش مركز تفكر و ساير ادراكات نيست.(5)
قلب و عقل و ساير قواي ادراكي انسان همه از شئون نفس ناطقه انسان است كه هر كدام وظيفه درك خاصي را بر عهده دارند. در اين باب مطالعه كتاب «عيون مسايل نفس» تأليف استاد حسن‌زاده آملي توصيه مي‌شود.

پي‌نوشت‌ها:
1. نحل (16) آيه 106.
2. ق (50) آيه 37.
3. حشر (59) آيه 14.
4. ر،ك: دانشنامه قرآن، ج 2، ص 1772.
5. ر،ك: نقد شبهات پيرامون قرآن، ص 388.

موفق باشید.