سلام. من از پاسخ شما ابداً متقاعد نشدم که هیچ. بلکه به وارون، به نظر من الـله ابداً تشدید ندارد. شما واژه الّلیل را مثال آوردید. این واژه فرنود است و تنها در قرآن های ایرانی بدین گونه نوشته شده است. در کلیه قرآن های کنونی بویژه قران های عثمان طه یی - که گفته میشود فرنود ندارند! (البته این قرآن ها نیز بنا به تحقیق فرنودهای بسیاری دارد!)- در همه جا الّیل نوشته شده است و در هیچ کجا الّلیل -که فرنود فاحشی است - نیامده است. در مورد واژه الـله نیز این استدلال شما کاملاً فرنود است. ال+ لاه نیز همانند ال + لیل که در نهایت به صورت الّیل نوشته میشود، به سبب این که لام اضافی بنا بر نوشتارهای تاریخی حذف نشده است، باید یا به صورت الّه نوشته شود و یا الـله. ضمناً این موضوع نیز پژوهشی تازه است که البته ابتکار اینجانب نبوده و من هم آن را پیشتر در جایی خوانده ام که هم اکنون آن را به یاد نمی آورم.

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
علامه طباطبايي اين لفظ را در اصل "ال + اله (اِله بر وزن فعال) مي داند كه همزه دوم در اثر كثرت استعمال حذف شده است.
اين كلمه به علت كثرت استعمال در خداي خالق و يگانه، به صورت علم و معرفه در آمده و عربهاي مشرك هم اين نام را براي خداي ناديدني كه به گمان آنها "رب الارباب" و متعالي تر از عبادت بشر بوده، مي شناختند از اين رو در قرآن آمده:
َ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ؟ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ (1)
هر گاه از آنان بپرسي چه كسي شما را خلق كرده، گويند: خدا.
َقالُوا هذا لِلَّهِ بِزَعْمِهِمْ، وَ هذا لِشُرَكائِنا (2)
گويند اينها براي خداي يگانه و اينها هم براي الهه هايي كه در معبوديت و ربوبيت شريك اويند. (3)
بنا بر اين آيات لفظ "الله" اسم خاص خداي خالق جهان بوده است و اين خود نشان مي دهد كه الف و لام ابتداي آن الف و لام تعريف نيست، بلكه الف و لام تعظيم است.
اما اين كه بعد از حذف همزه دوم و قرار گرفتن دو لام در كنار هم كه اولي هم ساكن است، چرا در كتابت در هم ادغام نشده و تشديد بالاي يك حرف قرار داده نشد، دليلش را در جايي نيافتيم و شايد اين رسم الخط در مورد اين لفظ استثنايي باشد تا عظمت را برساند.اين تشديدي كه الآن بالاي حرف لام مي گذارند نشان مي دهد كه نبايد دو لام را به صورت جدا خواند بلكه بايد هر دو را در تلفظ ادغام كرد و با تشديد خواند گر چه در كتابت هر دو نوشته شده اند.
پي نوشت ها:
1. زخرف(43) آيه87.
2. انعام(6)، آيه 136.
3. طباطبايي، الميزان، ترجمه موسوي همداني، قمف انتشارات اسلامي، 1374ش، ج 1، ص 29.

موفق باشید.