حضرت ارمیا !

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
«أَوْ كَالَّذي مَرَّ عَلى‏ قَرْيَةٍ وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلى‏ عُرُوشِها قالَ أَنَّى يُحْيي‏ هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَه...»(1)؛ يا به مانند آن كس كه به دهكده‏اى گذر كرد كه خراب و ويران شده بود، گفت: (به حيرتم كه) خدا چگونه باز اين مردگان را زنده خواهد كرد! پس خداوند او را صد سال مي راند سپس زنده كرد و برانگيخت...
در باره اينكه اين داستان درباره كداميك از پيامبران بوده احتمالات گوناگونى داده شده است بعضى او را ارميا و بعضى خضر دانسته‏اند. ولى مشهور و معروف اين است كه عزير بوده است.(2)
علت اين احتمالات مختلف هم روايات متعددي است كه از ائمه اطهار(ع) نقل شده است:
صاحب تفسير البرهان اين احتمالات را با استناد به روايات امامان(ع) بيان كرده است: « الذي مر على قرية هو عزير. قال: و هو المروي عن أبي عبد الله (ع) و قيل هو إرميا و هو المروي عن أبي جعفر (ع).(3)؛ آن كسي كه بر روستايي گذشت عزير بود كه اين مطلب از امام صادق(ع) روايت شده و در روايتي ديگر از امام باقر(ع) گفته شده او ارميا بود.
و روي عن علي (ع): «أن عزيرا خرج من أهله، و امرأته حامل، و له خمسون سنة، فأماته الله مائة سنة، ثم بعثه فرجع إلى أهله ابن خمسين سنة و له ابن له مائة سنة، فكان ابنه أكبر منه، فذلك من آيات الله»(4)؛ از حضرت علي(ع) روايت شده كه عزير از ميان اهلش خارج شد و همسرش حامله بود و عزير پنجاه سال داشت. پس خداوند عزير را صد سال ميراند. سپس برانگيخت پس به خانه اش برگشت به صورت همان پنجاه ساله و براي او پسري صد ساله بود، پسرش بزرگتر از او بود و اين از آيات خدا است.
بعضي هم ارميا را همان عزير مي دانند يعني يك شخصي كه در بعضي منابع نام او را عزير و در بعضي ديگر نام او را ارميا گذاشته اند.
اما حضرت ارميا يكي از پيامبران بزرگ بني اسرائيل است. در منابع اسلامي به نام ارميا يا برميا و عزير آمده است.( تلفظ ارميا با كسره همزه درست و مشهور است و معناي تحت اللفظي آن « گرامي داشته شده از سوي خدا » است) اين پيامبر حدود 645 سال قبل از ميلاد در عناتوت و عناتاي كنوني واقع در شمال شرقي بيت المقدس در خانواده اي روحاني به دنيا آمد. پدرش از روحانيون برگزيده زمان حضرت داود بود. در زمان ولادت اين پيامبر، بت پرستي در ميان بني اسرائيل رايج و كم كم جانشين دين حضرت موسي شده بود. ارميا از نوادگان هارون پسر عمران بود. در آغاز جواني، زماني كه به پيامبري رسيد، خدا به او وحي كردكه تو را براي كاري بزرگ برگزيده ايم. ارمياي پيغمبر، برنامه هايش بيشتر انذار و وعيد بود. براي دين يهود، اندرزها و سخن هاي گفتني را گفت و از آنها خواست كه پيش از نزول بلاي الهي توبه كنند. ولي آن قوم بني اسرائيل، به ويژه ساكنان آن سرزمين و خويشاوندان خودش به گفته ها و انذارهايش توجهي نكردند و به كارها و رفتارهاي ناشايست خود ادامه دادند. سرانجام ارميا آنها را نفرين كرد و از بيت المقدس بيرون رفت. بعد از رفتن او، بخت النصر پادشاه بابل به اورشليم حمله كرده و پس از محاصره طولاني آنجا را فتح كرد و به آتش كشيد. بسياري از مردمانش را كشت و شهر را با خاك يكسان كرد. بار ديگر ارميا به بيت المقدس برگشت. وقتي شهر را ويران و كشته هاي مردم را ديد، تعجب كرد كه خداوند چگونه اينها را زنده مي كند؟ لذا خداوند او را ميراند. در مدتي كه او به حال مرگ خفته بود، دوباره آن شهر آباد شد و مردم سرگرم كار و زندگي شدند. بعد از سالها او از خواب بيدار شد و با ديدن نشانه هاي توانايي پروردگارش، مسئله احياي پس از مرگ براي وي روشن شد. براي اطلاعات بيشتر درباره اين پيامبر به منبع زير مراجعه نماييد.(5)
پي نوشت ها:
1. بقره(2)آيه259.
2. مكارم شيرازي، تفسير نمونه، انتشارات اسلاميه، ج‏2، ص 296.
3. بحراني، سيد هاشم،البرهان في تفسير القرآن، انتشارات بعثت، ج‏1، ص534.
4. همان.
5. عزيزي، يوسف، داستان پيامبران يا قصه هاي قرآن از آدم تا خاتم، انتشارات هاد، بخش بيست و سوم، ص599.

موفق و موید باشید