اصول مذهب چیست وفرق ان با اصول دین درچیست

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
هرچند آيه يا روايتي وجود ندارد كه در آن نام و تعداد اصول دين و مذهب يا فروع دين ذكر شده باشد، اما علماي دين از مجموعه آيات و روايات به اين نتيجه رسيده اند كه سه اصل توحيد و نبوت و معاد كه زير بناي همه اديان آسماني هستند، اصول و پايه هاي دين اسلام شمرده مي شوند. به همين خاطر آن ها را به طور خاص و جداگانه مطرح نموده، تقليد در باور به آن ها را جايز ندانسته و اين موارد را به عنوان شاخصه تعيين كننده مباني فكري دين اسلام مطرح كرده اند.
اما با توجه به فرقه ها و گرايش گوناگوني كه در دين اسلام به وجود آمد، لازم بود كه نگاه عميق و دقيق اسلام كه در قالب سنت رسول خدا و اهل بيت عليهم السلام براي ما تبيين شده، به عنوان اصول شاخص و متمايز اسلام معرفي شود، در نتيجه دو اصل امامت و عدل هم به اين اصول ضميمه شد تا حدود تفكر دقيق اسلامي و مذهب شيعي را به خوبي روشن سازد. بر اين اساس اصول دين در تفكر مذهب شيعه به پنج چيز است: توحيد، نبوت، معاد، عدل و امامت؛ كه در نگاهي دقيق تر سه اصل اول به عنوان اصول دين ( مشترك بين همه فرقه هاي اسلامي ) و دو اصل ديگر اصول مذهب ناميده مي شوند.(1)
دو اصل امامت و عدل در عين اهميت و جايگاه شان، بيانگر گرايش خاص شيعي در بين فرقه هاي اسلامي و نشان دهنده وجه تمايز شيعه با ديگر فرقه ها است. به همين خاطر در تفكر شيعي در ضمن اصول دين و مذهب مطرح شده اند، نه اينكه اين دو اصل اموري همانند توحيد و نبوت و معاد باشند. به عبارت ديگر اصل امامت و عدل هم به عنوان معرف مكتب و مذهب تشيع، از اصول دين شمرده شده. امامت در مقابل اهل تسنن است كه به امامت به معناي خاص آن معتقد نيستند. اصل عدل در برابر گروه اشاعره، از اهل سنت است كه به عدل اعتقاد ندارند. (2)
اگر با دقت بنگريم مي بينيم كه عدل زير مجموعه بحث توحيد و در زمره صفات الهي است. هر چند از اهميت بالايي در نتايج و آثار معرفتي برخوردار است، اما در اصل حقيقت تفاوتي با ديگر صفات كمالي خداوند ندارد، چون همه اين صفات با ذات الهي يكي بوده و تفاوت و تمايزي ندارند؛ اما به خاطر تبيين درستي كه از نگاه و تفكر خاص شيعي و جدايي اين تفكر از ساير تفكرات توحيدي مانند تفكر جبري ايجاد مي كند، عدل به عنوان يك اصل مبنايي در زمره اصول دين و مذهب ذكر مي شود، در حالي كه صفات ديگر الهي چنين خصوصيتي ندارند.
حد اكثر آن است كه بگوييم فرق عدل با ديگر صفات آن است كه باعث شناخت تفكر شيعي كه به عدليه هم معروف است، از تفكر رايج جبري در ديگر فرقه ها مي شود، پس تفاوتي كاربردي لااقل بين صفت عدل با ديگر صفات الهي وجود دارد.
امامت هم در زير مجموعه اصل نبوت قرار مي گيرد. به نوعي ادامه آن محسوب مي شود و به علاوه مورد اعتقاد همه فرقه هاي اسلامي است، اما شيعه به امامت با نگاهي خاص و متفاوت معتقد است. به همين خاطر در ضمن اصول تفكري خود از آن ها نام مي برد تا تصور نشود كه به امامتي همانند ديگر فِرَق معتقد است.
پي نوشت‏ها:
1. سيد حيدر آملي، اسرار الشريعه، نشر علمي فرهنگي تهران، 1370ش، ص 30.
2. مرتضي مطهري، آشنايي با علوم اسلامي(كلام، عرفان)، انتشارات صدرا، تهران، 1390ش، ص 60.

موفق و موید باشید