باسلام
ساختن مناره وگنبدوگل دسته برای مساجدواماکن مذهبی چه معناومفهومی داردوگنبدوگل دسته نشانگرچیست؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
گنبد و گلدسته در بناهاي اسلامي در دو مورد ساخته مي شود.
يك: در مساجد كه علامت و نشانه اي است تا مردم آن مكان را شناسايي كنند و از دور دست به راحتي براي عبادت به مساجد دسترسي داشته باشند.
دوم: در بارگاه ها
ساختن قبّه و بارگاه بر قبور بزرگان و اولياي خدا به عنوان بزرگداشت و يادبود و تكريم آنان بوده است. عقلاي عالم براي بزرگداشت شخصيت هاي علمي، سياسي بناي يادبود يا مجسمه روي قبر يا در جاهاي مناسب ايجاد مي كردند. اين چيزي نيست كه در اسلام رسم شده باشد. بلكه قبل از اسلام نيز نزد مردم رواج داشته است. قرآن درباره ‌اصحاب كهف مي‌فرمايد:
"فقالوا ابنوا عليهم بنياناً ربّهم أعلم بهم قال الّذين غلبوا علي أمرهم لنتّخذنّ عليهم مسجداً؛
گفتند بنايي بر آن بسازيد. پروردگارشان از وضع آن‌ها آگاه تر است و آنان كه آگاهي بيش تر بر راز آنان (اصحاب كهف) داشتند گفتند: روي مدفن آنان مسجدي مي سازيم (تا خاطره آنان فراموش نشود)". (1)
سمهودي در ضمن بحث از پوشش هاي روضه و مرقد مطهر پيامبر و معطّر كردن گفته است: در زمان هارون الرشيد خيزران (مادر هارون) دستور داد مسجد پيامبر و قبر مطهر را با زعفران و عطرهاي ديگر معطّر كردند. نيز قبر را با شال ها و پارچه هاي مشبّك حرير پوشانيدند. پرده كشيدن روي قبر و اطراف آن معمول بوده است. قنديل هاي گوناگون از طلا و نقره و بلور در اطراف حجره و روضه پيامبر قرار مي دادند. جمع بي شماري از علما و زهّاد براي زيارت قبر پيغمبر كه آمده اند، امور مذكور را منع و انكار نكرده اند.
شمار قنديل هاي حرم نبوي گاهي به حدّي مي رسيد كه قسمتي از آن‌ها را مي فروختند. قيمت آن را به مصرف بنا يا تعمير اطراف حرم مي رساندند، از جمله در سال 705 رئيس خدّام حرم پيامبر از سلطان اجازه گرفت كه قسمتي از قنديل ها را بفروشد و از پول آن مأذنه اي در باب السلام بنا كند، كه سلطان اجازه داد. (2)
سمهودي در كتاب وفاءالوفا درباره گنبد كبود روي حرم نبوي مي‌گويد: قبل از حريق در مسجد شريف در سال 654 روي حجرة پيامبر قبّه اي نبود، بلكه روي بام به موازات حجره بنايي از آجر به اندازه نصف قامت يك انسان وجود داشت تا بام حجره از ديگر قسمت هاي مسجد مشخص شود. در سال 678 در زمان ملك منصور قلاوون صالحي قبّه اي روي حجره بنا شد كه پايين آن مربع و بالاي آن هشت گوشه بود. (3)
در سال 72 هجري قمري به دستور عبدالملك خليفة اموي بر بالاي صخره ذبائح در اورشليم نزديك مسجد الاقصي قبّه و گنبدي ساخته شد كه به آن قبّه الصخره گفتند. (4)
ساختن گنبد يا بنايي به شكل ديگر روي قبور بزرگان به جهت تكريم و احترام آنان بوده است. مؤمنان و معتقدان به آن بزرگواران هر از چند گاهي از باب ذوقياتي كه داشتند، آن‌ها را به شكلي كامل تر در مي آوردند. نقش معماران و حاكمان در اين زمينه بسيار بوده است. البته در برخي جاها اين ساختمان ها به صورت كلّه قندي چند ضلعي و در اكثر موارد به صورت گنبد مدوّر بوده است. در ساختن اين بناها وضعيت آب و هوايي مناطق نيز دخيل بوده است، مثلاً در مناطق گرمسيري بلند بودن سقف همراه با دريچه هاي اطراف آن باعث كوران هوا و خنگي فضاي آن براي زوّار و نمازگزاران مي شد؛ با توجه به اين كه در زمان هاي قديم امكانات رفاهي فعلي وجود نداشته است.
دانستن اين نكته نيز خالي از لطف نيست در مورد شكل گنبدها در مساجد و اماكن مقدس اسلامي بايد گفت كه برخي از اين اشكال،‌ نوعي وام گيري از معتقدات ايران باستان و اديان قبل از اسلام است كه كم كم رنگ و بوي اسلامي به خود گرفته و در زمره فرهنگ اسلامي و معماري اسلامي درآمده است.
فلسفه شكل گنبد و مناره:
در اسلام دعا و راز و نياز با خدا از جايگاه خاصي بهره مند است. گنبد در مكتب معماري مسلمانان، معنايي از هدف و جايگاه رسيدن به هدف، يعني الله را دارد.
كارشناسان براي گنبد و گلدسته كه يكي از اصلي ترين رمز پردازي ها در مساجد است، رموز و دلايل خاصي را مطرح كرده اند؛ بعضي مي گويند كه گنبد مانند سرانسان است و دو گلدسته، مانند دو دست كه به حالت التجا و التماس و خواهش در كنار سر، رو به آسمان و رو به ذات اقدس الهي بلند شده است؛ مانند كسي كه دست هايش را در جلوي سر و صورت، حتي از سر بالاتر هم برده است و دعا مي كند گرچه اين تشبيه جالبي است، امام فلسفه ي اصلي گنبد و گلدسته، فراتر از اين است و علاوه بر اين، اهل تسنن كه يك گلدسته در مساجد مي سازند، مطلب فوق را تا حدي بي اعتبار مي كند. بعضي از صاحب نظران، گلدسته ها را عامل ايستايي و ايستادگي در كنار ايوان هاي بلند، براي حفظ ايوان ها مي دانند تا از در رفتگي ايوان ها جلوگيري شود.(5)
پي نوشت ها:
1. كهف (18) آيه 21.
2. علي اصغر فقيهي، وهابيان، انتشارات صبا، تهران، 1377 ص 59 به بعد، با تلخيص.
3. همان، ص 62، به نقل از وفاء الوفاء، سمهودي، ج1، ص 435.
4. علي اكبر دهخدا، لغت نامه، ص 15382.
5.http://felezkari-hafezi.com/index.php?option=com_content&view=article&id...
موفق و موید باشید