بنام خدا
با سلام و خسته نباشد
پيشاپيش از عرايضم شرمنده هستم
بنده در دوره سربازي چندين بار شاهد عمل لواط درجه داران وظيفه با يكي از سربازان بودم تا اينكه يك شب كه بيشتر سربازان به مرخصي رفته بودن حركات شهوتناك اين سرباز دامن من راهم گرفت با وجود اينكه فردي تحصيلكرده و از خانواده مذهبي بودم آن شب نفس من كاملا اختيارم را در دست گرفت و اثري از عقل نديدم بلافاصله پس از اين عمل پشيماني عجيبي بر من مسلط شد كه تا به حال نديده بودم و تا پاسي از شب بيدار بودم صبح كه از خواب بيدار شدم آرزو ميكردم همه ماجراي شب گذشته يك خواب باشد ولي افسوس ، آن روز پس از مقداري مطالعه در سنگيني اين گناه و شرايط توبه غسل كردم نماز خواندم طلب استغفار كردم گريه كردم يك هفته روزه گرفتم و پس از صحبت با اون سرباز مفعول از او هم خواستم توبه كند در ضمن صحبت هايم با آن سرباز از شك خودم در دخول پرسيدم او هم معترف به اين قضيه بود كه دخول نشد حال" الله اعلم" ،هرموقع به ياد اين گناهم ميفتم وپيش خودم فكر ميكنم كه گناهي كردم كه جز با اعدام و از دست دادن جان خود از آن پاك نميشوم ديوونه ميشدم از آن زمان حدود هشت ماه گذشته و من با اين اميد ادامه ميدم كه اگه نميتونستم گناهم رو جبران كنم خدا فرصت ادامه زندگي نميداد و خودش طي حادثه اي جوونم رو ميگرفت ولي دو سه روز پيش شنيدم دوتا برادر دوقلو رو كه قبلا من ميشناختم و بچه هاي خوبي بودن و تازه به سن بلوغ رسيده بودن رو بسيج محله به جرم لواط با دو پسر نا بالغ گرفته و قرار دو تا برادر رو در ملاء عام اعدام كنن استرس عجيبي به من حكمفرما شده ، دارم داغون ميشم دارم فكر ميكنم شايد اگه تا حالا خدا گناهم رو نبخشيده باشه چي؟ويه همچين سرنوشتي رو هم بايد من داشتم باورم نميشه به اين راحتي بايد از زندگي خداحافظي كنم دارم فكر ميكنم شايد دليل عدم موفقيت هام و بدآوردنام قهر الهي باشه ،با عرض شرمندگي بنده به عادت بد و گناه استمناء مبتلا هستم و شايد صدها بار توبه كردم ولي فشار رواني و جسمي نگذاشته و توبه شكستم و به نظرم تنها راهش ازدواج هست ولي چه كنم كه شرايطشو ندارم و وضعيت اشتغال هم كه مناسب نيست و ناچاراً ادامه تحصيل دادم و كارشناسي ارشد مهندسي خوندم به اميد روزهاي بهتر ! و با اين وضعيت و اينكه استمناء نميذاره نمازهامو درست و سر موقع بخونم به نظر خودم دارم كم كم اعتقاداتمو به بعضي از اصول اسلام(مثل عدالت و..) از دست ميدم و زندگي برام پوچ شده نه به اين دنيا اميد دارم نه اون دنيا و من كه فردي مغرور بودم وقتي به اون دنيام فكر ميكنم بد جور احساس حقارت ميكنم لطفا كمكم كنيد
چن سوال هم داشتم
1)من خيلي به احاديث اعتقاد ندارم اگه ميشه با آياتي مستدل درباره قبولي توبه به من قوت قلب بدين؟من ازكجا بفهم توبه ام حقيقي بوده و خدا قبول كرده؟
2)به نظر شما اينكه فرد خود رو معرفي كند و حد لواط بر او اجرا شود تا در آن دنيا پاك باشد و مورد مواخذه قرار نگيرد بهتر از توبه كه با عدالت خداوند منافات دارد نيست يعني اينكه كسي كه گناه كرده و توبه كرده با كسي كه اصلا گناه نكرده و يا كسي كه بر روي او حد انجام شده يكي باشد با عدالت خداوند منافات ندارد (لطفا با دليل)
3)آيا گناهي برمن بواسطه اين كه گناه لواط ديگران رو ميديدم و به كسي نميگفتم نمياد؟
4)با توجه به اينكه شرايط توبه پشيماني قلبي و عدم ارتكاب دوباره گناه هست آيا گناهان ديگه من مثل استمناء و نماز نخواندن و بعضا روزه خواري مانع قبولي توبه من از لواط نميشوند؟
5)اثر وضعي اين گناه لواط كه توبه كرده ام در آخرت چه خواهد؟ آيا به بواسطه توبه هنگام مرور پرونده من در آن دنيا يا عالم برزخ هيچ اشاره به اين گناه من نخواهند كرد و هيچ سوال يا كيفري در نظر نخواهند گرفت؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
لازم است به چند نكته توجه كنيد:
1. لواط از گناهان بزرگ است. كسي كه اين گناه را انجام داده نيازي نيست خود را معرفي كند تا حد بر او جاري شود. بلكه بايد توبه كند. اظهار پشيماني در پيشگاه الهي دستور خاصي ندارد. مهم عزم بر ترك گناه و ندامت و پشيماني دروني است. اگر كسي به اين حالت دست يافت، حقيقت توبه در او محقق شده است و مراتب ديگر توبه براي رسيدن به مراتب بالاتر كمالات است. بعد از توبه هيچ حالت انتظاري براي قبولي توبه نيست. هر چند حالات و رفتار هاي خود فرد رفتار حاكي از آن است.
توبه هر گاه حقيقى و واقعى باشد و از اعماق جان برخيزد و جامع شرايط باشد و واقعاً از گناهى كه مرتكب شده احساس خجلت و ندامت كند و خود را در پيشگاه خدا شرمنده ببيند و در صدد كسب رضاى حق تعالى باشد, مقبول درگاه احديت واقع شده و آثار و بركاتش نمايان مى گردد. هر چند گناه بزرگ يا بسيار باشد. قرآن كريم مى فرمايد: اي بندگان كه بر خود اسراف و ستم كرديد، از رحمت خدا مأيوس نشويد كه خدا همه گناهان را مى آمرزد، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است. (1)
توبه حقيقي نه تنها آثار وضعي و تكليفي گناه را محو مي كند و گناهكار را از گناهان پاك مي نمايد، بلكه گناهكار توبه كننده را محبوب خدا مي سازد. قرآن كريم مي فرمايد: «اِنّ الله يحبّ التوابين؛ (2) خداوند توبه كنندگان را دوست مي دارد».
2. از روايات به دست مي آيد توبۀ واقعي گناه را پاك نموده و اثري از آن باقي نمي گذارد. پيامبراسلام (ص) مي فرمايد:«التّائب من الذّنب كمن لا ذنب له‏؛كسى كه از گناه توبه كند، مانند كسى است كه گناه نكرده است‏».(3)
امام خميني مي فرمايد: روح انسان در ابتداي خلقتش خالي از هرگونه نقش نگار است، چه نقوش روحاني و چه ضد آن، و اگر مرتكب گناه شود ،كدورت و تاريكي در دل او پديدار مي شود، اگر قبل از اينكه تاريكي تمام صفحۀ قلب را فرا بگيرد، بيدار شود و توبه نمايد، از تاريكي بيرون مي آيد و به فطرت اصلي خود بر مي گردد، طوري كه گويا اصلاً تاريكي در آن نبوده.(4)
كسي كه از گناه توبه مي كند، مانند كسي است كه گناه نكرده، اما فرض كنيد دو نفر دو قلو از مادر متولد شدند. بعد از سالياني يكي راه مستقيم و صالحان را در پيش گرفت و ديگري به بيراهه رفت و گمراه شد، ولي متنبه شده و توبه نمايد. حال كه توبه نموده، گناهانش بخشيده مي شود به طوري كه گويا گناهي نكرده، اما اگر اين دو نفر را مقايسه كنيم، آيا با هم برابرند و نزد خدا يكي هستند؟
حتماً توبه كننده به اندازۀ سالياني كه گناه مي كرده، از اعمال صالح باز مانده و به همين اندازه عقب تر از برادر صالح خود است و براي جبران گذشته بايد دو چندان تلاش نمايد تا در رتبه و درجۀ برادر خود قرار بگيرد. توبه گناه را نابود مي كند. اگر بخواهد همرديف و درجۀ كسي كه گناه نكرده، قرار بگيرد، بايد جبران گذشته را نمايد.
در قيامت نيز كسي كه گناه نكرده چون از عمرش بهتر استفاده كرده و با گناه، اعمال صالحش را از بين نبرده است طبيعتا مقامش و اعمالش بيشتر از كسي است كه اگر چه خدا با توبه او را بخشيده، ولي به خاطر گناهانش كمتر توانسته عبادت كند و گاها اعمال خوبش را با گناه نابود كرده است. ولي هم توبه كار و هم معصوم مورد رحمت خدا هستند. اگر چه تفاوت در مقام و مرتبه دارند. بر اين اساس روشن شد پذيرش توبه كسي كه گناه كرده و توبه كرده با كسي كه اصلا گناه نكرده و يا كسي كه بر روي او حد انجام شده يكي باشد با عدالت خداوند منافات ندارد.
3. خداوند با حكمت و دانش گسترده خويش همراه با غرايز و نيروهاي ديگر، غريزه جنسي را نيز در انسان آفريده است كه به هنگام بلوغ شكوفا مي‏شود. اگر به درستي رهبري نشود، ناگزير طغيان مي‏كند. شخص را به راه‏هاي انحراف و سقوط مي‏كشاند. خود ارضايى يكى از اقسام انحرافات جنسى به شمار مى‏رود كه در پيدايش آن علل مختلفى دخالت دارد و موجب عوارض جسمي و رواني بسياري نيز مي شود. ضمن سپاس از شما به جهت ارتباط با ما، مطالب تكميلي درباره عوارض استمنا و راه هاي رهايي از آن را مي توانيد در آرشيو سايت، به نشاني porsojoo.ir و pasokhgoo.ir مطالعه كنيد.
فراموش نكنيد ارائه هر راهكاري براي ترك خودارضايي، متوقف بر خواست و اراده قطعي شماست. لذا مهم ترين ابزار در فرار از دام شيطان، اراده و قوي در ترك اعمال زشت و ناپسند است. مهم ترين كاري كه بايد انجام دهيد، اين است كه اراده و اعتماد به نفس خود را تقويت نماييد تا در مقابل طوفان وسوسه هاي شيطاني تاب بياوريد.
توبه از هر گناهي و از جمله خودارضايي دو ركن اساسي دارد: پشيماني بر گناه؛ عزم بر ترك آن. مهمترين گام در ترك استمنا، اراده و صبر در برابر خواسته‌هاي نفساني است. اگر قبلاً تصميم گرفته‌ايد، ولي باز آن را شكسته‌ايد، مأيوس نشويد. بياييد از نو تصميم بگيريد. با جديت وارد عمل شويد. با بر زبان جاري كردن استغفار و طلب مغفرت و عزم بر ترك گناه مطمئن باشيد گناه سابق شما بخشيده شده است.
در صورت تمايل درنامه هاي بعدي در خصوص نماز و آثار ترك آن سخن مي گوييم.
پي نوشت ها:
1 . محدث نورى، مستدرك الوسائل مؤسسه آل البيت عليهم السلام قم، 1408 ه.ق، ج 14، ص 343.
2. سوره بقره(2) آيه 222.
3. شيخ كليني، الكافي، ج‏2، ص 435، دارالكتب الاسلاميه، تهران، 1365ش.
4. امام خميني، چهل حديث، ص272، چ20، مؤسسه تنظيم و نشر آثار .امام خميني، چاپ دوازدهم، 1378 ه ش.
موفق و موید باشید