سلام.

منظور از اینکه امامان اسم اعظم بلدند چیست؟

لطفا" توضیحات بیشتری بدهید.

پرسشگر گرامي، با سلام و سپاس از ارتباط¬تان با اين مرکز و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز

اسم اعظم یکی از حقایق این عالم است و آگاهی امامان از این حقیقت امری بعید نیست زیرا این بزرگواران به خزانه علم الهی دسترسی دارند ؛ مهم آن است که ببینیم حقیقت اسم اعظم چیست ؛ در روایتى وارد شده: اسم اعظم، اسمى است که اگر خدا را به آن بخوانند، عطا مى‏کند. اگر به آن دعا کنند، اجابت مى‏ نماید. (1)
روایات فراوانى در تعیین اسم اعظم وارد شده است که در این مجال به برخى اشاره مى ‏کنیم :
1- امام عسکرى (ع) فرمود: «بسم اللَّه الرحمن الرحیم، به اسم اعظم نزدیک‏تر است از سیاهى چشم به سفیدى آن». (2)
2- در برخى روایات گفتن یکصد مرتبه: «بسم اللَّه الرحمن الرحیم، لا حول و لا قوه الاّ باللَّه العلىّ العظیم» بعد از نماز صبح را اسم اعظم الهى شمرده ‏اند.
3- در روایات دیگرى نام‏هاى مقدّس دیگرى از نام‏هاى خداوند و اسمای حسنى ذکر شده است. (3)
در تفسير اين روايات و در تبیین حقیقت اسم اعظم مطالب مختلفی گفته شده و ابهام در این زمینه کم نیست؛ مثلا ذکر شده است :
الف) اسم اعظم یک کلمه یا یک جمله یا آیه‏اى است و این همه تأثیر و قدرت، در الفاظ و حروف آن نهفته شده، بى آن که قید و شرطى داشته باشد.
ب) اثر از الفاظ است، به ضمیمه حالات و شرایطى در گوینده از نظر تقوا و پاکى و حضور قلب و توجه خاص به خدا و قطع امید از غیر او و توکل کامل بر ذات پاک خدا.
ج) اسم اعظم از مقوله لفظ نیست و اگر پاى الفاظ به میان آمده، اشاره به حقایق و محتواى این الفاظ است. باید معانى این الفاظ در جان آدمى نهادینه شده و آراسته به این معانى گردد. به مرحله‏اى از کمال برسد که دعاى او مستجاب و حتّى تصرف او در موجودات تکوینى به فرمان خدا نافذ گردد.
از این سه احتمال، احتمال اوّل بسیار بعید به نظر مى‏رسد که حروف و الفاظ بدون تکیه بر محتوا و بدون توجه به اوصاف و حالات گوینده چنان اثرى داشته باشد. این گونه برداشت از اسم اعظم، از روح تعلیمات اسلام دور است.
اسم گفتی، رو مسمى را بجوى ماه در بالاست، نى در آب جوى
هیچ اسم بى مسمّى دیده‏اى؟ یا ز گاف و لام گُل، گُل چیده‏اى؟
در مجموع به نظر می رسد احتمال دوم و سوم بسیار به واقع نزدیک‏تر است. مرحوم علامه طباطبائى بعد از اشاره به اسم اعظم مى‏فرماید:
«نام‏هاى خداوند عموماً و اسم اعظمش خصوصاً، هر چند در عالم هستى و وسائط و اسباب نزول فیض در این جهان موثر است، ولى تأثیر آن مربوط به حقایق این اسماء است، نه الفاظى که دلالت بر آن مى‏کند و نه به معانى متصوره در ذهن». (4)
تفاوت در روایات ممکن است به خاطر تعدد اسم اعظم، یا تفاوت خواسته‏ها باشد، ولى آن چه مهم است، پاکى دل و خلوص نیّت و توجه به خدا و قطع امید از غیر او و آراستگى به این اوصاف است که روح اسم اعظم را تشکیل مى‏دهد. از رسول خدا (ص) در مورد اسم اعظم سؤال شد، حضرت فرمودند:
«هر اسمى از اسماى الهى، اعظم است؛ پس قلب خویش را از غیر خدا خالى کن (و تمام توجهت به حق باشد). خدا را به هر اسمى که مى‏خواهى بخوان. براى خداوند اسمى متفاوت با اسم دیگر نیست، بلکه او خداوند واحد قهار است». (5)
برخی بزرگان تاکید می فرمایند که انسان کامل مظهر اسم اعظم خداوند است (6) در نتیجه می توان گفت وجود مقدّس امام زمان (عج) از مصادیق کامل اسم اعظم الهی است و حقیقت اسم اعظم به طور کامل نزد آن بزرگوار می باشد.
پى نوشت‏ها:
1. مجلسي، محمدباقر، بحار الانوار، موسسه الوفاء، بيروت، 1404ه.ق، ج 93، ص 225.
2. همان، ج 78، ص 371، باب 6.
3. براى اطّلاع بیشتر رجوع شودبه : بحارالأنوار ،ج 90، ص 223، باب اسم اعظم .
4. علامه طباطبايي، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، انتشارات جامعه مدرسين، قم، 1417ق، ج 8، ص 372.
5. منسوب به امام صادق(ع)، مصباح الشریعه، ترجمه عبدالرزاق گیلانی، پیام حق، قم، 1387ش، باب 31.
6. حسن حسن زاده آملی، نصوص الحکم بر فصوص الحکم،انتشارات فرهنگی رجاء، تهران، ص 33، ص 188.