با ذکر مقدمه‌ای پاسخ را تقدیم می‌کنیم:
الف ـ در این که خداوند بی‌نیاز از هر کس و هر چیز است، شکی نیست:«یا أَیهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِی الْحَمیدُ؛ (1) اى مردم شما (همگى) نیازمند به خدایید. تنها خداوند است كه بى‏نیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایش است.»
او به خود ما نیازی ندارد؛ تا چه رسد به اعمال و رفتار ما! همچنین این که انسان چیزی را حس نکند، دلیل بر بی‌نیازی او به آن چیز نیست؛ چه بسا در زندگی روزمره خواسته‌ها و نیازهایمان را احساس نمی‌کنیم؛ اما محتاج به آن هستیم.
ب ـ فلسفه خلقت انسان این است که به کمال برسد. کمال نهایی او نیز نزدیک شدن به خدا و بندگی است؛ زیرا کمالی بالاتر از خدا وجود ندارد تا انسان در پی آن باشد. برای رسیدن به خدا، وسیله لازم است و يكي از بهترین وسیله‌ها، نماز است. حضرت علی ـ علیه السلام ـ فرمود: «الصلاة ُقربان کل تقىّ؛ (2) نماز، وسیله نزدیکى به خداوند براى همه پرهیزگاران است.»
ج ـ سپاس‌گزاری از ولی نعمت و کسی که به انسان احسان کرده و نعمت داده، آن قدر لازم و شایسته است که می‌بینیم حتی حیوانات هم در برابر نعمت دهندگان و صاحبان خود خاضع و خاشع‌اند.
د ـ انسان، موجودی است که دارای دو مرتبه است؛ یعنی دارای جسم و روح است. همان طور که بدنش نیازهایی دارد، روح او هم که حقیقت انسان قائم به آن است، نیازهایی دارد. این نیازها به منزله غذای جسم و روح‌اند؛ تکالیف شرعی (اطاعت وعبادت پروردگار) و در رأس آن نماز، همه به منزله غذای روح و سبب رشد و تکامل حقیقت انسانی هستند. پس همان گونه که انسان در طی روز چند وعده از غذای مادی تغذیه می‌کند، بهره مندي از غذای معنوی نيز برای او ضروری و حیات‌بخش است تا نفس و جان قوّت گرفته و در زندگی حقیقی خود که بعد از مرگ جاودانه مي باشد، بدون مشکل و سعادتمند باشد.
ه ـ از آن جایی که خالق هر چیز، آشناترین کس به مخلوق خود است، خداوند نیز که خالق یکتای انسان‌ها است، سعادت و رشد معنوی انسان را در انجام تکالیفی که به عهده او نهاده، می‌داند که روحِ بی‌نهایت طلب انسان چگونه ارضا می‌شود. انسان نیز برای نیل به آن سعادت و شکوفایی استعدادهای نهفته درونی باید سر تسلیم بر خواسته خالق خود فرو آورد تا به غایت رشد و کمال مطلوب دست یابد.
در نتیجه، عبودیت و پرستش، یکی از نیازهای انسان است كه آن را مي توان در تمام ادوار تاريخي بشر مشاهده نمود. روح انسان نیاز به عبادت و پرستش دارد. هیچ چیزی جای آن را پر نمی‌کند و خداوند، تنها موجودی است که شایسته پرستش است. از اين رو همه مکاتب و آیین‌ها، روش‌هایی برای عبادت دارند؛ امّا همه به دنبال پرستش و عبادت‌اند؛ ‌حتی موجودات دیگر نیز به عبادت و پرستش مشغول‌اند. قرآن می‌فرماید: «كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبیحَهُ؛ (3) تمامی موجودات، نماز وتسبیح خدا را دانستند.»
درجای دیگر می‌فرماید: «إِنْ مِنْ شَی‏ءٍ إِلاَّ یسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبیحَهُم؛ (4) هر موجودی با حمد، خدا را تسبیح می‌گوید؛ ولی شما تسبیح آنان را نمی‌فهمید.»
جمله ذرات عالم در نهان با تو می‌گویند روزان و شبان
ما سمیعیم و بصیریم و هشیم با شما نامحرمان ما خاموشیم
گر شما سوی جمادی می‌روید محرم جان جمادان کی شوید
انسان در زندگى این جهان با توجه به «عوامل غافل كننده» به تذكر و یادآورى نیاز دارد. باید وسیله‏اى در مراحل و مراتب مختلف زندگي او را به مبدأ هستى توجه دهد، هدف آفرینش را به یادش آورد و از غرق شدن در گرداب غفلت و بى‏خبرى باز دارد. این وظیفه مهم، نماز است. (5)
در چندین آیه قرآن، مهم‏ترین مسأله پس از شناخت خداوند و ایمان به او، برپا داشتن نماز شمرده شده است. (6)
امام صادق ـ علیه السلام ـ نیز مى‏فرماید: پس از شناخت خداوند، هیچ عملى نیست كه با نماز برابرى كند. (7)
برخى از احادیث بر این نكته تأكید ورزیده‏اند كه نماز، اساس و پایه اصلى دین و ایمان است؛ پایه‏اى مركزى كه در وسط خیمه قرار مى‏گیرد. اگر برداشته شود، خیمه فرو مى‏ریزد. (8)
برخى از اعمال، چون امر به معروف و نهى از منكر و جهاد در راه خدا، آثار بسیاردارند و برآن‏ها تأكید فراوان شده است؛ اما اگر نیك بنگریم، درمى‏یابیم همه آن‏ها بسان طناب‏ها یا چوبك‏هاى اطراف خیمه‏اند. البته براى برپاماندن خیمه، به همه طناب‏ها و چوبك‏ها نیاز است. اما آنچه انگیزه كارهاى نیك را تقویت مى‏كند و كارهایی چون امر به معروف و جهاد را جهت مى‏دهد، یاد خدا است كه بهترین مصداق آن، نماز است.
قرآن كریم در دو سوره مؤمنون (آیات 1 تا 11) و معارج (آیات 22 تا 34) به ترتیب، شش و هشت ویژگى انسان‏هاى شایسته را برشمرده و در آغاز و انجام آن‏ها نماز را مطرح نموده است. از نماز شروع و به نماز ختم مى‏گردد. این آغاز و پایان، نشان مى‏دهد که در میان تمام این اوصاف، توجه به نماز، برترین و مهم‌ترین آن‏ها است؛ چرا كه نماز، مهم‏ترین رابطه مخلوق با خالق و برترین مكتب تربیت است. (9)
توجه به فلسفه وجوب نماز، رغبت انسان را به اقامه آن بیشتر می‌سازد. با توجه به آیات و روایات، برخی از آثار و حکمت‏های نماز چنین است:
1. ياد خدا:
قرآن مجید در این باره می‌فرماید: «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْری؛ (10) نماز را برپادار؛ تا به یاد من باشى.»
2. كسب آرامش درونى:
روشن است که یاد خدا موجب آرامش روان و تسکین قلب می‌شود؛ «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ (11) آگاه باشید که دل، با یاد خدا آرام می‌شود.»
3. کفاره گناهان:
نماز، گناهان را همچون برگ‌های پاییزی می‌ریزاند. غل و زنجیرهای معاصی را از گردن‌ها می‌گشاید. پیامبر نماز را به چشمه آبی تشبيه كرده اند كه انسان شبانه روز پنج بار خود را در آن شست و شو مي دهد. بدون تردید، كمتر مي توان در روح و روان چنين انساني آلودگی و ناپاكي را مشاهده نمود. همچنین نماز خواندن سبب می‌شود گناهان از بین برود. (12)
4. عامل بازدارنده از فحشا و منكر:
قرآن کریم می‌فرماید: «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ؛ (13) نماز، انسان را از فحشا و منکر دور می‌کند.
5. تقویت اراده:
اقامه نماز در اوقات معین و با شرایط و کیفیت خاص، روح انضباط و تسلّط بر نفس را در انسان تقویت کرده و او را متوجه این امر می‌کند که سعادت دنيوي واخروي بدون رعايت برنامه اي دقيق و كامل امكان پذير نبوده و خوشبختي و كاميابي حاصل نمي شود مگر با اراده و برنامه ريزي كامل و جامع.
6. معیار قبولی اعمال دیگر:
قبولی همه اعمال انسان، در گرو قبولی نماز است. اگر انسان دانشگاه، مدرسه و مسجد بنا نهد، حج برود، امر به معروف و نهی از منکر کند و کارهای خیری انجام دهد، اما تا وقتی که نمازش مورد پذیرش الهی قرار نگیرد، هیچ کدام از اعمال دیگر او قبول نخواهد شد. امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: روز قیامت اولین چیزی که از انسان می‌پرسند و از او محاسبه می‌کنند، نماز است. پس اگر قبول شود، بقیه اعمال او نیز قبول خواهد بود. اگر رد شود، دیگر اعمالش نیز رد خواهد شد. (14)
7. محبوب ترین اعمال:
امام صادق ـ علیه السلام ـ می‌فرماید: «احَبُّ الْاعْمالِ الَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ الصَّلاةُ وَ هِىَ آخِرُ وَصایا الْانْبِیاء علیهم السلام؛ (15) محبوب‌ترین اعمال نزد خداوند و آخرین وصیت پیامبران است.»
در نتیجه، انسان، چه متوجه باشد و چه نباشد، در پيمودن راه سعادت و كاميابي نيازمند عبادات از جمله نماز است وتمام فواید نماز به او بر می‌گردد و این امر، مانند نفس کشیدن برای حیات ديني و دنيوي او ضرورت دارد.
پی‌نوشت‌ها:
1. فاطر (35)، آیه 15.
2. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، الوفاء، بیروت، 1404ق، ج 10، ص 99.
3. نور (24)، آیه 41.
4. اسراء (17)، آیه 44.
5. مكارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1374 ش، ج 13، ص 174.
6. بقره (2)، آیه 3؛ نساء (4)، آیه 162؛ توبه (9)، آیه 18.
7. كلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1365ش، ‌ج 3، ص 265.
8. مكارم شیرازى، ناصر، پیشین، ج 25، ص 30 و ج 14، ص 102.
9. طه (20)، آیه 14.
10. رعد (13)، آیه 28.
11. نهج البلاغه، خطبه 199.
12. عنکبوت (29)، آیه 45.
13. مجلسی، محمدباقر، پیشین، ج 79، ص 236، حدیث 64.
14. كلینی، محمد بن یعقوب، پیشین، ج 3، ص264.
15. مدثر (74)، آیه 40 ـ 43.