سلام علیکم
هدف از طلا کاری گنبد ائمه و توجیه آن چیست؟
بهتر نیست پولی که صرف این کار میشود با توجه به این همه مسکین و مستمند بین آنان تقسیم شود؟ ثواب انفاق از این کار بهتر نیست و اگر خود ائمه بودند آیا اجازه میدادند این پول صرف این کار غیر ضروری شود؟

پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباطتان با این مرکز
از جنس طلا بودن گنبد برخی از امامان دلیل خاصی جز اظهار نهایت تکریم نسبت به آنان ندارد ؛ اصولا ساختن ضریح و حرم برای قبور رهبران مذهبی، به عنوان یک رسم و سنتی اجتماعی ، قرن هاست که در جوامع گوناگون به وجود آمده ، منظور کسانی که این کار انجام میدهند، یک نوع احترام و تجلیل نسبت به آن شخصیت است . از منظر دین اسلام این گونه اعمال بیانگر تجلیل و تکریم از شخصیت هاست . اگر این افراد در زمره علما و بزرگان دین به خصوص امامان معصوم و فرزندان آنان باشند ، این اعمال مصداق تعظیم شعائر الهی است که در قرآن نشانه تقوی و بسیار ارزشمند دانسته شده است .(1)
به علاوه این گونه رفتارها در خصوص فرزندان رسول خدا نوعی اظهار مودت و محبتی است که از فروع دین و مزد رسالت حضرت دانسته شده و در قرآن بر انجام آن سفارش شده است (2) و در ساحت ایمان شیعی از جایگاه رفیع و والایی برخوردار است ؛ در نتیجه این گونه امور تنها شکل خارجی و بروز برونی تجلیل و تعظیم از این بزرگواران است که هم ماهیتی دینی دارد و هم بسیار ارزشمند است .
البته در خصوص مصداق عملی تعظیم و تجلیل و نوع تزیین و تنقیش بارگاه ها ، ممکن است در مواردی اشتباهات و زیاده روی هایی صورت بپذیرد و ضرورت ها در برخی موارد فراموش شود ، اما آیینه کاری و طلاکاری و... به خودی خود نادرست و ناپسند نیست زیرا تکریم و تجلیل نمادهای دینی هم یکی از مهم ترین ابزار ترویج و تبلیغ تفکرات ناب و عمیق دینی به حساب می آید و ماهیت ثروت اندوزی و دنیا طلبی ندارد .
البته در خصوص طلا کاری گنبدها به طور خاص باید به چند نکته توجه داشت :
1- وقتی بنا بر تکریم و تجلیل یک شخصیت بی بدیل در بین بشریت مانند یک امام است، باید تفاوتی بین او و دیگر شخصیت های مورد احترام انسان ها و یا بارگاه های دیگر سلاطین وجود داشته باشد تا تصور نوعی همسانی برای بینندگان حاصل نشود ؛ این امر در عین کم توجهی اکثر مردم از اهمیت بسزایی برخوردار است .
نمونه این نوع نگرش در بارگاه امامین کاظمین دیده می شود که بر خلاف سنت معماری اسلامی و شرقی، روی یک بارگاه دو گنبد قرارگرفته تا نشان دهد در زیر این بقعه دو امام مدفون هستند . برای شیعه هر امام مظهر یک انسان کامل است . باید این عظمت و شکوه به شکلی متفاوت ابراز گردد و این امر تابع سنت های جاری اجتماعی در ملل شرقی نگردد .
در نتیجه یکی از اولین سوالاتی که برای یک بیننده غیر مسلمان با دیدن بارگاه امام رضا علیه السلام پیش می آید، این است که این همه عظمت و شکوه و هزینه برای یک انسان چه معنایی دارد ؟ این جاست که روشن می شود ما این افراد را در شمار دیگر شخصیت های مورد تکریم و احترام در بین بشر نمی دانیم . نوع تکریم ما منشا عقیدتی و متفاوت دارد.
2- هرچند در اسلام بر حقیقت و روح تعالیم و معارف دینی تاکید بسیار شده اما ظواهر و امور ظاهری هم از اهمیت بسیاری برخوردار است . نمی توان تاثیر شگرف امور ظاهری را در جلب توجه و تالیف قلوب به سمت این مکان ها و در نتیجه بهره مندی از معنویت و روحانیت موجود در این مکان ها ، انکار کرد . دستوراتی استحبابی از قبیل خوش صدا بودن موذن و قاری قرآن (3) یا زیبا و خوش سیما بودن امام جماعت (4) نشان می دهد که توجه به ظواهر و بهره گیری از قدرت احساسات و تمایلات بصری و حسی بشر برای رهیافت به حقیقت باطنی قابل انکار نیست .
3- بخش اعظم طلاکاری ها و تزیینات حرم های امامان توسط متن افراد جامعه تامین می شود و برگرفته از طلا و جواهراتی است که توسط خود مردم از همه اقشار اهدا میشود و به نوعی ماهیت این اهداء دل کندن از مال دنیا و امور دنیوی در مسیر تکریم شخصیت های دینی است ، در نتیجه اولا اجتماع آن در بارگاه امامان که مکانی برای تکریم ایشان و تعظیم خداوند متعال و عبودیت و بندگی اوست عین ماهیت تلاش های ائمه در مسیر اعتلای دین و معنویت است .
ثانیا در این نوع هدایا که به شکل نذر و یا وقف و مانند آن صورت می پذیرد ، متولی امور حق تصرف متفاوت و مطابق میل خود را ندارد و مامور به صرف اموال در همان مورد نذر است ، البته اگر خلاف شرع و عقل نباشد ؛ در نتیجه طلاهایی که برای گنبد و ضریح نذر یا وقف می شود شرعا باید در همین مسیر خرج و هزینه شود که چنین شد و می شود .
4- البته ناگفته نماند که بسیاری از درآمدها و موقوفات این حرم ها به مصرف امور خیر و کمک به نیازمندان می شود و نتیجه همین دستگاه باشکوه و عظمت توجه قلوب و خیرات و مبرات در حق نیازمندان نیز خواهد بود .

پی نوشت ها :
1. حج (22) آیه 32
2. شوری (42) آیه 23
3. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه ق ، ج 92، ص 191 .