من نوجوانی هستم که تازه به سن بلوغ رسیده ام لطفا با سوالات من پاسخ دهید.
1- چگونه مرجع تقلید اعلم را انتخاب کنم و به نظر شما کدام مرجع تقلید اعلم است .
2- چرا دین اسلام نسبت به سایر ادیان سختگیر تر است مثلا نماز خواندن در صبح و ساعت مشخص .
3- من می خواهم مسلمان باشم و نماز نخوانم آیا امکان دارد .
با تشکر

پرسش 1:
انتخاب مرجع تقليد - دين - نماز
شرح : من نوجواني هستم که تازه به سن بلوغ رسيده ام لطفا با سوالات من پاسخ دهيد. 1- چگونه مرجع تقليد اعلم را انتخاب کنم و به نظر شما کدام مرجع تقليد اعلم است .
پاسخ:

جهت تسهيل و تسريع در امر پاسخگوئي از اين پس، پرسشهاي فقهي و احکام شرعي را تنها از طريق سامانه پاسخگوئي پيامکي به شماره 30009640، نشاني اينترنتي http://www.30009640.ir/sms و يا تلفن 09640 مطرح نماييد.
اما سوالات غير شرعي در زمينه هاي مشاوره، خانواده، اخلاق، قرآن، حديث، تاريخ، اديان، اعتقادي را به همين آدرس ارسال نماييد تا پاسخگوي شما باشيم.
پاسخ:
مجتهد اعلم را از سه‌راه مى توان شناخت :
اول آن كه خود انسان يقين كند، مثل آن كه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد.
دوم آن كه دو نفر عالم عادل كه مى توانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند مجتهد بودن يا اعلم بودن كسى را تصديق كنند، به شرط آن كه دو نفر عالم عادل ديگر با گفته آنان مخالفت ننمايند.
سوم آن كه عده‌اى از اهل علم كه مى توانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند، و از گفته آنان اطمينان پيدا مى شود مجتهد بودن يا اعلم بودن كسى را تصديق كنند.
اگر شناختن اعلم مشكل باشد بايد از كسى تقليد كند كه گمان به اعلم بودن او دارد، بلكه اگر احتمال ضعيفى هم بدهد كه كسى اعلم است وبداند ديگرى از او اعلم نيست بنابر احتياط واجب بايد از او تقليد نمايد و اگر چند نفر در نظر او اعلم از ديگران و با يكديگر مساوى باشند بايد از يكى از آنان تقليد كند.(1)
درحال حاضر مراجعي درحوزه هاي علميه معروف ومشهور هستند که پس از استفاده از راه هاي تشخيص مرجع اعلم، مي توان ازيکي ازآن ها تقليد نمود ازجمله آيات عظام:
1-حضرت‌آيت‌الله‌حاج‌سيدعلي‌خامنه‌اي‌(مقام‌معظم‌رهبري‌)
2ـ حضرت‌آيت‌الله‌حاج‌شيخ‌حسين‌وحيد خراساني‌
3ـ حضرت‌آيت‌الله‌حاج‌سيد موسي‌شبيري‌زنجاني‌
4ـ حضرت‌آيت‌الله‌حاج‌شيخ‌ناصر مكارم‌شيرازي‌
5-حضرت آيت الله حاج سيد علي سيستاني
6-حضرت آيت الله حاج شيخ لطف الله صافي
دامت‌بركاتهم‌.
1. توضيح المسائل مراجع، مسئله 3 و 4و 14.

پرسش 2:
2- چرا دين اسلام نسبت به ساير اديان سختگير تر است مثلا نماز خواندن در صبح و ساعت مشخص . 3- من مي خواهم مسلمان باشم و نماز نخوانم آيا امکان دارد . با تشکر
پاسخ:

بر خلاف تصور رايج برخي از افراد اسلام ديني ساده و آسان است؛ اين موضوع را هم در احکام و تکاليف فردي و هم در احکام اجتماعي آن مي توان يافت. به طور کلي اسلام نسبت به اديان ابراهيمي از تکاليف ساده تر و آسان تري برخوردار است؛ به همين خاطر پيامبر در پاسخ رفتار عده اي که براي رسيدن به کمال و مقام قرب الهي، راه رهبانيت مسيحي را پيشه گرفتند و خود را از کامجويي دنيوي محروم کردند، فرمود :
«لم يرسلنى اللّه بالرهبانية و لکن بعثنى بالحنيفةالسهلة السمحة؛ خداوند مرا به گوشه گيرى و انزوا براي رسيدن به سعادت و کمال و ملکوت مبعوث نکرد، بلکه به آيينى پاک و آسان و با گذشت برانگيخت ». (1)
استاد مطهري مي نويسد: اسلام ـ به تعبير رسول اکرم ـ شريعت سمحه و سهله است. در اين شريعت به حکم اين که(سهله) است، تکاليف دست و پاگير و شاق و حرج آميز وضع نشده و به حکم اين که(سمحه) است، هر جا که انجام تکاليفي، توأم با مضيقه و در تنگنا واقع شدن گردد، تکليف ملغي مي شود. (2)
در آيات قرآن نيز بر اين مسئله تأکيد شده که تکاليف انسان ها در اسلام بر اساس توانايي و قدرت آن ها تعيين مي­شود و عسر و حرج در آن وجود ندارد: " لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها(3)خداوند هيچ كس را، جز به اندازه تواناييش، تكليف نمى‏كند.» در جاهاي ديگر نيز مي فرمايد که خداوند در دين براي شما سختي قرار نداده است: « َ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَج(4) در دين (اسلام) كار سنگين و سختى بر شما قرار ندارد.»
آنچه به نظر مي­رسد که احکام دين اسلام را در نسبت با ادياني مانند مسيحيت سخت جلوه داده، آن است که متأسفانه مسيحيت امروزي با مسيحيت اصيل بسيار فاصله گرفته ،بخش احکام و تکاليف در دين مسيحيت بسيار کمرنگ و حتي حذف شده و يا عده کمي مانند راهبان به آن ها عمل مي کنند.
آنچه در نگاه مردم از آئين­هاي ديگر مانند مسيحيت وجود دارد، رفتار و اعتقادات پيروان اين آئين­ها است، نه آنچه در متن شريعت آن ها وجود دارد. در متن شريعت و دين آن ها اعمال عبادي سخت و قوانين مشکلي وجود دارد که بسياري از آن ها امروز اصلا قابل اجرا نيست و با اوضاع اجتماعي جهان معاصر همخواني نمي­کند؛ به همين خاطر بسياري از آن ها يا به مرور زمان از متون ديني حذف شده، يا براي عده خاصي مانند کشيشان و راهبان باقي مانده و پيروان ديگر، بسياري از آن ها را به کنار نهادند که مي­توان از جمله به موضوع حجاب و سخت بودن شرايط توبه اشاره کرد.
اما در مورد نماز بايد عرض کنيم که ماهيت اسلام مجموعه اي از اعتقادات و باورها است در کنار دستوراتي عملي که هم حوزه اخلاقيات و روابط اجتماعي و حوزه شريعت و عملکرد انسان در قبال خود و خدا و ديگران را در بر مي گيرد.
در اين ميان برخي دستورات و تکاليف جنبه ريشه اي و پايه اي دارند که در ماهيت دين داري بر آن ها تاکيد بسياري شده است که يکي از مهمترين موارد در اين خصوص نماز است؛ تا جايي که گفته شده شرط قبولي ساير اعمال قبولي نماز است. امام محمد باقر(ع)مي فرمايد: «اول ما يحاسب به العبد الصلاه، ان قبلت قبل ما سواها و ان ردت رد ما سواها؛ (5) اولين چيزي که بنده در مورد آن مورد محاسبه قرار مي گيرد، نماز است؛ اگر پذيرفته شد، ساير اعمال نيز پذيرفته مي شود. اگر مردود شد، ساير اعمال نيز مردود مي گردد ».
اما به طور کلي نماز نخواندن شخصي که مي خواهد مسلمان باشد، به دو نحو است:
گاهي وجوب نماز را منکر است با اينکه مي دانيم نماز از ضروريات دين است. بر اين اساس اين فرد منکر ضروري دين است و منکر ضروري دين کافر است. اما اگر کسي با اينکه معترف به وجوب نماز است، سستي و کاهلي مي کند و نماز نمي خواند يا گاهي مي خواند و گاهي نمي خواند چنين فردي مي تواند مسلمان فرض شود. اما مسلماني که گناهي بسيار بزرگ يعني ترک نماز را بر دوش مي کشد و چه بسا بواسطه همين گناه همه اعمال نيک ديگرش را نيز فنا نمايد.
دليل اين امر آن است که در چندين آيه قرآن، مهم‏ترين مسئله پس از شناخت خداوند و ايمان به او، برپا داشتن نماز شمرده شده است‏. (6)
امام صادق (ع) نيز مي‏فرمايد: پس از شناخت خداوند هيچ عملي نيست که با نماز برابري کند. (7) برخي از احاديث بر اين نکته تأکيد ورزيده‏اند که نماز اساس و پايه اصلي دين و ايمان است؛ پايه‏اي مرکزي که در وسط خيمه قرار مي‏گيرد و اگر برداشته شود، خيمه فرو مي‏ريزد. (8)
ريشه همه روايات را مي توان در همين حقيقت يافت که نماز در عين اينکه عامل پايداري ايمان واستمرار بندگي در وجود انسان است، عامل برقراري دين و حفظ نمادهاي ديني در متن جامعه و بقاي دين در طول تاريخ است.
هشام بن حکم از امام صادق(ع) پرسيد: چرا نماز واجب شد، در حالي که هم وقت مي‌گيرد و هم انسان را به زحمت مي‌اندازد؟ امام فرمود: "پيامبراني آمدند و مردم را به آيين خود دعوت نمودند. عده اي هم دين آنان را پذيرفتند، امّا با مرگ آن پيامبران، نام و دين و ياد آن‌ها از ميان رفت. خداوند اراده فرمود که اسلام و نام پيامبر زنده بماند و اين از طريق نماز امکان پذير است"، (9) يعني علاوه بر آن که نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مکتب و احياي دين هم هست.
شايد به همين دليل بود که پيامبر ص در ابتداي اسلام در مقابل درخواست عده اي که گفتند حاضريم به تو ايمان بياوريم به شرطي که نماز نخوانيم حضرت نپذيرفت و فرمود :«إِنَّهُ لَا خَيْرَ فِي دِينٍ لَا رُكُوعَ فِيهِ وَ لَا سُجُود (10) خيري در ديني که در آن رکوع و سجود در آن نباشد نيست ».
پي­نوشت­ها:
1. کافي، ج 5، ص 494.
2. شهيد مطهري، مجموعه آثار، نشر صدرا تهران 1374ش، ج 2، ص 241 با تلخيص.
3. بقره(2) آيه 286 .
4. حج (22) آيه 78.
5 محمد مهدي ري شهري، ميزان الحکمه، نشر دار الحديث قم 1416ق، ج5 ، ص374 .
6. بقره (2) آيه 3؛ نساء (4) آيه 162؛ توبه (9) آيه 18.
7. محمد باقر مجلسي بحارالانوار، نشر دار الاحيا التراث العربي بيروت 1403 ق، ج 82، ص 225.
8. همان، ص 218 و 223 و 227.
9. شيخ صدوق علل الشرايع، نشرموسسه دار الحجه، قم 131 ق ج 2، ص 10.
10. بحار الانوار همان ، ج 18، ص 203 .