پرسشگر گرامی با سلام سپاس از ارتباط تان با این مرکز
در دیدگاه اندیشه اسلامی ، خدایی خداوند است که اقتضای آفرینش دارد؛ در واقع او می آفریند چون خداست ؛ زیرا «آفریدن» به معنای ایجاد کردن است . هر وجودی خیر است .لازمه فیاض(بخشنده) بودن خداوند، عطا کردن او است: « وَ ما كانَ عَطاءُ رَبِّكَ مَحْظُور؛ و عطاى پروردگارت هرگز (از كسى) منع نشده است.» (1).
هر چیزی که اقتضای وجود و هستی داشته یا امکان وجود داشتن در آن باشد ، فیض وجود از خدا دریافت می کند. خداوند بخل در وجود و هستی دادن ندارد ، تا موجودی که امکان وجود آن است ، وجود را دریافت نکند. پس هدف آفرینش مربوط به ذات خداوند نیست ، بلکه مربوط به فعل اوست .اصطلاحاً آن را هدف فعلی می گویند.
بنابراین در مورد آفرینش جهان و هدف از آفرینش آن می گوییم:
جهان هستی با تمام نظم و زیبایی هایش نمادی از لطف، مهربانی، علم، قدرت، حکمت و... خداست ،به طوری که بدون آفرینش، صفات جمال و جلال خدا مخفی و پنهان می ماند .
هر «بود»ی ، «نمود»ی دارد؛ نمی شود فیاض باشد ، اما فیضی نداشته باشد ، همان گونه که نمی تواند نور باشد. اما روشنایی نداشته باشد و رحمت باشد. اما بخشش نداشته باشد!
بنابراین از همین جا می توان نتیجه گرفت که خلقت جهان نتیجه صفات خداوند است .
خداوند فیض و بخشش دارد . لازمه آن این است که هر چه امکان وجود دارد ، فیض و هستی خداوند را دریافت کند . چون قابلیت وجود برای جهان هستی بود ، خداوند آن را آفرید؛ بنابراین جهان هستی ، نشان دهنده صفات خداوند است. (2)
خداوند از آن جا که "علم" و "قدرت" و "فضل" و "جود" بی نهایت دارد ، جهان و انسان را آفریده ،لازمه این صفات آن است که خلقت خداوند بهترین و کامل‏ترین آفرینش باشد، یعنی در مجموعه هستی اگر وجود مخلوقی، زیبایی و کمال آفرینش مجموعه عالم را افزایش دهد، لازم است خدا آن موجود را خلق کند، زیرا عدم خلقت آن موجود، یا ناشی از عدم اطلاع و آگاهی از زیبایی آن است، یا در اثر ضعف و ناتوانی از خلقت آن است.
چنانچه خدا با توجه به علم و قدرت بی نهایت، باز آن زیبایی را خلق نکند ،ناشی از عدم "فضل" و "جود" و بخشندگی است که خدا از بخل منزه است. "جود" و رحمت و بخشندگی او بی نهایت است. پس جهانی که خدا خلق می کند، باید کامل‏ترین صورت ممکن را داشته باشد . هر چه امکان تحقق دارد ، از طرف خداوند فیض وجود دریافت کند .
در این مجموعه و با ساختار هرمي كه خداوند در نزول بركات و نعمت ها براي موجودات فرو دست قرار داده، يقينا مي بايست فرشتگان به عنوان واسطه فيض بودند ، چنان كه باید انسان يا هر موجود ديگري خلق می شد؛ در واقع هر موجودي كه امكان خلق شدن و قرار گرفتن در اين مجموعه را داشت رحمانيت خداوند اقتضا ميكند كه به واسطه فضل مطلق خود او را ازاين نعمت محروم ننمايد كه همين گونه نيز شد .
پس از خدا، خلقتی چنین لازم و ضروری است و گرنه خداوند نیازی به آزمودن و عبادت انسان‏ها يا فرشتگان ندارد. اگر در آیات قرآن آزمایش (3) و عبادت (4)به عنوان علّت آفرینش انسان شناخته شده و کمال انسان هدف نهایی شمرده شده، این خصوصیّات و فوائد هدف و مسیری است که در مورد خلقت حکیمانه انسان در نظر گرفته شده ،در واقع ابزاری است که خداوند برای تعالی و رسیدن انسان به کمالی که در وجودش امکان تجلی دارد، تعیین فرموده، اما عبادات ما نیازی را از خدا بر طرف نمی کند؛ زیرا اصولاً ذات الهی بی نیاز مطلق است.
پی‌نوشت ها ‌:
1. اسراء (17) آیه‏ 20.
2. سید حسن ابراهیمیان، انسان‏شناسی، نشر معارف ، تهران ، 1381 ش، ص 115 و 116.
3. ملک (67) آیه 2.
4. ذاریات (51) آیه 56.