سلام. نماز ابتدا چند رکعت بود که الان 17 رکعت شده و چرا خدا حکم رکعات نماز را عوض کرد؟ چه چیز عامل افزایش یا کاهش رکعات شد؟

تغيير تعداد ركعات نماز همانند اختلاف در تعداد ركعات برخي نماز ها با يكديگر و همچنين تفاوت در ساير جزئيات عبادات - علاوه بر اسرار و رموزى كه در آن ها نهفته است و ما اطلاع دقيقى از آن ها نداريم و پذيرش اين تغييرات و اختلافات به عنوان احكام الهي به نوعي روحيه تسليم در برابر خدا و دستورات پيامبر را در ما تقويت و استوار مى‏كند؛ در واقع همین تفاوت های ناشناخته و تغييرات در دستورات دینی است که در مورد موجودی دارای عقل و شعوری چون انسان روح تسلیم و عبودیت را ایجاد می نماید. زیرا با این که انسان در برابر هر عملی می تواند پرسش و چرا و علامت سوالی قرار دهد. اما بر اساس ادراک عقلی خود مبنی بر حکمت خداوند و علم به لزوم تعبد و تسلیم همه این چراها را نادیده گرفته و تنها در پاسخ این امور می گوید:
فعل خود و رای خود در عالم رندی نیست فعل آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی
البته در منابع دینی در این خصوص توضیحات و اشاراتی وجود داشته و یا ممکن است عقل انسان با تامل و دقت به برخی از حکمت ها در خصوص دستورات الهی برسد؛ مثلا درباره جزییات مسأله رکعات نماز دو دسته روایات نقل شده:
طبق آنچه كه از برخي روايات استفاده مي شود، نماز در ابتدا بنا به مصالحي، ده ركعت، يعني هر نمازي دو ركعتی و در پنج وعده واجب شده بود. هفت ركعت ديگر بعد از هجرت به مدینه و قدرت پیدا کردن اسلام، مثل واجبات دیگر که یکی پس از دیگری بر امت واجب می شد، واجب شد. به شکل کنونی؛ یعنی، 17 رکعت نماز واجب و 34 رکعت نماز نافله درآمد؛ چنان كه امام صادق (ع) فرمود:
"... سپس خدا عز و جل نماز را دو ركعت دو ركعت در هر وقتى واجب كرده و همه پنج وقت ده ركعت بود. رسول خدا به دو ركعت (ظهر و عصر و عشا) دو ركعت افزود و به نماز مغرب يك ركعت. اين هم مانند همان فريضه الهى واجب شد. ترك آن ها جز در سفر روا نيست. به مغرب همان يك ركعت افزود و آن را در سفر و غیر سفر ثابت نگه داشت. خدا همه اين مقررات را اجازه داد و نماز واجب يوميه هفده ركعت شد...". (1)
البته بر طبق دسته دیگر روایات اصل نماز يك ركعت است. چون اصل عدد، يك مى‏باشد. لذا هر گاه نماز را از يك ركعت كمتر بياورند عمل آورده شده نماز نيست بارى حقّ عزّ و جلّ مى‏دانست يك ركعتى كه كمتر از آن اصلا نماز نيست را بندگان كاملا و تماما نياورده، بلكه ناقص اداء مى‏نمايند. لذا يك ركعت ديگر را با آن مقرون ساخت تا با ركعت دوّم نقص ركعت اوّل جبران شود و بدين ترتيب اصل نماز دو ركعت جعل گرديد.
سپس رسول خدا (ص) مى‏دانستند بندگان اين دو ركعت را با تمام آنچه مورد امر است و كاملا و تماما نخواهند آورد از اين رو به هر كدام از نماز ظهر و عصر و عشاء دو ركعت ضميمه شد تا بدين وسيله نقص دو ركعت اوّل و دوّم جبران گردد و نيز حضرت مى‏دانستند كه در وقت نماز مغرب غالبا مردم از خواندن نماز منصرف و به كارهايى از قبيل افطار و تناول غذا و وضوء و آماده نمودن مقدّمات استراحت در شب هستند، لذا يك ركعت بيشتر به آن اضافه نكردند تا بدين وسيله نماز مغرب بر آنها سبك و خفيف باشد و نيز وجه ديگر براى اضافه شدن يك ركعت به نماز مغرب آن است كه بدين وسيله ركعات نماز در روز و شب عدد فرد مى‏گردد و امّا نماز صبح به حال خود واگذارده شده و چيزى به آن اضافه نگرديده، زيرا اشتغال در وقت اين نماز بيشتر از اوقات ديگر بوده و دنبال نيازمنديها رفتن وسيع‏تر نسبت به زمانهاي ديگر مى‏باشد.
و جهت ديگر آن كه قلوب و دلها در وقت نماز صبح از فكر و انديشه خالى‏تر است نسبت به اوقات ديگر، زيرا در شب معاملات مردم كمتر و داد و ستد كم تر و ضعيف‏تر مى‏باشد. لذا انسان در وقت صبح اقبالش به نماز بيش از اوقات ديگر است.(2)
در نهايت بايد به اين نكته توجه شود كه احكام الهي بر اساس مصالح و مفاسد حقيقي وضع مي شوند. لذا اگر چه برخي از اين مصالح را مي دانيم و يا از طريق معصومين براي ما بيان شده است.(3) اما ممكن است به جهت اينكه برخي از اين مصالح را به هر دليل (مثل اينكه يا فرا مادي مي باشند و يا اگر هم قابل ادراك براي انسان هستند فعلا براي ما شناخته شده نيستند) نمي شناسيم. ولي با توجه به اين مطلب كاملا طبيعي ايت كه با توجه به تفاوت شرايط زمان اولين سالهاي بعثت و اعلان اوليه نماز با شرايط زمان استقرار اسلام برخي از احكام نيز مصالح و مفاسدش تغيير يافته و لذا حكم الهي نيز به تبع آن تغيير يابد.
پي نوشت ها:
1. كليني، الكافي، ترجمه كمره اي، محمدباقر، چ اسوه، قم 1375ه ش، ج 2، ص 325.
2. شيخ صدوق، علل الشرايع، نشر دار الحجه ،بیروت ، 1412 ق، جلد 1، ص 251.
3. رك: شيخ صدوق ،علل الشرايع ،ترجمه ذهنى تهرانى.