آیا پدیده ی شق القمر به جز روایات اسلامی در جای دیگری هم مثل متون تاریخی ملل دیگر و یا کتابهای ستاره شناسی قدیمی نقل شده است؟ آیا تحقیق در این زمینه تا به حال صورت گرقته است یا خیر؟

با سلام و تشکر از ارتباط¬تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

هرچند ادعاهایی در مورد رویت این پدیده در برخی مناطق دیگر شده و مثلا گفته شده این واقعه در برخی مناطق هندوستان رویت شده و بعد از تفحص به اسلام برخی از پادشاهان و مردم آن منطقه انجامیده چنان که در برخی منابع تاریخی گفته شده سبب اسلام آوردن مهاراجه «ماليبار» در هندوستان، معجزه شق القمر بوده است (1) اما نمی توان به طور قطع در مورد درستی یا نادرستی این ادعاها قضاوت نمود .
آنچه مسلم است آن است که این مساله در منابع تاریخی از شیوع و وضوح چندانی برخوردار نیست و چندان اشاره صریحی به این حادثه عجیب نشده است ؛ در مورد علت این امر تحقیقات مختصری در منابع تفسیری وجود دارد که می توانید به تفاسیر گوناگون مانند تفسیر نمونه در این خصوص مراجعه نمایید .
در خصوص علت عدم ثبت این واقعه عجیب در منابع تاریخی علل مختلفی می تواند مورد توجه باشد ؛ از جمله آنکه :
بخش عمده ابعاد علم نجوم و مکتوبات نجومی پس از اسلام و توسط اندیشمندان مسلمان رشد کرد و به تکامل و تعالی رسید . در آن زمان بخش هایی از آمریکای جنوبی دارای تمدن های بزرگی مانند اینکا و مایا بود که توانایی بالایی در نجوم داشتند. اما از آن جا که این بخش از جهان در نیم کره مقابل منطقه حجاز هستند ، در وقت اعجاز شق القمر روز را تجربه می کردند، نه شب را و به طور طبیعی امکان رویت این واقعه را نداشتند .
به علاوه بسیار ساده انگارانه است که تصور کنیم منجمان گذشته مانند رصدخانه های امروزین در تمام ساعات شبانه روز و در طول سال با انواع و اقسام تلسکوپ ها و سیستم های ردیابی اجرام آسمانی مشغول ثبت و ضبط حوادث نجومی بودند . عمده فعالیت های نجومی در گذشته به محاسبات بر روی اسطرلاب و دیگر ابزار مربوط به این علوم مربوط می شد ، نه چشم دوختن شبانه روز به آسمان .
احتمال رخداد این حادثه در ساعات پایانی شب که احتمال اطلاع توده مردم از آن را بسیار بعید می سازد و یا ناآرامی های جوی مانند ابرناکی بسیاری دیگر از مناطق نیم کره شرقی، احتمالاتی عقلانی است که در این باره می رود که نمی توان آن را انکار کرد .
از طرف دیگر سخن از زمانی است که جهان در جهل و بی خبری به سر می برد . با رخ دادن یک کسوف معمولی مردم هزار تفسیر عجیب و غریب از این حادثه می کردند، مثلا رعد و برق را خشم خدایان می دانستند . تگرگ را تیرهای شیطان ؛ در این دوران رخ دادن حادثه ای از این دست چیزی مانند سایر حوادث مشابه است که توده جامعه همه را به یک چوب می راند و تفاوت آن چنانی بین آن ها نمی دید .
در زمان کنونی است که به دلیل کشف علت بسیاری از رویدادهای نجومی این حادثه برای ما عجیب و غیر عادی جلوه می کند. آن را متمایز از رعد و برق و تگرگ و خسوف و کسوف می بینیم ، اما بدیهی است که در آن زمان این گونه نبوده و لااقل چیزی عجیب تر از بسیاری از عجایب مانند خود تلقی می شد .
همچنین بخش عمده مردم جهان در آن زمان امکان ثبت و ضبط این رویداد و مانند آن را نداشتند . بر فرض که مردم یک قبیله اتفاقا چنین حادثه ای را دیده باشند ، آیا ضرورتی هم برای مراجعه به دربار سلاطین و یا تلاش برای ثبت این واقعه می دیدند ؟
به نظر می رسد ثبت رصدهای افراد معدود در مناطق مختلف نمی توانست به اثبات و یقینی بودن این حادثه کمکی نماید تا این واقعه نزد پادشاهان و سلاطین و دانشمندان که قدرت ثبت و ضبط این گونه حوادث را دارا بودند ، به عنوان امری مسلم و رخدادی حتمی تلقی گردد . لااقل این بود که چوپانی یا مسافری این واقعه را دیده باشند و با تعجب بسیار آن را برای دیگران نقل کرده یا مردم قبیله و یا خاندان خود را نسبت به رخداد آن متقاعد کرده باشند ، اما یقینا در آن وضعیت امکان ثبت چنین واقعه ای برای نسل های آینده به طور وسیع نبود .
امکان هم دارد که خداوند به هر علت و دلیلی مانع از رویت این حادثه عظیم در سایر مناطق عالم شد ، زیرا معجزه امری غیر عادی و خارج از ضوابط جاری عالم است . تنها کاربرد آن اثبات ادعای نبی و رد انکار منکران است . معنا ندارد که خداوند چنین حادثه ای را که کاربردی محدود برای مردم منطقه ای خاص دارد ، در سطح جهانی در منظر دید همه عالمیان قرار دهد تا مثلا موجب سوء استفاده عده ای شیاد گردد .(2)
اما در زمان کنونی و بر اساس مشاهدات نجومی دوباره این مساله و امکان بلکه وقوع حادثه شق القمر مشروح شده ، یعنی بر اساس تصاويري كه چندي پیش توسط تلسكوپ هاي ناسا دريافت شده ،وجود خطي دره مانند و عميق و طولاني در دور ماه به تاييد رسيده است كه بر اساس گفته برخي آگاهان توجيهي جز حادثه اي نظير شق القمر نمي توان براي آن يافت . تصاوير مربوطه را در اين آدرس مي توانيد ببينيد . (3)

پی نوشت ها :
1. نقل از : بلاغى سيد عبد الحجت ، حجة التفاسير و بلاغ الإكسير ، انتشارات حكمت ، قم 1386 ق، ج 6 ص 270 .
2. آيه الله مكارم و..... ، پاسخ به پرسش‌های مذهبی، ص 180، انتشارات نسل جوان، قم، 1383ش.
3. http://antwrp.gsfc.nasa.gov/apod/ap021029.html>