به نام زيباي او
سلام عليكم
اين جانب به كرات اين شبهه را ديده وشنيده ام كه چرا دربلاد كفر با وجود ان همه فسق وفجور و گناه بلاياي طبيعي كمتر مي ايد.حتي شنيده ام ميگويند زلزله ژاپن چه ربطي به گناه داره؟يامردم بم كه از مردم امريكا گناهكارتر نبودن چرا اونجور زلزله براشون اومد؟خرده ميگيرن ميگن كشورهاي خارج دارن پيشرفت ميكنن واونوقت دين اسلام سرماررا با اين مزخرفات گرم كرده است.درصورتي كه دربلاد كفر نعمات زياد هستند. اين سايتو با نظراتش بخونيدhttp://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=96242
جوابي بدين كه قانع كننده باشه ودهان ياوه گويان بسته بشه.اين نظر راهم بخونيد:( شهرستان فردوس در خراسان جنوبي به دارالمومنين مشهور بوده و هست ولي اين شهر در زلزله سال 1347 با خاك يكسان شد . مخصوصا در آن زمان كه يقينا ميزان گناه و ... در جامعه بسيار اندك بوده . همچنين شهرهاي طبس و گناباد نيز در همان سالها دچار زلزله هاي مهيب شده اند .
جاي بسي تاسف است كه در قرن 21 به كجا ميبرند ما را !؟) پاسخ مستدل شما چيه؟دوست دارم جواب اين شبهات رو بدونم وبه شبهه گران بدم.ممنونم

به چند نكته توجه فرمائيد:
1.در گفتگوهاي ديني هميشه بين دو مطلب خلط و اشتباه مي شود، كه نتيجه را غير معقول مي نماياند، در مورد علل و عوامل شكلگيري حوادث در عالم هستي بين غايت و هدف علت «فاعل » و بين هدف و غايت و علت« فعل» بايد تمايز قائل شد (علت و غايت فاعلي : علت و هدف و نتيجه اي كه فاعل با شكل دهي يك حادثه در نظر دارد. علت و غايت فعل: علت و هدف و نتيجه اي كه در عمل حادثه اي را ايجاد مي كند و در نهايت حادثه به آن ختم مي شود.(1)
مثلا طراح يك موتور جت را در نظر بگيريد كه به هدف اثبات توانمندي هاي خود و يا مجاب كردن هيآت علمي دانشگاهي جهت جذب و به كارگيري او اين موتور را مي سازد ؛ يعني سبب انجام اين طراحي و نتيجه كار او اين بوده است. ولي در عين حال در معرفي اين موتور گفته مي شود نحوه شكل گيري و ساخت اين موتور و اجزاء تشكيل دهنده آن و راز قدرت و سرعت اين موتور چيست و هدف نهائي اين موتور نيز رسيدن به گردش چند هزار دور در ثانيه مي باشد ،يعني اسباب تشكيل دهنده اين موتور و هدف نهائي اين موتور اين است. اين دو با هم هيچ منافاتي ندارند، تنها تفاوتي كه بين اين مثال و حوادث طبيعي در عالم هستي وجود دارد اين است كه با توجه به اين كه فاعل اين حوادث خداوند متعال مي باشد و انسان خودش ذاتا توان فهم و درك هدف خداوند خالق هستي را ندارد، اگر كه به راحتي با كشفيات علمي و قوانين علمي مي تواند اسباب و علل و نتايج جريانات و حوادث طبيعي مثل زلزله و طوفان و سيل را مطالعه و حتي پيش بيني نمايد. لذا نبايد اين دو حوزه را با هم مخلوط نمود.
2. همانطور كه بيان شد در مورد اسباب و علل و اهداف فاعلي حوادث انسان خودش دسترسي ندارد. مگر اينكه خود خداوند از طريق وحي و انبياء الهي انسان را به برخي از اين علل و عوامل كه در اصطلاح ديني سنتهاي الهي گفته مي شود آشنا سازد ،مثلا بيان شود كه در جوامع مسلمان يكي از اسباب نزول بركات الهي رعايت حدود الهي مي باشد (2) و يا رواج برخي گناهان و يا تكذيب آيات الهي مي تواند سبب نزول برخي بلايا گردد (3)... اما اين سنتها و قوانين الهي معدود و اندك نيست كه بتوان به راحتي آنها را تحليل نمود و يا در مورد حوادث پيشبيني نمود بخصوص اينكه انسان حتي نسبت به همان سنتهاي قطعي الهي كه مي شناسد نيز احاطه و اشرافي در مورد وضعيت حقيقي جامعه ندارد. لذا گاهي تصور مي شود كه در فلان كشور گناه زياد است و طبيعتا بايد اسباب نزول بلا بوجود آيد ولي از وجود افراد صالح در بين آن جامعه و يا حتي وجود يك خصلت خوب در بين همان افراد گنه كار كه مانع بلا مي شود غفلت شده و در تحليل ها دچار افراط و تفريط مي شويم، لذا در مجموع اگر يك فرد عادي بگويد رواج گناه يكي از اسباب نزول بلاياي طبيعي است درست گفته، اما اگر بخواهد ادعا نمايد كه در فلان منطقه نزول بلا به همين علت بود و يا در فلان منطقه بلا نازل خواهد شد ادعائي گزاف كرده است.
3. يكي از همين سنت هاي الهي در مورد جوامعي كه در مورد حريمهاي خداوند احترامي قائل نشده و همه هدايتها را ناديده گرفته و متعصبانه راه انحطاط را دنبال مي نمايند و بي مبالات به فحشا و انواع گناهان و فسادها روي آورند، سنت« استدراج »مي باشد(4) كه طي آن هر چه گناه در جامعه بيشتر مي شود نعمتهاي ظاهري خداوند نيز بيشتر شده به حدي كه افراد هر روز بيشتر از گذشته غرق در منجلاب گناه خود مي شوند. ولي احساس نمي كنند ،اين سنت در واقع خود يك نوع عذاب الهي است و مقدمه اي براي عذاب دردناك خداوند مي باشد كه آيات قرآن نسبت به وقوع آن هشدارهاي جدي داده اند(5)، لذا همانطور كه نبايد نزول بلا را در يك جامعه دليل بر عذاب آنها گرفت همانطور نمي توان وفور نعمت را در يك جامعه آلوده نشانه رحمت خداوند دانست.
پي نوشت ها:
1. رك:http://www.tebyan.net/religion_thoughts/articles/
2. اعراف(7) آيه 96.
3. همان .
4. اعراف(7) آيه 182.
5. انعام(6) آيه 44 و 45.